پرداخت الکترونیکی در سال های اخیر با استقبال زیادی رو به رو شده و حضور سرمایه گذاران در این بخش نیز چشم گیر بوده است. در چنین شرایطی موضوع به روز بودن قوانین و مقررات و البته نظارت از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.شرایط نهادهای حاکمیتی و زیرساخت ها در کشور الان چگونه است؟
گودرزی: اگر بخواهم به طور خلاصه عنوان کنم باید بگویم که بانکداری در سه دهه 70، 80 و 90 تغییران بسیاری کرد. در دهه 70 ما بیشتر درگیر مکانیزاسیون شعب بودیم، سیستم های دستی که وجود داشت تبدیل شدند به سیستم های کامپیوتری و بیشتر از اینکه سرویس ارزش افزوده به مشتریان داده شود این سرویس ارزش افزوده برای خود بانک ها ایجاد شد تا همکاران بانکی بتوانند کار را سریع تر و با کیفیت بالاتری انجام دهند. در دهه 80 با ارتباطی که شعب بانک ها با یکدیگر در زیر ساخت ارتباطی پیدا کردند و معرفی خدمات نوین، این امکان فراهم شد که سرویس های بانکداری فراتر از حوزه های مکانی شعبه و زمان مشخصی که کارکرد شعب بود، در تمام شبانه روز این سرویس و در هر مکانی در خدمت و اختیار مشتریان قرار بگیرد و در این راستا کانال های مانند خودپرداز، تلفن بانک، همراه بانک، اینترنت بانک وکیوسک های بانکی همه کمک کردند که این خدمات سرویس ها در دسترس مشتریان قرار بگیرد. بنابراین زمانی که یک مشتری وارد شعبه می شد هم می توانست از خدمات خود شعبه اصلی استفاه کند و هم اگر به شعبه اصلی مراجعه نمی کرد می توانست از سرویس های بانک اصلی در هر موقعیت و زمان متفاوت استفاده کند. در همین دهه شتاب متولد شد که خود شبکه شتاب دارای یک زیر ساخت بسیار خوب و مناسب است برای اینکه کمک کند که بین بانک ها ارتباطی برقرار شود. بنابراین فرض کنید که اگر بخواهیم کارتمان را بر یک پایانه فروش بکشیم و یا در یک خودپرداز قرار بدهیم می توانیم به جز سرویس بانک اصلی خود از سایر کانالهای بانکی دیگر استفاده کنیم و به همین دلیل است که چنین سیستم های شکل می گیرد و همین سیستم کمک می کنند که بانکداری الکترونیکی توسعه پیدا کند و به اصطلاح در سطح جامعه اشاعه پیدا کند. ما اگر اوایل دهه 80 را با اواخر آن مقایسه کنیم متوجه می شویم که جمعا تا سال 82 بیشتر از 10 میلیون کارت وجود نداشته است اما در اواخر این دهه یا در همین سال کنونی که 93 است تعداد کارت ها از 300 میلیون نیز فراتر رفته و همچنان هم در حال توسعه است. این فراگیر شدن و سهولت در امور بانکی ئ در دسترس بودن این خدمات تحولی است که در این دهه اتفاق می افتد و زمینه این موضوع می شود که در دهه 90 بانک ها بتوانند خدمات الکترونیکی خودشان را به شکل گسترده تری به مشتریان خودشان عرضه کنند البته طبیعی است که چالش های و مشکلات نیز در این زمینه نیز وجود دارد.
