کد خبر: ۴۰۵۳۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۰ - ۲۴ آبان ۱۳۹۳ - 2014November 15
شفاآنلاین-جمله‌ای وجود دارد که می‌گوید: «واژه عصبانیت فقط چند حرف کمتر از واژه خطر دارد.» مفهوم این جمله این است که بین عصبانی شدن و دست به کار خطرناک زدن، مرز باریکی وجود دارد. اما عصبانیت چه مفهومی دارد و به چه کسی می‌توان گفت عصبی؟
به گزارش شفا آنلاین،فرد عصبی به شخصی گفته می‌شود که غیرمنطقی، نامتعارف، نامعقول و بچه‌گانه رفتار می‌کند. همه ما گاهی عصبانی می‌شویم و عصبانیت خود را به شکل‌های مختلفی نشان می‌دهیم. بعضی وقت‌ها این خشم متوجه خودمان است گاهی اوقات هم هیچ ربطی به خودمان ندارد و ناشی از اعمال و رفتار دیگران است. ممکن است باور این حرف ابتدا مشکل به نظر برسد، اما باید بدانید که عصبانیت حداکثر 20 ثانیه طول می‌کشد و فعل و انفعالات شیمیایی درون بدن ما پس از 20 ثانیه یا در این حدود فروکش می‌کند. پس چگونه است که برخی افراد ساعت‌ها، روزها و حتی برای همیشه عصبانی به نظر می‌رسند و دیگران همیشه تصویری از یک فرد عصبی را از او دارند. آنها با تلقین‌های بیهوده به فعل و انفعالات درونی بدن خود ادامه می‌دهند، آنان می‌توانند بدون هیچ دلیلی خود را اذیت کنند و شادمانی را از خود و اطرافیانشان بگیرند. در مواردی بدون دلیل خاصی بیش از حد متعارفی که باید، عکس‌العمل نشان می‌دهند و عصبانی می‌شوند. افراد عصبی ممکن است آدم‌هایی خوش‌تیپ، جذاب و باهوش و بااستعداد هم باشند، اما افراد موفقی در روابط اجتماعی‌شان محسوب نشوند دلیل آن هم این است که آنان با وجود استعداد‌ها و قابلیت‌هایی که دارند تقریبا همیشه ناموفق عمل می‌کنند و علت آن هم چیزی جز عصبانیت آنها یا درآنچه در اصطلاح روان‌شناسی آن را روان رنجوری می‌نامیم، نیست.

مهم‌ترین ویژگی‌های افراد عصبانی

ـ افراد عصبانی معمولا واقعیت‌ها را بدرستی تشخیص نمی‌دهند: هسته اصلی عصبیت این است که افراد مبتلا به اختلال رفتار و شخصیت عصبی دارای شناخت‌ها، افکار و رویه‌های نادرستی هستند و همچنین از افکار و رویه‌هایی که لازم بوده تا در زندگی از آن بهره‌مند شوند، محروم مانده‌اند.

ـ حقایق را بدرستی درک نمی‌کنند: فرد مبتلا به عصبیت تا حدی ارتباط با واقعیت‌های موجود را از دست می‌دهد و طبیعی است که نتواند حقایق را درک کند و با افکار و شناختی پیش می‌رود که ارتباطی با حقیقت ندارد.

ـ ناآگاه بودن از اختلالی که دارند: متاسفانه اغلب افراد عصبی خود را سالم و بدون عیب و نقص می‌دانند شاید عمده‌ترین علت این امر نداشتن آگاهی و شناخت درباره این اختلال است.

ـ تجربه رنجش‌های گوناگون در درون: عصبیت و روان رنجوری به واسطه ماهیت آزاردهنده و مشکل‌آفرین خود می‌تواند فرد را درگیر تعارض‌ها، نا آرامی‌ها و آشفتگی‌هایی کند تا جایی که نیازهای فرد هم برآورده نمی‌شود.

ـ به وجود آوردن رنجش برای اطرافیان: از دیگر ویژگی‌های بارز عصبیت ایجاد ناراحتی و رنجش برای افرادی است که با شخص مبتلا به عصبیت در ارتباط هستند. ایجاد رنجش برای اطرافیان، شاید آسیب زننده‌ترین، دردناک‌ترین و مخرب‌ترین قسمت از آسیب‌های موجود در عصبیت باشد.

