جواز كسب شماره يك
جواز كسب تعميرات اسباببازي صبا، جواز شماره يك است؛ نخستين جوازي كه در تهران براي تعميرات اسباببازي گرفته شده است. اين تعميرگاه در آستانه ۵۰ سالگي است و هنوز هم كمتر كسي را درتهران ميتوان يافت كه شغلش تعمير اسباببازي باشد. اميد صبا پسر بزرگتر دكتر اسباببازيهاي شهر است كه به همراه پدر و برادر كوچكترش نويد مغازه را ميچرخاند. او ميگويد: «پدرم به تعمير اسباببازي علاقه داشت. آن زمان اغلب اسباببازيهاي مدرن سوغات ژاپن بود و عروسكهاي آلماني و ايتاليايي به روزترين عروسكها بودند. سالم نگه داشتن اين اسباببازيها مهم بود چون بچهها مثل امروز نميتوانستند هرچه دلشان ميخواهد را با گريه بهدست بياورند. براي همين قدر اسباببازيها را ميدانستند و سعي ميكردند از آنها به خوبي مراقبت كنند». ماشينهاي اسباببازي دوران كودكياش هنوز به همان شكل و شمايل 20سال پيش باقي مانده و هنوز هم از آنها به خوبي مراقبت ميكند. با اينكه پدرش جزو معدود تعميركنندگان اسباببازي بوده است، هميشه نگران خراب شدن اسباببازيهايش بوده و چشم از آنها برنداشته.
اسباببازياي كه قابل تعمير باشد
مغازه پر است از انواع و اقسام اسباببازيها؛ عروسكهاي سخنگو و ماشينهاي كنترلي و روبات و هواپيما و هليكوپتر و چيزهاي ديگر. يك موش بزرگ با لباسي كه يك سنجاق به آن وصل شده است پاي ثابت ويترين اسباببازيهاي اين مغازه است. از ظاهرش پيداست اسباببازي قديمياي است. پسر تعميركار اسباببازيهاي از كار افتاده، ميگويد: «اين موش، اسباببازي كودكيهاي پدرم بوده است. عروسك زيبايي است. اغلب مشتريها در موردش سؤال ميكنند و ميخواهند به هر قيمتي كه هست آن را بخرند اما فروشي نيست». هر اسباببازياي كه قابل تعمير باشد و ارزش تعمير كردن داشته باشد در تعميرات اسباببازي صبا جاي دارد. مشتريهايي هم هستند كه اسباببازيهاي كودكي خود را براي تعمير ميآورند و با وجود اينكه تعمير اين اسباببازيها كاري بهصرفه نيست اصرار دارند اسباببازيشان تعمير شود. اميد صبا ميگويد: «تعمير يك اسباببازي گاهي بهسادگي انجام ميشود و كمتر از يك ساعت وقت ما را ميگيرد. اسباببازيهايي هم هستند كه تعميرشان بيش از يك روز و گاهي يك هفته زمان ميبرد. اين مدت زمان به نوع آسيبي كه به اسباببازي وارد شده بستگي دارد».
اسباببازيهاي فراموش شده
گوشه و كنار مغازه پر است از جعبههاي اسباببازي و يا اسباببازيهايي كه روي هم تلنبار شدهاند. مغازه يك طبقه سقف كوتاهي دارد و بالاي نيم طبقهاي كه به مغازه اضافه شده انباري از اسباببازيهاي فراموش شده ديده ميشود. صاحب مغازه ميگويد: «اسباببازيهاي زيادي در مغازه جا ماندهاند. صاحبان برخي از اين اسباببازيها ديگر براي بردن اسباببازي تعمير شدهشان سري به اين مغازه نزدهاند و ما به اجبار آنها را در انباري بالا نگهداري ميكنيم. گاهي هم پيش آمده كه يك مشتري بعد از يكي دوسال سراغ اسباببازياش را گرفته و ما براي پيدا كردن اسباببازي مورد نظر مغازه را زير و رو كردهايم». حالا ديگر هر مشترياي كه به اين مغازه ميآيد شماره تماسي هم از خود به جاي ميگذارد تا بعد از آماده شدن آن، با صاحبش براي بردن اسباببازي تماس گرفته شود. با اين حال باز هم كم نيست تعداد اسباببازيهايي كه در اين مغازه باقي ميمانند و كسي براي بردنشان نميآيد. هر سال كه مغازهتكاني ميشود تعدادي از اين اسباببازيهاي فراموش شده هم كه ديگر شكسته و خراب شده و قابل استفاده نيستند دور انداخته ميشوند. اين اسباببازيها به مرور زمان از بين ميروند و ديگر اميدي به تعمير دوباره آنها نيست.