چه نیازی احساس شد که به سمت تاسیس شاپرک رفتیم؟
شهیدی: آقای گودرزی به بحث های بانکی اشاره کردند. ما نیز یک مقدار در بحث پرداخت جدیدتر هستیم. بحث را می خواهیم از زمان تاسیس شاپرک شروع کنم. هر چه کاربرد بیشتر می شد نیاز به نظارت هم بیشتر احساس می شد. شاپرک علاوه بر نقش سامان دهی بسیار خوبی که داشته است، از دیدگاه من نقش نظارتی اش بسیار مهم تر است. حتی طرح سامان دهی به زودی قرار است که به پایان برسد مگر چقدر قرار است به یک شبکه نظم بخشید. نهایتا سامان دهی به این شبکه بیشتر از 2 یا 3 سال زمان نمی برد و تمام مراحل کاری آن نهایتا طبق آن چیزی که دولت و مردم می خواهند چیده خواهد شد و به خوبی هم پیش خواهد رفت. به طور دقیق این مسئله نظارتی است که هیچ گاه تمام نخواهد شد. خوب به تبع هر چقدر خود مصرف کنندگان باهوش می شوند، کسانی که می خواهند سو استفاده کنند آن ها هم باهوش تر می شوند. بنابراین مسائل امنیتی باید بسیار جدی گرفته شود و یک گوشه های نیز اتفاقاتی افتاد که مزید بر علت شد که بحث نظارت دیده شود.
شرایط در آستانه تشکیل شاپرک چه طور بود؟
شهیدی: شاپرک از بعد ساماندهی که کار خود را آغاز کرد عملا رقابت ناسالمی بین بانک ها بوجود آمده بود. هر بانکی قراردادهای خاصی را با شرکت های پی اس پی می بست که البته از دیدگاه من این شرکت ها پی اس پی هم نبودند.
مگر خود بانک مرکزی به این امور نظارت نداشت؟
نظارت بانک مرکزی بسیار اندک و سطحی بود. از سوی دیگر به دلیل اینکه ساز و کار فنی عمدتا دست بانک ها بود شاید لزومی نداشته است که بانک مرکزی به مانند الان که نظارت جدی دارد، در آن زمان هم سخت گیری می کرد. زیرا به طور جدی سویچ، سویچ بانک ها بود و به تبع امنیت بانک ها به صورت سفت و سختی از طرف خود بانک ها و نهادهای نظارتی دیگر کنترل می شد. از دیدگاه من پی اس پی ها یک عده پرستار پز بودند، که پز را می کاشتند و یا کاغذ می رساندند. با این وجود درست است که برخی از پی اس پی ها کار سویچینگ را انجام می دادند اما می توانست این سویچینگ وجود نداشته باشد. در خصوص یکی از بانک های که به شخصه آن را به خوبی می شناسم، پی اس پی واقعا تنها نقش یک پرستار را ایفا می کرد و حتی سویچ هم سویچ بانک بود و هیچ کار خاصی انجام نمی دادند. همه این مسائل باعث شده بود که بحث ارز بری در کشور مطرح شود.
موضوع ساماندهی به آرامی باعث شده که بسیاری از مشکلات از میان برداشته شود. بعد از همه این مسائل، بحث کارمزدها به میان آمد که عددهای بسیار درشتی نیز گرفته می شده است، حتی تا 2500 تومان نیز به یاد دارم که کارمزد گرفته می شد. ایران کیش را همین کارمزدهای سنگین ایران کیش کرد و به آن پروبال داد. از سوی دیگر بانک سامان عنوان کرد که کارمزدم را 1500 می گیرم و بعد با گذر زمان شرایط این کارمزدها به هم ریخته تر شد و بانک ها کارمزدها را کمتر کردند تا بلاخره بانک ملی کارمزدش را صفر کرد که باعث بسیاری از کسبه به این نتیجه رسیده بودند که بانک ملی بسیار بهتر از بانک های دیگر است. اکثر طلا فروشان و صنف های که درآمدهای بالایی داشتند و رقم های بالایی را جا به جا می کردند جذب بانک ملی شدند. بعد از بانک ملی آخرین بانکی که کارمزد را صفر کرد بانک پارسیان بود. زمانی که پارسیان کارمزد خود را صفر کرد حدود 1500 تومان کارمزد دریافت می کرد.