بر همین اساس معمولا افراد عصبی درگیراحساسات و هیجانات زیادی هستند. این هیجانات عبارتند از:

ترس و اضطراب: تمام آدم‌های عصبی معمولا ترسی نامتناسب از اطراف خود دارند. آنان شاید در ظاهر افرادی جسور و نترس به نظر بیایند ولی در باطن مانند ژله هستند. افراد عصبی بیش از هر چیز در مورد طرز تفکری که دیگران ممکن است در موردشان داشته باشند وحشت دارند و نگرانند آیا مورد تائید اطرافیان هستند یا نه.

حس بیهودگی و بی‌کفایتی: افراد عصبی اغلب احساس بی‌کفایتی و بی‌ارزشی می‌کنند. آنان این حس را دارند که آدم ناجوری هستند و معمولا صفات منفی خود را بزرگنمایی می‌کنند. این افراد عدم موفقیت‌شان را در کاری شکست محض می‌پندارند آنان نه‌تنها خود بلکه همه را برای داشتن چنین زندگی محکوم می‌کنند.

احساس گناه و سرزنش خود: افراد عصبی خود و دیگران را به دفعات برای خواسته‌هایشان و حتی رفتاری که از دیگران می‌بینند سرزنش می‌کنند. آنان تمایل دارند در تفکراتشان بیش‌فعال باشند در صورتی که در عمل بسیار آرام و بی‌اثرند، می‌دانند چه کاری باید انجام دهند، اما نمی‌دهند و بعد احساس گناه می‌کنند.

کینه‌توزی و تنفر: بسیاری از افراد عصبی با کینه توزی و تنفر رفتار می‌کنند. آنان از خودشان متنفرند و از دیگران هم متنفرند و فکر می‌کنند دنیا به آنها کم لطف است و باید انتقام بگیرند.

بی‌صلاحیتی: آدم‌های عصبی حتی وقتی موقعیتی کسب می‌کنند مانند آدم‌های بی‌صلاحیت رفتار می‌کنند. خیلی از آنها یا اصلا دست به کاری نمی‌زنند یا کار را به بدی و نادرستی انجام می‌دهند. برخی از آنان هم بیش از اندازه کار می‌کنند و با سختی و تلاش بیش از حد به موقعیتی نائل می‌شوند و با صرف زمان زیاد و بیش از نیاز معمول با صرف انرژی بیش از حد و با یک حالتی از اضطراب و بدون لذت برخورداری از برنامه‌ای خاص کار می‌کنند.

توجیه کردن: دلیل تراشی و توجیه کردن کارهای خود برای دور شدن از سرزنش‌های احتمالی و پشت پرده افکار خود پنهان شدن نیز از مشخصه‌های افراد عصبی است. مثلا مادری که دچار اختلال عصبی است و پسرش را مورد انتقاد قرار می‌دهد، اما اصرار دارد که این کار را در جهت منفعت و خوبی پسرش انجام می‌دهد.

خودشیرینی: برخی از افراد عصبی به خاطر به دست آوردن دوستی و عشق دیگران و تائیدیه گرفتن از آنان، بنده وار به همکاران و اطرافیان خود تعظیم می‌کنند، خود را کم‌ارزش می‌کنند و در نتیجه بیشتر از خود متنفر می‌شوند و نهایتا احساس ناامنی و واخوردگی می‌کنند.

حالت تدافعی: آدم‌های عصبی همین که شروع به دروغ گفتن می‌کنند یک سیستم دفاعی برقرار می‌کنند و زمانی که می‌خواهند با واقعیت‌های نامطبوع روبه‌رو شوند از آن استفاده می‌کنند. آنان استادانه مجموعه‌ای از عکس‌العمل‌های نامتناسب و منحرف را انجام می‌دهند.

خود را تنبیه کردن و غمگین بودن: افراد عصبی برای شرایط بدی که دارند خود را گناهکار می‌دانند و خود را لعنت و تنبیه می‌کنند. آنان وقتی متوجه ضعف و بد بودن خود می‌شوند ضعیف‌تر و پست‌تر هم عمل می‌کنند.