قطعاتي كه ميسازيم
يكي از مشكلاتي كه در تعميرات اسباببازي وجود دارد پيدا كردن قطعاتي است كه شكسته شده و يا به هر دليلي از بين رفتهاند. اسباببازيها معمولا قطعات يدكي و اضافي ندارند و پيدا كردن اين قطعات خود به مهارت زيادي نياز دارد. به گفته دكتر اسباببازيهاي شهر گاهي براي تعمير يك اسباببازي ناچار ميشوند تا اسباببازي مشابهي را بخرند و از قطعات آن استفاده كنند. اين اسباببازي، قرباني نبود قطعات ميشود و ساير قسمتهايش هم بعد از تجزيه شدن براي تعميرات بعدي استفاده ميشود. كسي كه اسباببازيها را تعمير ميكند بايد خلاقيت هم داشته باشد؛ چراكه گاهي مجبور ميشود قطعه موردنظر را خودش بسازد؛ «گاهي قطعهاي را با كمك سيمها و يا تراش دادن برخي ابزارها ميسازيم چراكه نميتوانيم براي تأمين آن قطعه از اسباببازيهاي ديگر استفاده كنيم. مهمترين دردسر شغل ما همين است. بهخصوص كه اسباببازيهاي جديد بيكيفيتتر از اسباببازيهاي قديمي هستند و شكستگي و گمشدن قطعاتشان اتفاقي عادي است.» گاهي تنها براي يافتن مشكل ايجادشده در اسباببازي بايد يك روز را وقت صرف كنند.
بزرگترها هم مشتري هستند
مشتري نخستين و قديميترين تعميرات اسباببازي شهر، اغلب كودكان هستند؛ مشتريهايي مينياتوري كه دلنگران و مضطرب به مغازه پا ميگذارند و مثل پدر و مادري كه فرزند بيمارشان را به بيمارستان آوردهاند و به دكتر چشم ميدوزند تا بدانند مشكل چيست، به صاحب مغازه خيره ميشوند. گاهي گوشهاي از لباس پدر و مادر را ميگيرند تا به جاي او بپرسند كه آيا اميدي هست و اينكه تعمير اسباببازي چقدر طول ميكشد. گاهي هم خودشان، ناشكيبا و ناصبور، صاحب مغازه را سؤالپيچ ميكنند. اميد صبا ميگويد: «بچهها اغلب بيطاقت هستند و براي تعمير اسباببازيشان مدام پدر و مادرشان را تحت فشار ميگذارند. والدين هم به ناچار مدام با ما تماس ميگيرند و يا در روز چند باري به اين مغازه سر ميزنند. اما درست وقتي كه اسباببازي آماده تحويل ميشود بچهها كه روحيهاي تنوع طلب دارند از صرافت اسباببازي قديمي خود افتادهاند و ديگر خبري از آنها نميشود». تعميرات اسباببازي صبا مشتريهاي ديگري هم دارد؛ بزرگترهايي كه ميخواهند اسباببازيهاي دوران كودكيشان دوباره سالم شود و يا افرادي كه بهصورت حرفهاي هواپيماها و هليكوپترهاي ماكت و «سيميليتور» را به پرواز در ميآورند.