مهندس خلیلی: در خصوص لزوم وجود شاپرک مطالبی است که باید عنوان شود. در هر فرایند و یا رشته تخصصی زمانی که تخصص فراگیر می شود موضوع کاملا متفاوت تر خواهد شد. در یک دوره بانک ها خدماتی را ارائه می کردند که یک بسته بود و همه خدمات را با همدیگر ارائه می دادند که شامل خدمات داخل و خارج از بانک نیز بود. اما با گذر زمان این پروسه بسیار فراگیر و گسترده شد. از سوی دیگر جمعیت زیاد شد و از طرف دیگر تعداد این کارت ها با افزایش بی شماری رو به رو شد. همین افزایش باعث پایین آمدن کیفیت خدمات رسانی بانک ها شد، مخصوصا مسائلی که باعث می شد مشکلاتی خاص در جامعه به وجود آید. مثل تقلب و سو استفاده. تمام این مسائل را بانک ها تا یک حدودی می توانستند کنترل کنند. در چنین شرایطی نظام حاکمیتی گفت که تنها راه این است که خدمات رسانی و این بسته را از یکدیگر تفکیک کنیم و روش ها و الگوهای نظارتی خاص به خودش را مشخصا پیاده کنیم و همین مسیر را نیز ادامه بدهیم.
در تمام دنیا این مرحله از کار به این شکل پیش رفته است و نباید چنین برداشت شود که ما فقط این کار را انجام داده ایم. زمانی که کار بزرگ می شود باید قسمت ها و بخش های آن از همدیگر تفکیک شود تا بتوانیم به راحتی مدیریتش کنیم. در حوزه پرداخت ها همین موضوع اتفاق افتاده است. پرداخت های داخل شعبه به قدری با افزایش رو به رو شد که تصمصیم گرفتند که بخشی از این پرداخت ها خارج از شعب داخلی انجام شود. در آن زمان بانک مرکزی، کارمزدی را برای قبض های که به صورت داخل شعبه ای پرداخت نشود طراحی کرد. این نیازی بود که دیگر بانک ها و شعب داخلی نمی توانستند از پس آن برآیند. تصمیم و برنامه این بود که از تعداد 5 هزار چرداختی داخل شعب به تعداد یک هزار برسد. زمانی که قبض را می توانستید به صورت غیر حضوری پرداخت کنید دیگر دلیلی برای حضورتان در بانک وجود نداشت.
پرداخت قبض نیاز به یکسری بسترها، روش ها، کانال ها و نوت های برداشتی دارد. تا انجای که به یاد دارم ای تی ام سیستمی بود که مردم با آن آشنا بودند از طرف دیگر بسیاری از افراد با درگاه بانکی آشنا نبودند. اما می توانم عنوان کنم که سرعت تکنولوژی در ایران بالاتر از تمام کشورهای دنیا است و یا حداقل جذابیت تکنولوژی برای مردم ما از همه کشورهای دنیا بیشتر است. نگاه کنید و ببینید که نرخ رشد کارت های بانکی در هیچ کجای دنیا با چنین شدتی وجود نداشته است. ما می توانیم به راحتی بگویم که در این زمینه در خاورمیانه تک و بی رقیب هستیم. تعدا مصرف کارت، تعداد استفاده از کارت و بسیاری از مسائل دیگر کشورمان یکه تاز است.
آیا این موضوع به علت رشد جمعیت کشور نیست؟
بله درست است. جمعیت کشور نسبت به 15 سال گذشته با رشد روبه رو بوده است و موضوع انگیزش و تعاملات نیز بیشتر هم شده است و مردم در این فکر هستند که کارشان را به سرعت راه بیندازند. از پیر تا جوانی که محصل است از کارت های بانکی استفاده می کند که نشان می دهد چقدر استفاده از تکنولوژی در میان جامعه ما فراگیر شده است.
