شفا آنلاین -رئیس مرکز تحقیقات ایدز با بیان اینکه متاسفانه به علت عدم آگاهی جوانان، HIV/AIDS از طریق تماس جنسی محافظت نشده به سرعت رو به افزایش است، گفت: آموزش مداوم و شفاف به جوانان و آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان از مهمترین وظایف مسئولان بهداشتی،مؤلفان کتب درسی، مسئولان فرهنگی و اجتماعی و از همه مهمتر رسانه ملی است.
دکتر مینو محرز افزود:
«تماس جنسی با فرد آلوده، استفاده از
سرنگ مشترک بهویژه در معتادان و
انتقال از مادر آلوده به نوزاد ازجمله راههای انتقال HIV/AIDS است.»
(روزنامه شهروند ١٨ شهریور) کارشناسان با نگرش علمی- تجربی بیش از دو دهه
درگیری با ایدز، یگانه روش مبارزه با این بیماری را بالا بردن آگاهی
شهروندان میدانند. آمارها نشان میدهند که ١/٤٦درصد از بیماران در بازه
سنی ٢٥ تا ٣٥سالاند. با به شمار آوردن ٥ تا ١٠سال دوره نهفته بیماری،
جایگاهِ پیشگیری از راه آموزش و آگاهسازی نوجوانان و جوانان از اهمیت
بالایی برخوردار میشود. آموزش این گروه سنی، در خانواده و مدرسه
انجامپذیر است. اما بیشتر خانوادهها، چندان با این بیماری یا آشنا
نیستند و یا آغازِ گفتوگو درباره راههای انتقال بیماری، آنها را به لکنت
زبان میاندازد. از این رو در بیشتر کشورها، وظیفه آشناسازی نوجوانان با
رفتارهای پرخطر آمیزشی برعهده آموزش و پرورش است. اما پرسش اینجاست که
رویکرد ساختار آموزشی ما به چنین آموزههایی چگونه است؟ گفتوگو درباره رشد
جسمی- جنسی همواره چه برای برنامهریزان و چه برای آموزگاران دشوار بوده
است. این دشواریها، سن نوآموزان، چگونگی طرح رفتارهای بلوغ در کلاس و
هراس از آشنایی زودهنگام آنها را دربرمیگیرد. بخشی از این ترس به واکنش
پدر و مادرها بر میگردد. اما همه میدانیم که سن آشنایی بیشتر نوجوانان
با رفتارهای آمیزشی، سالهای پایانی دوره دبستان و نخستین سالهای دوره
راهنمایی است. تاکنون در آموزش وپرورش برنامه فراگیری برای آشنایی نوجوانان
با بیماری وجود نداشته و تنها به چسباندن چند بروشور و نمایه دیواری بسنده
شده است. اما دو - سهسال پیش و با ترس از فراگیری ایدز، برنامهریزان
آموزشی بر آن شدند که برای آشناسازی نوجوانان با این بیماری، گفتوگو
درباره آن را وارد کتابهای درسی کنند. از این رو آشنایی با ایدز در کتاب
«علوم زیستی و بهداشت» سال نخست دبیرستان وارد شد. فصل پایانی کتاب با
عنوان «سلامتی و بیماری» به برخی از بیماریهای ویروسی، واگیردار یا
اجتماعی پرداخته است. فصل، نزدیک بیست صفحه و بخش ایدز آن پنج صفحه را
دربرمیگیرد. نخستین ضربه به آموزش برای مبارزه با ایدز در آغازِ همین بخش
است. بخش با جمله «طرح سوال از مبحث ایدز در آزمونهای پایانی مجاز نیست!
آغاز میشود. همه میدانیم که آوردن این جمله در آغاز یک عنوان درسی چه
معنایی دارد. این جمله انگیزه یادگیری در دانشآموزان برای آموختن
درونمایههای آنرا از میان برده و آموزش دهنده را از شرِ آموزش یک بحث
دردسرآور، آسوده میکند. اما چیزی که بر نگرانی از بیاثری این بخش دامن
میزند آن است که در آن هیچ اشارهای به راههای پیشگیری از ایدز نکرده
است. آشنایی با ویروس ایدز و راههای آلودگی به آن و... پسندیده است، اما
تاهنگامی که راههای پیشگیری از آن بیان نشده باشد، دانشآموزان بهرهای از
آن نمیبرند. از دیگر دشواریهای برنامههای آشنایی دانشآموزان با ایدز،
روش آموزش آنهاست. آموزشهای بهداشتی، اخلاقی و اجتماعی، روشهای آموزش
سنتی را برنمیتابند. اینکه آموزگار جلو کلاس بنشیند یا راه برود و
دانشآموزان مانند تندیسهایی زنده، چشم به دهان او بدوزند، سالهاست که از
ساختارهای آموزشی پیشرفته کنار گذاشته شده است. بهویژه آنکه با این روش
بخواهیم یکی از دشواریهای جهان کنونی را به دانشآموزان بیاموزانیم. این
آموزشها نیازمند کلاسهای حلقهای، گفتگوی آزاد، انشاء، پژوهش دانشآموزی و
ارایه آن به دیگر دانشآموزان و نمایشنامه و بازی... است. بیگمان
کلاسهای شلوغ و آشفته با دانشآموزان گریزان از آموزش و با انگیزه فراوان
برای شنیدن «رازهای مگو» از دهان آموزگار و... نمیتواند آموزشی کارا را
در پی داشته باشد. اما چه باید کرد؟ آموزش و پرورش در یک همراهی جهانی باید
روشهای آشنایی با رشد جسمی- جنسی و پیشگیری از ایدز را در برنامههای
درسی خود گنجانده و برای آن کتاب و زنگ ویژهای در هفته پیشبینی نماید.
کلاسهای آشنایی آموزگاران با این بیماری را برگزار و چگونگی آموزشِ
پیشگیری از آن را به آنها بیاموزاند. همچنین دانشآموزانی را آموزش داده تا
بتوانند این درونمایه را به روشهای گوناگون مانند سخنرانی، نمایش، بازی
و... به دوستان خویش آموزش دهند. انجام کارهایی مانند گسترش طرحهای
سازمانی و ساختاری - مانند یک معاونت برای پیشگیری از این بیماری، فراهم
کردن زمینه مورد نیاز برای آموزشِ پدرومادرها و توجیه آنها بخاطر آموزش
مسائل جنسی به فرزندانشان و آشنایی آنها با رشد روحی و جسمی فرزندان، آگاهی
از روشهای پیشگیری و درمان و همچنین برخورد با بیماران، درگیر نمودن
دانشآموزان با راههای کامجویی دیگر مانند ورزش و هنرهایی مانند موسیقی،
نقاشی و نمایش و... میتواند در این زمینه سودمند افتد.
محمدرضا نیکنژاد عضو انجمن کارشناسان آموزش و پرورش