افراد عصبانی در محیط کار

خشم و عصبانیت نیرویی است که می‌تواند اوضاع سازمان را بهبود بخشد یا می‌تواند نیرویی باشد که توانایی سازمان را در انجام کارها برای رسیدن به اهدافش کاهش دهد و از بین ببرد. مدیران (البته در صورت سلامت روان) نقش اساسی در تعیین این که این خشم چه تاثیری می‌تواند داشته باشد، ایفا می‌کنند. از طرفی باید این نکته را نیز در نظر داشت که رفتار با فردی عصبانی به مراتب راحت‌تر از رفتار با فردی است که عصبانیت خود را بروز نمی‌دهد و آن را پنهان می‌کند. عصبانیتی که نشان داده نمی‌شود برای سازمان بسیار مخرب است چراکه تمام نیروهای سازمان را به طور پنهان در برمی‌گیرد و فعالیت‌هایی مثل شایعه‌پراکنی، نبود همکاری و مشارکت، داشتن عملکرد ضعیف و... را به وجود می‌آورد و از درون سازمان را نابود می‌کند.

در نحوه برخورد با افراد عصبی در محیط کار به موارد زیر دقت کنید:

ـ وقتی کارمندی عصبانیت خود را ابراز می‌کند باید هر چه سریع‌تر به آن رسیدگی شود. منظور از سریع بودن زمان دو هفته‌ای نیست بلکه در همان لحظه و با روی خوش فرصتی را برای رسیدگی مشخص کنید.

ـ به کارمند عصبانی خود اجازه دهید صحبت کند و صحبت او را قطع نکنید. اگر آنها در صحبت کردن مردد هستند با روش مناسب و غیرتدافعی و با ملایمت و پرسیدن بعضی سوالات آنها را تشویق به صحبت کنید.

ـ در محل کار، قبل از این که نظر خودتان را به عنوان مدیر یا مسئول درباره وضعیت موجود بیان کنید، حتما نظرات و صحبت‌های طرف مقابل را گوش کنید یعنی از روش گوش دادن موثر یا فعال استفاده کنید.

ـ اگر نظرات و برداشت شما و کارمند عصبانی‌تان با هم سازگار نبود، وظیفه شما ایجاب می‌کند سعی نکنید به آنها ثابت کنید که در اشتباه هستند حتی اگر در اشتباه باشند؛ چرا که این کار مشکلی را حل نخواهد کرد.

ـ در پایان گفت‌وگو و حل و فصل مساله اجازه دهید افراد بدون شما درباره وضعیت فکر کنند و زمان رسیدگی را به زمان دیگر موکول کنید.

ـ به خاطر بسپارید کارمندان مایلند حرف‌ها و خواسته‌هایشان شنیده شود و اگر شما به عنوان مدیر یا بالا دست وضعیتی را فراهم نکنید که حرف‌های آنان را بشنوید، آنها از روش‌های مخرب و نامناسب دیگری استفاده می‌کنند تا حرف‌هایشان را به گوش شما برسانند.

نکاتی برای رفتار با آدم‌های عصبی

مکث‌های کامل داشته باشید. در برخورد با فرد عصبی پس از گفتن هر چه که نیاز به گفتنش داشتید، مکث کنید. مکث کامل شما را از ادامه بحث بیهوده بازمی‌دارد و همچنین به طرف مقابل فضا می‌دهد تا معنی حرف‌هایتان را کاملا سبک سنگین کند و بفهمد.

به وضعیت او درآیید. اگر فرد عصبانی ایستاده و شما نشسته‌اید به آهستگی و محترمانه برخیزید و چشم در چشم او بدوزید. البته یادتان باشد نگاهتان نرم و ملایم باشد و به او خیره نشوید.

بلندتر حرف بزنید. اگر فرد عصبی بلند حرف می‌زند و شما ساکت هستید قدری بلندتر حرف بزنید. مطمئن باشید که این روش تاثیر زیادی دارد.