به نظر شما بخشی از آن به دلیل اشتباه در تعریف بانک ها از فضای کسب و کار در جامعه نیست؟
این موضوع را قبول ندارم به این دلیل که اگر اشتباه بود بانک ها به این سمت و سو نمی رفتند زیرا بر این باور هستم که در بانک ها افراد باهوش بسیاری وجود دارد که مرتکب اشتباهات بزرگ نمی شوند. ممکن است 10 درصد از خط اصلی خود جا به جا شوند اما دوباره به مسیر اصلی خود باز می گردند. مثلا بانک ملی یک حرکتی را انجام می دهد و این فعالیت خوب است و سایر بانک ها نیز به دنباله بانک ملی این فعالیت را انجام می دهند اما اگر این کار بد و مناسب نباشد سایر بانک ها هم دنبال این جریان نمی روند. درست است که بانک ملی، بانک معتبری است اما هر بانکی اتاق فکر دارد و هیچ حرکت اشتباهی در بانک ها صورت نمی گیرد. از دیدگاه من شاپرک باید وارد بازی بانک ها می شد زیرا بسیار لازم بود و در رشته تخصصی پرداخت الکترونیک قوانین مدون نداشتیم و بانک ها به سلیقه خودشان حرکت می کردند و مشتریان را گروه بندی می کردند. این کارها بعضی از مواقع برای جذب منابع خوب است اما خارج از جذب منابع یعنی سرویس دهی به مشتریان این کار اصلا مناسب نیست. از دیدگاه پرداخت الکترونیک همه یکسان هستند. چه فردی که 10 میلیارد تومان پول دارد و چه فردی که 100 هزار تومان منابع دارد. زمانی که شاپرک وارد گود شد عنوان کرد که می تواند لایه ای باشم که هم نظارت کنم هم قوانین بدهم و هم اجرا کنم. مقوله اجرا بسیار مهم است و کار بسیار بزرگی است به تعداد شرکت های پی اس پی نگاه نکنید و به گستردگی این فرایند دقت داشته باشید.
کیف پول یکی از مسائلی است که در چند سال اخیر مطرح بوده است اما همچنان این موضوع به نتیجه ای نرسیده است و قوانینی در این خصوص هنوز تدوین نشده است. چرا؟
شهیدی: برنامه ریزی های در این خصوص در حال انجام شدن است. قاعدتا انجام چنین کارهایی نیاز به زمان دارد. فقط گاهی یک اتفاقاتی پیش می آید که این زمان بندی ها را به هم می ریزد که قطعا در ید دوستان بانک مرکزی نیست. در 8 ماه اخیر دو پروژه سبد کالا اتفاق افتاده است که بار سنگینی را بر روی دوش بانک مرکزی، شاپرک و پی اس پی ها گذاشته است. اگر به جای این دو پروژه، موضوع کیف پول پی گیری می شد شاید سختی های بسیار کمتری داشت و یا حداقل برابری می کرد.
درست است که می گویم کیف پول یک نیاز است اما در حال حاضر تاوان نبود کیف پول را چه کسی پرداخت می کند. مشخص است که بانک ها این تاوان را پس می دهند که آقای گودرزی هم کاملا در جریان هستند. یک زمانی می گویم که پرداخت خردمان به مشکل بر می خورد که شبکه پرداخت کشور بگوید که زیر 5 هزار تومان هیچ تراکنشی انجام ندهیم. در حال حاضر بالای 100 تومان تراکنش انجام می شود. از دیدگاه من زیر 2 هزار تومان پول خرد محسوب می شود. نتیجه اینکه اگر در حال حاضر کیف پول نیست جایگزین آن وجود دارد. اینکه عده ای نمی خواهند از آن استفاده کنند مشکل همان افراد است. این مسئله بیشتر جنبه فرهنگی دارد زیرا این افراد اصولا به این شبکه ها به دلایل مختلف اعتقادی ندارند و به نوعی استفاده نکردن از این شبکه ها را فرار از مالیات می دانند.