تعمير اسباببازي كاري جدي است
«خيليها تصور ميكنند چون كار ما تعمير اسباببازي است، يكجور تفريح بهحساب ميآيد و سختياي ندارد، درحاليكه گاهي تعمير يك اسباببازي چنان سخت ميشود كه همه انرژي يك روز ما را ميگيرد.»اميد صبا اين را ميگويد و اشاره ميكند كه بيشتر آنچه در زمينه شغلش ياد گرفته است از طريق تجربه بهدست آورده، بهخصوص از تجربيات پدرش كمك زيادي گرفته؛ با اين حال بهصورت علمي و تئوري هم سراغ آن را گرفته است؛ «كسي كه به تعمير اسباببازي ميپردازد بايد تا اندازهاي از رشته الكترونيك هم سر در بياورد، بهخصوص اسباببازيهاي جديد كه اغلب الكترونيك و مكانيكي هستند.»
مغازههاي اسباببازي فروشي خيابان جمهوري و ساير نقاط شهر به خوبي تعميرات اسباببازي صبا را ميشناسند و گاهي كه مشتريهايشان اسباببازياي را براي تعمير نزد آنها ميسپارند، به اين مغازه ميآورند و بهدست آقاي صبا ميدهند كه دستش براي اسباببازيهاي شهر شفاست. پشت پيشخوان و كنار ورودي مغازه هميشه پر است از جعبههاي اسباببازيهاي تعمير شده شهر.
داستان اسباببازيها
هر اسباببازياي كه پايش به مغازه تعميرات اسباببازي صبا باز ميشود قصهاي را با خود وارد اين مغازه ميكند، بهخصوص اگر اسباببازي را نه يك كودك، بلكه يك بزرگسال براي تعمير راهي اين مغازه كرده باشد. گاه و بيگاه اسباببازيهايي براي تعمير به اين مغازه ميآورند كه چندان ارزش تعمير كردن ندارند اما صاحبان آنها براي تعمير آن اصرار زيادي ميكنند. اسباببازيها بخش بزرگي از خاطرات كودكي هر فردي را تشكيل ميدهند. نويد صبا پسر كوچكتر آقاي صباست كه در كنار پدر و برادرش مشكل اسباببازيهاي شهر را رتق و فتق ميكند. او ميگويد: «گاهي كه حال و حوصله بازي داشته باشيم با اسباببازيها كمي بازي ميكنيم اما معمولا تابستانها سرمان آنقدر شلوغ است كه وقت اين كار را نداريم».
از بزرگترهايي ميگويد كه بيش از يك كودك نگران درست شدن اسباببازيهايشان هستند؛ «عكسالعمل برخي از مشتريها وقتي اسباببازيشان تعمير ميشود جالب است. چند وقت پيش وقتي به يكي از مشتريها زنگ زديم و گفتيم كه اسباببازياش تعمير شده است خيلي تعجب كرد و چندبار پرسيد كه واقعا؟! واقعا درست شد؟! گفت كه ميآيد براي بردن اسباببازي. چند دقيقه بعد دوباره زنگ زد و باز پرسيد كه واقعا آماده است؟! باورش نميشد كه اسباببازي دوران كودكياش تعمير شده و مثل روز اول شده باشد.»
هزينههاي تعمير اسباببازي بسيار متنوع و متفاوت است. كمترين هزينهها به تعمير چرخ دندههاي هليكوپترهاي ساده تعلق دارد. به گفته صاحب مغازه، تعمير اين اسباببازي يكي از سادهترين تعميراتي است كه در مغازه انجام ميشود و هزينهاي 4 يا 5هزارتوماني براي آن درنظر گرفته شده است. ديگر تعميرهاي انجام شده در اين مغازه هر كدام بسته به زمان و نوع تعمير و ابزارها هزينههاي خاص خود را دارند. نويد صبا ميگويد: «هزينه تعميرها اول از همه بسته به وقت و زماني دارد كه براي هر وسيله صرف ميشود. علاوه بر آن ابزارهاي مورد نياز و نوع خرابي ايجاد شده در تعيين دستمزد تعمير تأثير زيادي دارد و قبل از ديدن اسباببازي و پيداكردن مشكل آن نميتوان هزينههاي تعمير را برآورد كرد». او با اينكه فرزند يك تعميركار حرفهاي اسباببازيهاي قديمي است، هميشه نگران خراب شدن اسباببازيهايش بوده و از آنها مراقبت زيادي ميكند.همشهری