شفا آنلاين-یک روانشناس با بیان افسردگی به عنوان کاهش فعالیتهای فردی، به نقش ژنتیک و یادگیری در بروز این اختلال اشاره کرد و سبکهای فرزندپروری دیکتاتورمآبانه، غفلتورزانه یا سهلانگارانه را منجر به بروز افسردگی در کودکان دانست.
به گزارش
شفا آنلاين،امیرمحمد شهسوارانی با بیان اینکه افسردگی به عنوان عامل کاهش فعالیتهای فردی است، اظهار داشت: افسردگی اختلالی عام است و در علوم اعصاب وقتی فعالیت مغز کم شود میگوییم مغز به ویژه قشر مخ افسرده شده است.
وی افزود: افسردگی در زبان عامیانه افراد استفاده میشود و زمانی که فرد دچار حالتهای هیجانی و عاطفی منفی شود، با دیگران نجوشد و برونگراییاش کم شود در خود فرو میرود و افسرده میشود.
این روانشناس ادامه داد: در افسردگی فرد نسبت به خود، دنیا و آینده نگرش و احساس منفی دارد که به آن مثلث شناختی میگوییم. در این وضعیت فرد احساس میکند که مدام در حال شکست خوردن است، شخصیتی که در مجموعه کارتونی گالیور میگفت « من میدونستم...» در واقع نمونهای از تیپ افسرده است که اتفاقاً با پوششی خاکستری ظاهر شده بود.
این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: افراد مبتلا به افسردگی مدام میگویند که «ما نمیتوانیم» مثلاً فرض کنید امروز هوا آفتابی باشد، فرد افسرده مدام افکار خشکسالی را در سر میپروراند و چنانچه هوا ابری باشد میگوید ممکن است باران ببارد و خودروها با هم تصادف کنند، بنابراین منفیگرایی و تمرکز بر نداشتهها جزو ویژگیهای مبتلایان به افسردگی است.
وی افزود: مبتلایان به افسردگی دست از تلاش میکشند و معتقدند اوضاع هر روز بدتر از دیروز میشود.
این روانشناس با اشاره به اهمیت این موضوع در جامعه تصریح کرد: وقتی بدبینی به صورت عمومی در جامعه ایجاد شود فرد دچار فلج تصمیمگیری میشود و نمیتواند تصمیم بگیرد البته اینها در حالتهای کلی اتفاق میافتد و این تفکرات از نظر بالینی جزو علائم محسوب نمیشود زیرا فرد باید حداقل دو هفته نشانههای افسردگی را داشته باشد تا در مورد او تشخیص اختلال افسردگی داده شود.
وی ادامه داد: فرد مبتلا به افسردگی از فعالیت اجتماعی میافتد، نسبت به دیگران احساسات منفی دارد و ممکن است خدایی ناخواسته دست به خودکشی بزند.
این متخصص حوزه بهداشت روان اظهار داشت: مهمترین علت افسردگی تا امروز کشف نشده است، اما ژنتیک و یادگیری نقش مؤثری در بروز افسردگی دارد.
این روانشناس با بیان تأثیر یادگیری بر بروز افسردگی گفت: عمدهترین عاملی که بر بروز، تشدید و کاهش افسردگی تأثیر میگذارد عوامل اجتماعی است.
وی افزود: ریشه اصلی این رفتارها به سبکهای فرزندپروری مربوط است، وقتی سبک فرزندپروری والدین دیکتاتور مآبانه، غفلتورزانه یا سهلانگارانه باشد منجر به بروز افسردگی در فرد میشود.
این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: در سبک فرزندپروری دیکتاتورمآبانه والدین اراده را از فرزندان خود میگیرند و آنها چنین احساس میکنند که پاسخ همه چیز «نه» است.
در سبک فرزندپروری غفلتورزانه والدین توجهی به فرزند خود ندارند و رفتار آنها به کودک القاء میکند که او توانایی و استحقاق لازم برای امور را ندارد. در سبک فرزندپروری سهلگیرانه نیز پدر و مادر همه چیز را برای فرزند آماده میکنند و وقتی او در جامعه با بیتوجهی دیگران و فراهم نشدن خواستههایش مواجه میشود دچار ناکامی و افسردگی میشود.
وی گفت: این فرد در سنین بالا به دلیل عدم تعامل سازنده با اعضای محله، همسر و فرزندان خود احساس منفی را تقویت میکند و دچار ذهنیت منفی میشود.
وی خاطر نشان کرد: در سبک فرزندپروری قاطع و اطمینانبخش فرزندان یاد میگیرند تا درست رفتار کنند و این سبک برای آنها مانند واکسن در مقابل بیماریها است بنابراین آنها در مقابل افسردگی واکسینه میشوند.
فارس