باید برای کیف پول زیر ساخت بگذاریم اینطور نیست که آفلاین باشد و در هر صورت هر کاری نیاز به زیر ساخت های لازم دارد. از دیدگاه من اتفاق خاصی تاکنون نیفتاده است و اگر اروپا و کشورهای دیگر می گویند کیف پول وجود دارد و آفلاین تراکنش را انجام می دهند، نیامده اند بر روی زیر ساخت آنلاین کار کنند. اما در کشور ما اکنون مجبور شده ایم که روی زیر ساخت های آنلاین سرمایه گذاری کنیم. نمونه آن هم بحث پروژه سوخت بود که چقدر هزینه متحمل شدند که فقط زیر ساخت آنلاین را فراهم کنند با اینکه آفلاین آن هم وجود دارد. اما در کشورهای دیگر چنین مشکلاتی وجود ندارد و هم کیف پولش فعال است و هم بانکی اش فعال است. در کشورمان بالای 300 میلیون کارت بانکی داریم اگر بخواهیم 10 درصد این 300 میلیون را به سمت کیف پول ببریم نیاز به 30 میلیون هزینه است و باید کلی ارز بری شود، کارت ها عوض شود و بسیاری از هزینه های دیگر و در پایان نیز هیچکس از کیف پول استفاده نمی کند. نهایتا انتظار داریم که در تاکسی کرایه را با کیف پول پرداخت کنیم که من مطمئن هستم خود راننده تاکسی از ما تقاضای پول می کند.
خلیلی: در رابطه با این موضوع که بانک مرکزی یک مقدار با رخوت حرکت می کند باید عنوان کنم که ماهیت کارش است زیرا بسیار بزرگ است. یکی از خوبی های شاپرک این بوده است که تخصصی در حوزه پرداخت هر موردی که وجود داشته باشد خودش در این خصوص صحبت می کند و بانک های دیگر مستقیما سراغ بانک مرکزی نمی روند. این در حالی است که تا قبل از این همه بانک ها مستقیما مراجعه می کردند و بانک مرکزی کمیسیون خاص به خودش را داشت. اما در حال حاضر بانک مرکزی یک کمیسیون برای خودشاپرک گذاشته است و هر کسی که با شاپرک کار دارد مستقیما با مجموعه اصلی آن ملاقات می کند که بسیار سریع هم جواب می دهند. منظورم از سریع هم 1 یا 2 ساعت نیست زیرا تا پیش از این یک نامه حدود 8 ماه در بانک مرکزی نگه داشته می شد.
به نظر من در خصوص کیف پول هنوز وقت آن فرا نرسیده است. 5 سال است که بر روی کیف پول کارت سوخت کار می کنیم هم به صورت آنلاین و هم آفلاین. بانک ملت حدود 1900 جایگاه آنلاین و 3100 جایگاه آفلاین دارد. یعنی هر فردی که بخواهد می تواند از کیف پولش استفاده کند. اما کیف پول هنوز برای مردم ما جا نیفتاده است زیرا یکسری موانع وجود دارد. مثلا فردی که در جایگاه سوخت کار می کند و تلمبه چی است دوست دارد پول را به صورت نقدی دریافت کند. زیرا مابقی پول هرچند بسیار کم باشد را برای خودش نگه می دارد. این در حالی است که اگر مشتریان کارت بکشند دقیقا همان مبلغ تعین شده را پرداخت می کنند.
بحث دیگری که در این خصوص وجود دارد بحث حسابرسی خود جایگاه های سوخت است که اکثر آنها خصوصی هستند که خودشان مدیریت نمی کنند و آنها را اجاره داده اند و پیمانکار آورده اند. در این بین همین افراد می خواهند یک سودی هم نصیبشان شود. با توجه به کارگزاری که شرکت نفت می دهد مجبور هستند یک مقداری انعام را رویش حساب کنند. با این اوصاف من فکر می کنم که هنوز کیف پول جا نیفتاده است و این موضوع را تعمیم می دهم به کل پرداخت های کیف پولی در کشور. زمانی که فرهنگ سازی مناسبی در این خصوص صورت نگرفته است نباید انتظار معجزه داشت. این در حالی است که بستر مناسبی نیز وجود ندارد. در حال حاضر 6 شرکت تولید سخت افزار برای تاکسیرانی با بانک ملت می خواهند قرارداد ببندند که می خواهند از طریق کارت های ما سرویس بدهند. اما تاکنون حتی یک ماشین هم به این سیستم مجهز نشده و می گویند که تجهیزات نیامده است و خود این شرکت ها می گویند در سال 94 راه می افتد. در کشور ما جز مترو ما نمی توانیم از این کارت های استفاده کنیم در حالی که باید هر کجای که مردم هستند بتوان از کیف پول استفاده کرد.
