هوش هیجانی یعنی مدیریت چالشها
هوش هیجانی به معنای مدیریت و درک احساسات است بهطوری که باعث دور ریختن تنش و استرس، برقراری ارتباط موثر با دیگران، رویارویی کارآمد با چالشهای زندگی، درک اطرافیان و اصلاح تنشها و به طور کلی درگیریهایی است که در طول زندگی روزمره با آنها مواجه میشویم. بنابراین اگر شخصی بتواند به گونهای احساسات خود را مدیریت کند که این تعادل را در زندگی خود و محیط پیرامونش به وجود بیاورد، از هوش هیجانی برخوردار است. اگر افراد بتوانند احساسات خود را کنترل کنند و مدیریت کافی داشته باشند باعث جذب دیگران به سمت خودشان میشوند و این اتفاق باعث موفقیت شغلی و حرفهای آنها خواهد شد، اما برای بالابردن هوش هیجانی تکنیکهایی وجود دارد.
از استرس دور شوید
برای اینکه بتوانید هوش هیجانیتان را تقویت کنید در اولین قدم باید خود
را از استرس و تنشها دور کنید و از احساسات خود و دیگران آگاهی کامل داشته
باشید. برای مثال وقتی در شرایط سخت و بحرانی قرار میگیرید باید خیلی
سریع نسبت به احساسات خود آگاهی به دست آورید به نحوی که اجازه ندهید تعادل
و وضعیت روانیتان به هم بریزد.
اگر بتوانید سریع احساسات خود را شناسایی و آن را کنترل کنید مانع
تصمیمگیریهای غلط و واکنشهای منفی و ناکارآمد خواهیدشد. کنترل استرس و
تنش نیز به تمرین روزانه نیاز دارد و به سادگی به دست نمیآید، اما اگر
بتوانید روی احساسات منفی مثل عصبانیت، اضطراب و خشم مدیریت داشته باشید
باعث ایجاد تعادل در افکار و رفتارتان شدهاید و این یعنی هوش هیجانی.
احساس تنش یا عصبانیت و سایر احساسات منفی نشانههایی دارند که اگر آنها
را شناسایی کنید راحتتر میتوانید کنترلشان کنید. برای مثال اگر شما فرد
بصری هستید و در یک موقعیت استرسزا قرار گرفتهاید تمرکز خود را روی موردی
خوشایندتر معطوف کنید مانند یک شاخه گل و دیدن تصویری زیبا و آرامشبخش
تا نقطه تمرکزتان را منحرف کنید. اگر بدنتان گرم و ضربان قلبتان بیشتر شده
سعی کنید نسبت به این نشانهها آگاه باشید و کارهایی انجام دهید که باعث
برطرف شدن علائم جسمی شما شوند.
طرز گفتن مهمتر از نوع کلمات شماست
ایجاد یک ارتباط خوب از ویژگیهای یک فرد دارای هوش هیجانی است. هنگام صحبت به چشمهای شخص مقابلتان نگاه کنید و با آرامش و شمردهشمرده صحبت کنید. به تن صدایتان نیز توجه کنید که خیلی آرام و آهسته نباشد. توجه به نشانههای غیرکلامی نشاندهنده هوش هیجانی شما هنگام برقراری یک ارتباط است. هنگام صحبت از طنز و شوخی نیز استفاده کنید. شوخ بودن باعث از بین بردن کسالت در طرف مقابلتان میشود و اگر متعادل باشد محبوبیت شما را نیز به دنبال دارد.
باهوشها درگیر بحثهای بیمورد نمیشوند
همه افراد در طول زندگی ممکن است با شرایطی روبرو شوند که در آن درگیر یک بحث خانوادگی، شغلی یا دوستانه شوند، اما درگیر شدن در مشاجره و بحث باعث تلف شدن انرژی میشود خصوصا اگر موضوع بحث بسیار بیاهمیت باشد. خود شما بهترین کسی هستید که میتواند تشخیص دهد کدام بحث باارزش و کدام بیمورد است. از بحثهای بیمورد به خاطر خودتان هم که شده دوری کنید تا باعث تلف شدن انرژیتان نشوید.
ممکن است در یک بحث به این نتیجه برسید که با وجود توضیحات منطقی و مستند
شما شخص مقابلتان به هیچ وجه زیر بار نمیرود و سرسختانه در موضعگیری خود
باقی مانده است. در این مواقع حتی اگر نمیتوانید شخص مقابلتان را قانع
کنید بهتر است حداقل از ادامه بحث خودداری کنید.
ببخشید
در زندگی هر شخصی کدورت و رنجش از دیگران دیده میشود و همه ما در بخشهایی از زندگیمان توسط کسی مورد آزار و رنجش قرار گرفتهایم، اما ماندن در احساسات گذشته هیچ فایدهای برایتان ندارد. فراموش کردن خطاهای دیگران بیشتر به خاطر خودتان است تا دیگران. بنابراین اگر میخواهید هوش هیجانیتان را تقویت کنید اتفاقات تلخ و آزاردهندهای را که در گذشته برایتان افتاده فراموش کنید و آرامش را به خودتان برگردانید.
دیگران را درک کنید
درک کردن دیگران یعنی خودتان را جای دیگران بگذارید تا از دیدگاه آنها به موضوع نگاه کنید. هر چند بهصورت کامل هرگز هیچ شخصی نمیتواند مانند دیگران فکر کند چون همه افراد در محیط متفاوتی رشد کردهاند اما درک موقعیت افراد دیگر باعث میشود بهتر بتوانید آنها را درک کنید و کمتر به قضاوتهای عجولانه روی آورید.
شادی را وابسته به چیزی ندانید
بسیاری از افراد شادی و آرامش خود را در گرو اموال و داراییهای مادی میدانند و بدون داشتن آنها شاد نیستند، اما افرادی که هوش هیجانی دارند شادی خود را وابسته به چیزی نمیدانند و این موضوع بهدلیل کنترل آگاهانه احساساتشان است. افراد باهوش هیجانی اغلب افراد شادی هستند و این شادی را از هدیه و دریافتهای بیرونی ندارند بلکه شادی را با همه وجود در خودشان حس میکنند.
۴ ویژگی هوش هیجانی
۱-خودآگاهی:
یعنی فرد به احساسات خود آگاهی داشته باشد و بخوبی بداند این احساسات چگونه
افکار و رفتارش را تحتتاثیر قرار میدهد. شخص خودآگاه، به ضعفها و نقاط
قوت خود بخوبی آگاه است و اعتماد به نفس لازم را دارد.
۲-مدیریت خود:
مدیریت و کنترل احساسات بهصورت مثبت و موثر به گونهای که فرد را قادر به تغییر شرایط پیرامونش کند.
۳-آگاهی اجتماعی:
شخصی که آگاهی اجتماعی دارد میتواند نیازها، عواطف و احساسات دیگر افراد
را به خوبی درک کند و با افراد و گروههای اجتماعی مشارکت و احساس آرامش
کند.
۴-مدیریت روابط:
نوعی دیگر از هوش هیجانی مدیریت روابط است؛ یعنی فرد میتواند به خوبی
ارتباطی را شکل دهد و آن را حفظ کند، به خوبی در مناسبات اجتماعی پیرامونش
شرکت کند و از عهده اصلاح و مدیریت چالشهای پیرامونش بربیاید.
دکتر علی اصغر اصغرنژاد - روانشناس
جام جم سرا