به گزارش شفا آنلاین:
محمدجواد محمودی، با بیان اینکه زنان امید
به زندگی بیشتری نسبت به مردان دارند، از قول برخی از صاحبنظران اظهار
کرد: مطالعات نشان داده که در بسیاری از مناطق، حتی در کشورهای فقیر، میزان
مرگ زنان در بیشتر گروههای سنی و در بسیاری از علتهای مرگ از میزان مرگ
مردان کمتر است. البته در مورد عوامل مرگ کمتر زنان، گروهی آن را طبیعی
دانسته و به تفاوتهای بیولوژیک و برخی نیز به عوامل رفتاری اشاره دارند و
اینکه مردان بیشتر در معرض رفتارهای پرخطر قرار دارند.
از سویی دیگر اما، وضعیت سلامت مردان بهتر از زنان است. او ادامه داد: با توجه به این دو موضوع باید بگوییم که افزایش تعداد سالخوردگان زن همراه با سطح سلامت پایینتر نیز همراه است. همچنین اینکه زنان مشکلات پیچیدهتری نسبت به مردان دارند؛ چراکه معمولا زنان از همسرانشان جوانتر هستند و لذا شوهرانشان زودتر از آنها فوت میکنند و همچنین اینکه در بین مردان احتمال بیشتری وجود دارد که ازدواج مجدد با زنان جوانتر صورت گیرد. لذا در کل زنان نسبت به مردان در سالخوردگی به میزان بیشتری تنها میمانند و این شرایط منجر به فقر زنان سالخورده و از دست دادن حمایت مالی شوهر میشود.
بنابر اظهارات رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیتی کشور، در بیشتر مطالعات اثبات شده است که افراد دارای همسر، وضعیت سلامت بهتری دارند. محمودی تصریح کرد: همه کشورها برای اطمینان از اینکه سیستمهای بهداشتی و اجتماعی خود برای استفاده حداکثری از این تغییرات جمعیتی آماده باشند، با چالشهای بزرگی مواجه هستند. در سال ۲۰۵۰، هشتاد درصد از سالمندان در کشورهایی با درآمد پایین و متوسط زندگی خواهند کرد.
او با تأکید بر اینکه سرعت سالخوردگی جمعیت بسیار سریعتر از گذشته است، گفت: در سال ۲۰۲۰، تعداد افراد ۶۰ سال و بالاتر از کودکان کمتر از پنج سال بیشتر بود. بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۵۰، نسبت جمعیت بالای ۶۰ سال جهان تقریبا به دو برابر افزایش خواهد یافت و از ۱۲ درصد به ۲۲ درصد خواهد رسید. رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیتی کشور با بیان اینکه تا سال ۲۰۳۰ از هر شش نفر در جهان، یک نفر ۶۰ سال یا بیشتر سن خواهد داشت، معتقد است که در این زمان، سهم جمعیت ۶۰ساله و بالاتر، از یک میلیارد در سال ۲۰۲۰ به ۱.۴ میلیارد افزایش خواهد یافت. تا سال ۲۰۵۰، جمعیت افراد ۶۰ساله و بالاتر در جهان دو برابر خواهد شد (۲.۱ میلیارد). پیشبینی میشود تعداد افراد ۸۰ساله یا بیشتر بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۵۰ سه برابر شود و به ۴۲۶ میلیون نفر برسد.
محمودی در ادامه به وضعیت اجتماعی سالمندان جهان طی دهههای اخیر پرداخت و خاطرنشان کرد: حدود یک نفر از هر شش نفر ۶۰ سال و بالاتر، در سال گذشته نوعی سوءاستفاده را در محیطهای اجتماعی تجربه کردهاند. میزان سوءاستفاده از افراد مسن در مؤسساتی مانند خانههای سالمندان و مراکز مراقبت طولانیمدت بالاست، به طوری که از هر سه کارمند، دو نفر گزارش میدهند که در سال گذشته مرتکب سوءاستفاده شدهاند. بنابر اظهارات او، میزان سوءاستفاده از افراد مسن در جهان در طول همهگیری COVID-۱۹ افزایش یافته است. سوءاستفاده از افراد مسن میتواند منجر به آسیبهای جسمی جدی و عواقب روانی طولانیمدت شود.