در حال حاضر کیف پول خودمان بر روی کیف پول کارت سوخت قابلیت این موضوع را دارد که در تمام پزهای کشور استفاده شود اما بانک مانع این کار شده است و می گوید نمی خواهیم. شما می توانید با کارت سوخت خود خرید کنید اما بانک مرکزی اعلام کرده است که چنین استانداردی وجود ندارد. هنوز استانداری که در آن مجاب شویم که بسیاری از موارد را رعایت کنیم وجود ندارد. یکی از نقدهای که به بانک مرکزی وجود دارد در زمینه فرهنگ سازی بسیار کم رنگ عمل کرده است و تا انتهای امسال هیچ قولی برای راه اندازی کیف پول به کسی نخواهیم داد.
شاپرک در انتظام بخشی و تنظیم روابط حاکم بر حوزه پرداخت الکترونیکی موفق عمل کرده است؟
گودرزی: زمانی که یک پدیده را بررسی می کنیم،نمی توانیم بگویم که این پدیده از شروع کارش در نقطه صدر قرار دارد. رشد، متناسب با نیازهای روز و کاربرانش ارتقا پیدا می کند. در حوزه پرداخت آنلاین که به آن هم اشاره شد واقعیت این است که در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که پرداخت آنلاین صورت بگیرد و باید پرداخت بین 24 تا 72 ساعت آینده باید صورت بگیرد. ما خودمان در بانک می گویم که اگر در روز از ما صورت حساب گرفتید این صورت حساب تراکنش های روز جاری اش دقیق نیست، زیرا ما یک عملیات پایان روز داریم که باید این عملیات روز انجام شود و احیانا اگر مغایرت های موقت وجود دارد باید حل و فصل شود و مسائل دیگر. اگر مشتری از ما صورت حساب روز قبل را می خواهد کار صحیح این است که تا پایان روز گذشته را به او بدهیم. البته بسیاری از مشتریان نیاز دارند که در لحظه از حساب های خود مطلع باشند که بخشی از مشتریان ما هستند، مثلا دانشگاه ها یا خودروسازان جز کسانی هستند که نیاز به گردش حساب های دقیق و سر وقت دارند. برخی از مسائل در دنیا استاندارد است و پشت آن دلایلی وجود دارد. زمانی که ما یک فناوری را در کشور بیاوریم نمی توانیم به آن بی توجه باشیم. می توانیم متناسب با وضعیت خودمان در آن تغییراتی به وجود آوریم اما باید به نکاتی توجه داشته باشیم.
چند وقت پیش ما یک درخواستی داشتیم که البته به آن هم عمل شد. مثلا اگر من به عنوان یک استفاده کننده مرتبا از کارتم استفاده می کنم و مانده حساب می گیرم تمام این هزینه ها را بانک پرداخت می کند. به طور کلی اگر بخواهیم در یک فضای منطقی فکر کنیم باید بابت سرویس و خدماتی که دریافت می کنیم هزینه اش را پرداخت کنیم. حدود 9 سال پیش فشار بسیار زیادی به شبکه شتاب وارد می شد. زیرا هر فردی که یک کارت داشت و به هر خودپردازی که می رسیدند یک مانده حساب می گرفتند. بعد از گذر چند وقت بانک مرکزی به درستی وارد کار شد و اعلام کرد هر فردی که از این به بعد قرار است مانده حساب بگیرد باید 1000 ریال کارمزد پرداخت کند. همین مبلغ باعث شد که مثلا من مصرف کننده دیگر به درستی فکر کنم و بدانم که اگر قرار است 20 بار مانده حساب بگیرم باید 2000 هزار تومان کارمزد پرداخت کنم.
در حال حاضر با کاهش معنادار مانده گیری رو به رو شده اید؟
گودرزی: بله کاملا کاهش مانده گیری را مشاهده کرده ایم.
شهیدی: در شبکه ما کاهش پیدا نکرده است زیرا قبل از تعیین کارمزد نیز کنترل وجود داشت.
