به گزارش شفا آنلاین، خانوادههایی که بیمار مبتلا به سرطان دارند، سهم قابلتوجهی از بار گران سرطان عزیزشان را به دوش میکشند. از یک طرف، نقشی مهم در حمایت از بیمار دارند و از طرف دیگر، خود این خانوادهها به علت فشارهای اجتماعی، روانی و نیز مسئولیت دشواری که دارند، باید از جوانب مختلف مراقبت و حمایت شوند. از این رو حوزه سلامت، باید توجهی افزونتر به آنها داشته باشد. چند ملاحظه اخلاقی در این خصوص شایان ذکر است:
1) در آغاز بیماری، خانوادهها برای شنیدن خبر بد، پیشقدم نشوند و بیمار را در بیخبری نگذارند. قرار نیست خبر بد را خانواده بیمار به او بدهند. اگر اولین شنونده خبر بد، خود بیمار باشد، اعتمادی که میان پزشک و بیمار شکل میگیرد، مسیر درمان را هموار میکند و با کرامت بیمار نیز سازگار است.
2) بیمار را به خود وابسته نکنیم. وابسته شدن بیمار، توان تصمیمگیری او را مختل میکند. انسان، انسان است چون اختیار دارد، نشانه اختیار توان تصمیمگیری است. با وابسته کردن بیماران، شأن انسانی آنها را مخدوش میکنیم.
3) به بهانه بیماری در همه احوالات بیمار دخالت نکنیم و به حریم خصوصیاش سرک نکشیم.
4) بیماران از آنچه بهنظر میآیند باهوشترند. به جای احترام، به آنها ترحم نکنیم.
5) هوای بچهها را داشته باشیم. گاهی توجه به بیمار مبتلا به سرطان منجر به بیتوجهی به بچههای خانواده میشود. اضطراب و تلاطم کودکان را در این احوال جدی بگیریم.
6) برنامههای آینده خانواده را با بیمار در میان بگذاریم و طرح و نظر او را جویا شویم. بیماران از مشارکت در برنامههای خانواده حتی در فردایی که ممکن است خودشان نباشند، آرام میشوند.
7) حس سرباری را به بیمار القا نکنیم. توجه کمتر بدون ناراحتی و غر زدن بهتر از توجه زیادی است که با کلام زخمزننده یا شکایتآمیز همراه باشد.
8) از بیمار استفاده ابزاری نکنیم. مثلا مشکلات خودمان را به این بهانه که ما از بیمار مبتلا به سرطان پرستاری میکنیم، توجیه نکنیم.
9) کانون گرم خانواده را «بیماریمحور» نکنیم. گاهی سفری نیمروزه با خانواده، بیش از دغدغههای هراسآلود اطرافیان به زندگی بیمار معنا میدهد.
10) از علتیابیهای بیدلیل یا انتساب بیماری به گناهان پیشین بیمارمان بپرهیزیم.
درنگ کنیم؛ امید، اکسیر سرطان است. امید ممکن است سرطان را بهبود نبخشد اما آن را به عشق تبدیل میکند.