پیشبینی میشود که سوءاستفاده از افراد مسن افزایش یابد؛ زیرا بسیاری از کشورها در حال تجربه سریع سالخوردگی جمعیت هستند. رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیتی کشور تصریح کرد: جمعیت جهانی افراد ۶۰ساله و بالاتر بیش از دو برابر خواهد شد و از ۹۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ به حدود دو میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ خواهد رسید. محمودی با اشاره به وضعیت سلامت جسمانی سالمندان خاطرنشان کرد: درحالحاضر بیش از ۵۵ میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به زوال عقل هستند که بیش از ۶۰ درصد آنها در کشورهای با درآمد کم و متوسط زندگی میکنند. هر سال نزدیک به ۱۰ میلیون مورد جدید گزارش میشود.
زوال عقل ناشی از انواع بیماریها و آسیبهایی است که بر مغز تأثیر میگذارد. بیماری آلزایمر، شایعترین شکل زوال عقل است که درحالحاضر هفتمین علت مرگومیر و یکی از علل عمده ناتوانی و وابستگی در میان سالمندان در سطح جهان محسوب میشود. در سال ۲۰۱۹، زوال عقل در سطح جهان ۱.۳ تریلیون دلار هزینه داشت که تقریبا ۵۰ درصد از این هزینهها، مربوط به مراقبتهای ارائهشده توسط مراقبان غیررسمی (به عنوان مثال اعضای خانواده و دوستان نزدیک) است که به طور متوسط پنج ساعت مراقبت و نظارت در روز را ارائه میدهند. رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیتی کشور ادامه داد: زنان به طور مستقیم و غیرمستقیم به طور نامتناسبی تحت تأثیر زوال عقل قرار میگیرند. زنان درحالیکه سالهای زندگی با ناتوانی و مرگومیر بیشتری را به دلیل زوال عقل تجربه میکنند، اما همچنین ۷۰ درصد از ساعات مراقبت را برای افراد مبتلا به دمانس فراهم میکنند. محمودی در بخش دیگری از سخنان خود به کاهش در عرضه نیروی کار به دنبال پدیده سالخوردگی اشاره کرد و گفت: پدیده سالخوردگی به اندازه و ترکیب نیروی کار که نقش مهمی در رشد اقتصادی دارد، تأثیر میگذارد. مشارکت در نیروی کار به همراه افزایش سن کاهش مییابد، لذا هرچه جمعیت سالخوردهتر شود، مشارکت کمتری نیز در تولید اقتصادی به خصوص در بخش کشاورزی یا کاربر دارد.
او معتقد است که کاهش تعداد شاغلان میتواند اثرهای منفی را بر رشد اقتصادی و تأمین رفاه همگانی در سطح کلان داشته باشد. در واقع با کاهش رشد جمعیت، وظیفه تأمین نیازهای روزافزون سالمندان سنگینتر شده و این مسئله، بر شیوه تولید کالا و خدمات و کارایی کلی اقتصاد تأثیرگذار است.
محمودی با ارجاع به یکی از گزارشها در این زمینه، ادامه داد: کاهش رشد جمعیت که موجب کاهش افراد در سن کار میشود، کاهش ۴۰درصدی رشد اقتصادی در ۵۰ سال آینده در مقایسه با ۵۰ سال گذشته را به همراه دارد. برای جبران کاهش رشد افراد در سن کار، بهرهوری نیروی کار باید به نسبت روند تاریخی خود ۸۰ درصد افزایش پیدا کند تا از کاهش نرخ رشد اقتصادی جهان جلوگیری شود. او با بیان اینکه در ۵۰ سال گذشته نرخ رشد شش برابر افزایش یافته و متوسط درآمد سرانه تقریبا سه برابر شده است، یادآور شد: تخمین زده میشود نیمی از این افزایش به خاطر بهرهوری و نیمی دیگر به خاطر افزایش رشد نیروی کار بوده است.
رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیتی کشور تصریح کرد: نرخ رشد اشتغال از سال ۱۹۶۴ به طور متوسط ۱.۷ درصد بوده و پیشبینی میشود در دهههای آینده به ۰.۳ درصد کاهش یابد. در جهانی که دیگر نمیتوانیم برای افزایش رشد اقتصادی به افزایش عرضه نیروی کار متکی باشیم، افزایش بهرهوری تنها چاره کار خواهد بود. با توجه به روندهای جمعیتی در بین ۲۰ کشور مورد مطالعه فقط نیجریه در ۵۰ سال آینده با افزایش نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد اشتغال و ترکیه، آرژانتین و آفریقای جنوبی با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه مواجه خواهند بود و بسیاری از کشورها از جمله ژاپن، آلمان، روسیه، ایتالیا و چین با کاهش آشکار نرخ اشتغال مواجه خواهند شد.