گودرزی: البته منظور من بخش بانک هاست. در آمارهای که گرفته ایم کاملا این کاهش دیده شده است. اگر جلوی این کار را نمی گرفتیم چه اتفاقی می افتاد؟ ما باید منابع مان را تقویت می کردیم زیرا زمانی که سیستم در ثانیه 50 تراکنش را جواب می دهد با زمانی که 500 تراکنش صورت می گیرد با یکدیگر بسیار تفاوت دارند. باید سخت افزارها، پهنای باند و بسیاری از سیستم های دیگر را ارتقا دهیم. از دیدگاه من تمام سیستم های بانکی باید ظرفیت هایشان را ارتقا بدهند تا پاسخگوی نیاز منظقی مردم باشند.
طبق آمارهای خرداد ماه، شاهد هیچ کاهش مانده گیری با وجود کارمزد نبوده ایم.
شهیدی:بانک ملی از اوایل اسفند موجودی را بست و همین امر باعث شد که افتی بر روی شبکه موبایل ها صورت بگیرد این امر ادامه داشت تا خرداد ماه که بحث کارمزدها به میان آمد. باز شدن تراکنش ها از سمت بانک ملی آن افت را جبران کرد.
یکی از انتقاداتی که به رابطه میان بانک ها و پی اس پی ها وارد می شود این است که در واقع بانک ها خود سهامدار نهادی هستند که قرار است بر پیمانکاران آنان نظارت کند. این انتقاد را وارد می دانید؟
نه نمی توان اینگونه برداشت کرد. بالای 51 درصد از سهام متعلق به ملی انفورماتیک است که حاکمیتی بانک مرکزی است. اگر شاپرک می خواست نیم نگاهی به سهامدارنش داشته باشد مسائل کمی متفاوت تر می شد. حداقل در لایه های اجرایی اجازه دخالت بانک ها داده نمی شد. هیات مدیره شاپرک فقط سیاست گذاری می کند. حتی بعضی اوقات هیات مدیره آمارهای را که ممکن بود استفاده کنند در دسترس نداشتند.
آیا ساختار شاپرک اشتباه نیست؟
شهیدی: من در جایگاهی نیستم که بخواهم در این خصوص پاسخی داشته باشم.
خلیلی: بهتر است که در خصوص ساختار شاپرک نظر ندهیم اما راجع به ماموریتش می توانیم سخن بگویم. از دیدگاه من ماموریت شاپرک ساماندهی کردن بود. از نظر حوزه امنیت خیلی خوب عمل کرده است. کنترل ها و بازرسی های دوره ای که انجام می دهد باعث شده است که هر کسی دیگر به راحتی نمی تواند بگوید که من پی اس پی هستم زیرا در حال حاضر یک شرایط خاص نظارت وجود دارد. هر مسئله ای معایب و مزایایی دارد. قاعدتا شاپرک از این موضوع نیز مستثنی نیست. اما در کل باید برایند آن را دید که از نظر من برایندی مثبت داشته است حداقل برای پی اس پی بانک ملت. زیرا ما به راحتی کارمان را انجام می دهیم.
یکی از پیامدهایش توقف واریز آنی بود برای شما و بسیاری از بانک ملت انتقاد دارند که شما واریز آنی اشتباه را رایج کردید.
خلیلی: در حوزه رقابت خیلی اتفاقات و مسائل مختلف پیش می آید. این موضوع که واریز آنی خوب بوده یا نه، از نظر بانک ملت خوب بوده است زیرا تراکنش های که در روز انجام می شده است و کسانی که از این سرویس استفاده می کردند راضی بودند. تصمیم بر این شد که این سیستم را عوض کنند و ما حدود 8 ماه چالش داشتیم. بانک ملت تا سال 92 واریز انی را داشت حتی الان که من اینجا هستم تسویه حساب آن زمان را به ما نداده اند. یعنی مبلغی را به عنوان غرامت و جریمه نگه داشته اند. ما در سال 91 و 92 بخشی را به دلیل عدم رعایت قوانین و مقررات شاپرک جریمه شدیم و بلوکه کرده اند و پس نداده اند.