مفید و مختصر حرف بزنید. بی‌فایده نیست اگر به سردی یا بی‌طرفانه از طرف مقابل بپرسید دقیقا از چه چیزی عصبانی است و مشخصا چه درخواستی از شما دارد. ممکن است این کار را زمانی که عصبانی است یا کمی بعد از آن انجام دهید. فقط سعی کنید مختصر و مفید صحبت کنید و حرف را کش ندهید.

او را مطمئن کنید که نادیده گرفته نمی‌شود. اگر فرد عصبی احساس کند که به او اهمیتی نمی‌دهید حس می‌کند نمی‌تواند منظورش را به شما بفهماند و در نتیجه به حرکاتش ادامه می‌دهد.

حرفی یا عکس‌العملی نشان ندهید که احساس حقارت کند. مثلا در زمان عصبانیت به او نگویید آرام باش. این کار هنگام برآشفتگی زیاد کمکی به اوضاع نمی‌کند.

اگر شما به هر دلیلی مایل هستید به فرد عصبی کمک کنید، لازم است نکات زیر را همواره در نظر داشته باشید:

ـ اولین گام برای کمک به آدم‌های عصبی، قبول کردن رفتارشان است و این‌که آنان را به خاطر سوءرفتارشان سرزنش نکنیم.

ـ به خاطر داشته باشید همه آدم‌های عصبی می‌توانند بهبود یابند؛ اگر کمک دریافت کنند و خودشان هم سخت تلاش کنند، اما بیشتر این افراد بنا به دلایلی برای تغییر تلاش نمی‌کنند.

ـ افراد عصبی بندرت رفتار عمدی آزاردهنده و مخرب انجام می‌دهند آنها بخش زیادی از این رفتارها را به ارث برده و بخش دیگر را یاد گرفته‌اند.

ـ شما همیشه قادر نیستید آدم‌های عصبی را کنترل کنید، اما می‌توانید به واکنش‌های خود اشراف داشته باشید و درجه اذیت شدن خود را کم کنید.

ـ یکی از گام‌های مهم برای کمک به این افراد این است که به آنها کمک کنید به حس گناه و شرم خود پایان دهد چرا که تقریبا همه آنان خود را شرمنده و گناهکار می‌دانند.

ـ به آنها بقبولانید که انسان‌ها دائما خطا می‌کنند و از طریق سعی و خطا درس می‌گیرند.

ـ از افراد عصبی دعوت به همکاری و درگیری فعالانه در کارها کنید تا آنان با دیگر افراد جامعه خارج از محیطی که در آن هستند ارتباط برقرار کنند.

ـ برای این افراد الگویی در نظر بگیرید. الگوسازی تاثیراتی قوی‌تر از حرف و کلام دارد. خواه این الگو شما یا فرد دیگر باشد یا از طریق پردازش و نمایش به آنها الگو بدهید.

ـ فراموش نکنید برای این که بتوانید با یک آدم عصبی راحت‌‌تر زندگی کنید، قانونی محکم وجود دارد و آن این است که «بدون هر گونه تعصبی قبول کنید که آنها دچار اختلال هستند و طبیعتا رفتاری مطابق با حالات روحی خود دارند.»

ـ در مقابل این افراد از آشفته شدن و ناراحتی‌های غیرضروری دوری کنید و با تمام وجود برای فهم و درک علل رفتارشان اقدام کنید.

ـ هر چه بیشتر این افراد و رفتارهای بیمارگونه‌شان را درک کنید، از برخوردشان کمتر ناراحت می‌شوید.

ـ اگر شما مصرانه و با تمام وجود از فرد عصبی مراقبت و حمایت کنید، حتی زمانی که باعث آزردگی شما می‌شوند، آنها حتما می‌فهمند که حداقل یک نفر به آنها احترام می‌گذارد.

ـ هیچ گاه اجازه ندهید این افراد شما را در خودشان حل کنند. می‌توانید از آنان در صورت ادامه رفتارهای بیمارشان کنار بکشید، اما آنان را سرزنش و محکوم نکنید.

ـ شما می‌توانید برای درمان این افراد از منابع حمایتی دیگری هم استفاده کنید مثلا آنان را تشویق یا وادار کنید تا به متخصص رجوع کنند.

جام جم

برچسب ها: بیمار ، خشم ، عصبانی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: