شفا آنلاين -شلوغي، دود، ترافيك و تابستان. اين خيابان نارنجي از بس كه آفتاب خورده، كش آمده و انتها ندارد. هوا داغ است و كثيف؛ ريه را از سرب خالي و پر ميكني و خسته ميشوي. خسته از ازدحام؛ از اين همه بينظمي. يك بعد از ظهر تابستاني خسته كنندهتر ميشود اگر دلت هم خسته باشد. اگر دلت در ساعتي كه گذشت، گير افتاده باشد. اگر اين خياباني كه در آن قدم ميزني، جايي تو را گرفتار كرده باشد. اگر با خودت هم حرفي براي گفتن نداشته باشي، فرو ميروي! در خودت فرو ميروي و به او فكر ميكني
شيطنت از لبخندش كه نميافتد هيچ، در چشمان درشتش هم ستاره ميرقصد. صدايش اتاق را پر كرده؛ بيپروا ميخندد و نگاهت را با خودش به هر گوشه از اتاق ميكشد. پوستش گل است و سپيدي صورتش او را به جاي آفتاب، مهتاب كرده است. مهتابي كه روشني اين كهكشان شده؛ كهكشان معصوميت و پاكي. كهكشان قهقهههاي خنده و شاديهاي كودكانه.
كلماتش درهم است. آنقدر سريع حرف ميزند كه سر از حرفهايش در نميآوري و خندهات ميگيرد. بياراده ميخندي و به او خيره ميشوي. لبخندت يك لحظه خشك ميشود. يادت ميافتد كه كجايي. به دنبال او تا اين جا آمدهاي كه به كجا برسي. آمدهاي تا او را ببيني و بفهمي. آمدهاي اينجا تا نگاهش را تعريف كني و از او بنويسي؛ اما يادت ميآيد كه او هم در خود فرو رفته است.
او در خود و دنياي كودكانهاش فرو رفته و از همه دغدغههاي ما دور است. كسي را نميشناسد؛ قدرت تشخيص غريبه از آشنا را ندارد.
تجربهاي متفاوت
«حنا» 3 سال است كه به دنيا آمده، اما تجربهاش با همه ما متفاوت است. جملاتش بيسر و ته است، بيشتر خودش را صدا ميكند و با حنايش حرف ميزند. آنطور كه مادرش ميگويد، نميداند چگونه بايد عروسك بازي كند. چون خيلي دير راه افتاده و حرف زده، او را نزد پزشك ميبرند و بعد از انجام آزمايشهاي مختلف، حالا تشخيص پزشكان ابتلا به «درخودماندگي» (اوتيسم) است. حنا بايد مدتها مهمان اين مركز كاردرماني باشد. بايد در اينجا مفهوم حرفهايش را ياد بگيرد و كلماتش را درست ادا و آرام آرام با دنيا آشتي كند.
تعريف عملي اوتيسم، اختلال رشدي شديد و مستمر در 3 حوزه تعامل اجتماعي متقابل، ارتباطات و الگوهاي رفتاري، فعاليتها و علايق است، اما اين كلمههاي سخت و بيرحم تعريفي براي دنياي پاك كودكان مبتلا به اوتيسم نيست. درست است كه كودكاني سخت هستند كه آرام و قرار ندارند. درست است كه پرخاشگر هستند و گاه خودزني هم ميكنند؛ اما كودكاني كه در خود فرو ماندهاند را ميتوان با آموزش صحيح و روش مناسب تربيت در خانواده، به دنيا برگرداند.
بازگشت به دنيا
زيبا سعيدي، گفتار درمان، كتابي را به او نشان ميدهد و حنا انگشتانش را روي عكسهاي كتاب ميكشد و حرف ميزند. او بيماري حنا را نوع شبه اوتيستيك ميداند و معتقد است با انجام تمرينهاي مستمر ميتواند در 7 سالگي به مدرسه عادي برود. بيماران اوتيسم تنهايي را ترجيح ميدهند، روابط دوستانه ندارند و تمايلي هم به برقراري ارتباط با ديگران ندارند. نشانههاي رفتاري كه در مبتلايان وجود دارد، در بيشتر آنها مشترك است اما موارد استثنا هم وجود دارد.
اوتيسم انواع پيشرفته و خفيف دارد كه با تشخيص به موقع و انجام گفتار درماني، كاردرماني ذهني و جسمي ميتوان جلوي پيشرفت آن را گرفت تا به عقب ماندگي ذهني تبديل نشود.
به گفته وي كاربردشناسي اشيا و كلمات، بزرگترين مشكل مبتلايان به اوتيسم است و بيشتر آنها نميدانند كلمهاي كه به زبان ميآورند چه كاربردي دارد يا وسايلي كه به دست ميگيرند، به چه درد ميخورد؟
شايد گاه به دنياي پر آرامش يك مبتلا به اوتيسم غبطه بخوريم كه از هياهو دور است، اما در پس اين دنياي عجيب، استعدادهاي نهفتهاي وجود دارد كه از يك كودك اوتيسمي، انيشتين ميسازد. آنها به حتم دنياي ما را دوست خواهند داشت؛ دنيايي خالي از آلودگي، استرس و هياهو
مريم فرهمند.