سایر خدمات هم شامل کارمزد می شود. باید چه کار کرد؟
گودرزی: در حال حاضر سرویس های شتابی است که این حوزه به آن تعلق می گیرد در غیر این صورت خود بانک ها درگاه همراه بانک، اینترنت بانک، خودپرداز بانک ها، کیوسک ها دارند که بابت هیچ کدام از این خدمات هزینه دریافت نمی شود. این موضوع در پایانه های فروش اتفاق می افتد. در همه جای دنیا تحت شرایطی خاص از مشتریان خودشان کارمزد دریافت می کنند و این کاری غیر معمول به حساب نمی آید. به هر حال هر فردی که می خواهد از خدمات بانک استفاده کند باید هزینه های را نیز متقبل شود. تصور من این است که چنین کارهای ما را به سمت عقلایی بردن می برد و لازم است. حداقل در سرویس شتابی دریافت کارمزد باعث می شود که ما کمی عاقلانه تر مسائل اقتصادی را جلو ببریم. در مجموع اگر بخواهیم چه از سطح خرد و چه کلان نگاه کنیم به نظر من کاملا منطقی است.
شهیدی: در خیلی از بانک های دنیا حتی برای حساب باز کردن از مشتری هایشان پول می گیرند. بحث کارمزد از دیدگاه من کاملا منطقی است و باید در قبال خدماتی که ارائه می شود باید کارمزدی نیز پرداخت شود. بحث پرداخت قبضی که در کشورمان وجود دارد واقعا در هیچ کجای دنیا به چنین کیفیتی وجود ندارد. اصلا زمانی را سراغ دارید که شرکت برق خودش باجه را تاسیس کرده باشد که هر فردی می خواهد قبضش را چرداخت کند به این باجه مراجعه کند؟ چنین روزی را نداشته ایم. در شرایط فعلی قبض خود را می توانید در هر بانکی که دوست دارید پرداخت می کنید و این نشان می دهد که چه زیر ساخت بزرگی بهوجود آمده است. در حالی که در کشورهای امارات و ترکیه شرایط به این گونه نیست. هر بانکی که سرویس می دهد باید پولش را بگیرد و این موضوعی غیر منطقی نیست.
شما بالا ترین تراکنش پوزی را دارید. اما پوز را رایگان می دهید و رایگان کردن شما سایرین را مجبور کرده که انها هم پوز رایگان بدهند.
خلیلی: یکسری اخلاق ها و روش های اشتباه در جامعه وجود دارد که این موضوعی که شما مطرح کردید یکی از آن موارد است. قبل از ما شرکت های دیگری پوز رایگان داده اند و ما هم سعی کرده ایم که فقط هم سو باشیم. مسئله پول گرفتن مسئله ای است که در همه جای دنیا رایج است. اما در مورد مسئله پوز ما بر این باور هستیم که اگر یک روزی بانک مرکزی و یا شاپرک دستور عمل بدهد که بابت هر پوزی که انجام می شود پول دریافت کنیم قاعدتا ما هم استقبال می کنیم. زیرا یکی از معضلات بانک ملت تامین سخت افزارهاست زیرا بسیار هزینه های سنگینی دارد و چون برای پذیرنده رایگان است نگهداری آن مبهم است. هر چیزی هزینه ای دارد و هر تراکنشی یک هزینه انجام، نگهداری دارد و فردی که از خدمات استفاده می کند باید این هزینه ها را پرداخت کند. اما متاسفانه این فرهنگ در میان مردم ما جا نیفتاده است. اما بهتر است با این واقعیت رو به رو شویم که زمان آن رسیده که مردم باید هزینه های خودشان را پرداخت کنند به شرط اینکه سرویس در خور دریافت کنند که همین عامل باعث به وجود آمدن بازار رقابتی می شود.
وظیفه ما این است که بتوانیم امنیت را افزایش دهیم و توان فناوری کشور را به نقطه برسانیم که مقبول باد و خیلی عقب نباشیم و از تجهیزات روز دنیا برای مردم مان استفاده کنیم و بعد بگوییم حالا انتخاب کنید.
خبرآنلاین