شفاآنلاین:سلامت>در کشور ما طی سالهای اخیر استفاده یا سوءاستفادههای زیادی از علم روانشناسی توسط مسئولین کشور صورت گرفته است. معروفترین مثالهای این موضوع در چند سال اخیر، محکومیت بازیگران زن بدحجاب برای مراجعه به روانشناس، کلینیک ترک بیحجابی و در این چند روز هم نامه جمعی از اساتید روانشناسی به رؤسای سه قوه در حمایت از اجرای قانون عفاف و حجاب است.
. اساتید روانشناسی در این نامه اظهار کردهاند که نامه آنها حاصل دستاوردهای علمی جدید و مبتنی بر شواهد است
در ابتدا، ای کاش این دستاوردهای علمی را در اختیار دانشجویان و عموم جامعه قرار دهند تا بتوان آنها را مطالعه و از آنها استفاده کرد. دقیقا معلوم نیست این شواهد علمی که از آنها صحبت میشود کدام مقالات هستند، از چه روششناسی علمی استفاده کردهاند و در کدام مجلات معتبر علمی چاپ و منتشر شدهاند.
درباره چنین استفادههایی از روانشناسی، رامی گابریل، دانشیار روانشناسی کالج کلمبیا شیکاگو اشاره میکند که « از روانشناسی ممکن است برای استعمار طرز فکر ما از ذهن و بدنمان استفاده شود.» اتفاقی که به نظر میرسد در کشور ما توسط برخی افراد در حال رخ دادن است اما باید در نظر داشت که علم روانشناسی به همان اندازه میتواند به عنوان زبانی برای استعمارزدایی از این تحمیلها استفاده شود.
در چند دهه گذشته علم روانشناسی پیشرفت زیادی کرده است و صاحبنظران روانشناسی تاثیر زیادی در مسائل اجتماعی جامعه داشتهاند و گاهی اوقات از روانشناسی جهت تبلیغ و ترویج یک سبک زندگی خاص سوءاستفاده شده است که باعث شده است روانشناسی به عنوان ابزاری برای انگ زدن، طبقهبندی، دستکاری و تغییر شیوههای نگاه به خود و دیگران مورد انتقاد قرار گیرد.
باید اشاره کنیم واقعیت این است که روانشناسی در مواقعی شریک تبلیغ برخی ایدئولوژیهای خاص بوده است اما بسیاری از اوقات نیز زمینه مناسبی برای افکار آزادیخواهانه فراهم کرده است. روانشناسی به عنوان علم مطالعه ذهن همواره بخشی از داستان آزادی بوده است که ابزاری قدرتمند برای غلبه بر توهم و سردرگمی در برابر فشار و تهاجم بوده است. روانشناسی با اجازه دادن به افراد برای ایجاد هویت خود در بافت زندگی مدرن، به عنوان منبع مقاومتی در برابر تحریف واقعیتها و تحمیل عقاید عمل کرده است.
در بخشی از این نامه آمده است:« امروزه برای بسیاری از پژوهشگران حوزه روانشناسی و جامعهشناسی با بررسی سیر تغییر رفتارهای اجتماعی مرتبط با پوشش روشن است که جنبشهای رهایی پوشش در کشورهای مختلف، نقطه عطف مهمی در بحرانهای امروز زن و خانواده از جمله افزایش خشونت علیه زنان، تجاوز، طلاق و فروپاشی خانواده هستند.»
اگر به تجربه چند سال اخیر نگاهی بیندازیم، تلاش برای باحجاب کردن زنان باعث خشونتهای زیادی علیه آنها شده است. از اساتید روانشناسی که دغدغه خشونت علیه زنان را دارند خواهش میکنم توجه داشته باشند این قانون تا چه اندازه میتواند جامعه را ملتهب کرده و احتمال خشونت علیه زنان را افزایش دهد.
درضمن این اساتید که ظاهرا شواهد علمی را معتبر میدانند ای کاش پژوهشهایی را درباره احتمال و میزان اثربخشی این قانون انجام دهند تا شاید برای آنها روشنکننده باشد. امید است پافشاریهای سیاسی بر روی مسائل اجتماعی مانند حجاب، با شواهد نامعلوم علمی توجیه نشود و در همان سطح توجیه سیاسی باقی بماند. روانشناسی در ایران علم نوپایی است و چنین سوءاستفادههایی از آن، آسیبهای جبرانناپذیری به این علم در ایران خواهد زد.
/دانشجوی کارشناسیارشد روانشناسی