به گزارش شفا آنلاین:اینکه چطور یک واحد صنفی توسط نهادی مثل بانک مرکزی منحل میشود از اتفاقات جالب بود. این خبر به سرعت در شبکههای اجتماعی در حال دست بهدست شدن بود که واکنش کانون صرافان منتشر شد. این کانون در اطلاعیهای که منتشر کرد گفت که اصلا بانک مرکزی وجاهت قانونی لازم برای انحلال آن را ندارد. در این اطلاعیه آمده بود: «انحلال کانون صرافان در ماده ۲۱ اساسنامه جزو اختیارات مجمع عمومی فوقالعاده بوده و طبیعتاً هرگونه فرآیندی خارج از مسیر قانونی تخلف است و از طریق مراجع قضایی پیگیری خواهد شد.»
در خلال همین دعوا و قبل از اینکه مشخص شود بالاخره سرنوشت کانون صرافان چه میشود قیمت دلار بالا رفت و با تغییر کانال، حدود ۵۰ هزار و ۳۰۰ تومان معامله شد. واکنشها به این ماجرا متفاوت بود؛ عدهای میگفتند که دلار آنقدر در طی هفتههای اخیر با کمک بازارسازی بانک مرکزی عقب نگه داشته شده بود که انتظار میرفت با هر اتفاقی جدا از اینکه این اتفاق واقعا چقدر مهم باشد دلار بالا برود. البته این را هم باید در نظر داشت که شاید تعطیلی پیشرو به کمک کنترل قیمت دلار بیاید.
واکنش حامیان دولت
یکی دیگر از واکنشها به بالا رفتن قیمت دلار، متعلق به رسانهها و
کاربران فضای مجازی نزدیک به دولت بود. آنها صرافان را متهم کردند که چون
کانون منحل شده، آنها از طریق دستکاری نرخ دلار خواستهاند به دولت ضربشست
نشان بدهند. خبرگزاری تسنیم در این مورد نوشت: «در حالیکه امروز اتفاق
خاص واقعیاي برای افزایش نرخ ارز رخ نداده است، قیمت ارز که مدت زیادی در
کانال ۴۰هزار تومان بوده، پس از اعلام انحلال کانون صرافان افزایش یافته
است که نشان از احتمال نقشآفرینی برخی فعالان حوزه صرافی برای گران کردن
ارز دارد.»
دعوا سر چیست؟
جدا از تاثیری که دعوای کانون صرافان و دولت روی نرخ دلار گذاشت، سوال
اصلی این است که اصلا کانون صرافان چه نهادی است؟ چقدر اهمیت دارد و دعوای
تازه بر سر چیست؟کانون صرافان که کارش را بهطور رسمی از سال ۱۳۹۰ شروع
کرده را شاید نتوان بهطور دقیق یک نهاد صنفی برای شاغلان به صرافی دانست
اما در واقع این کانون چنین نقشی هم داشته است و در کنار آن یک نقش مهمتر
داشته یعنی نماینده صرافان بین بازیگران ارز. برای روشنتر شدن موضوع باید
بدانیم که بازیگران ارز در ایران چه گروههایی هستند.
بهطور کلی بزرگترین بازیگر ارز در ایران دولت است و بعد از آن بازیگرانی قرار دارند که در بازار متشکل حاضر هستند؛ ازجمله بازار نیمایی مثل صادرکنندهها و واردکنندهها که هم دلارشان را به این بازار میآورند و هم اگر دلار لازم داشته باشند از این بازار تهیه میکنند. یک بازیگر دیگر صرافها هستند که به عنوان گروهی که مستقیم با مردم و نیاز حقیقی به ارز مواجهند نقش تعیینکنندهای دارند.
کانون صرافان که صرافهای قدیمی و شناخته شده آن را مدیریت میکنند بازوی نظارتی دولت بر صرافیها هستند و فعالیت آنها را رصد میکنند، ضمن اینکه مسئول اجرای سیاستهای دولت در مورد فعالیت صرافیها هم هستند. تا همینجا احتمالا فهمیدهاید که این کانون چه نقش تنظیمگری مهمی دارد
اما جالب اینکه قبل از بهوجود آمدن جنجالهای اخیر، خود صرافها هم در مواردی از منتقدان کانون صرافان بودند و میگفتند این کانون چنانچه باید و شاید منافع آنها را در مقابل دولت تامین نمیکند مثلا وقتی فروردین ماه همین امسال بانک مرکزی از ادامه فعالیت برخی صرافیها به دلیل خودداری آنها از افزایش سرمایهای که طبق قانون باید انجام دهند، جلوگیری کرد انتقادهای زیادی از کانون صرافان شنیدیم درباره اینکه نتوانسته از حقوق آنها دفاع کند.
حالا اما دولت میگوید که حداقل طی یک سال اخیر دقیقا عکس این ماجرا وجود داشته و کانون صرافان بهرغم وظیفهای که به عهده دارد نتوانسته چنانچه باید و شاید صرافیها را به قانون پایبند کند و جلوی بیقانونیهای آنها را بگیرد. دولت میگوید در شرایطی که باید تسلط بانک مرکزی بر بازار حداکثری باشد تعداد قابل توجهی از صرافیها خودشان عامل بیثباتی بودهاند و دستکاریهایی در بازار کردهاند تا منافعشان بیشتر تامین شود و کانون صرافان هم نتوانسته جلوی آنها را بگیرد، پس بود و نبودش فایدهای ندارد و باید منحل شود.
تحلیل اعضای صنف
این وسط خود کانونیها میگویند ماجرا چیز دیگری است و دلیل عصبانیت دولت
از آنها انتقادهایی است که اخیرا به سیاستهای ارزی دولت داشتهاند مخصوصا
ماجرای پیگیری آگهی برگزاری مجمع متشکل ارزی. ماجرای این آگهی هم این است
که سازمان بازار متشکل ارزی مانند هر شرکت دیگری باید مجمع برگزار کند تا
فعالیتهایش شفاف شود.
اما گویا دولت میگفته تعداد سهامداران این شرکت به حد نصاب نرسیده و امکان برگزاری مجمع وجود ندارد. دیروز کامران سلطانیزاده در مصاحبهای گفت: «تصمیم بانک مرکزی برای انحلال کانون صرافان پس از آن اتفاق افتاد که کانون صرافان آگهی مجمع بازار متشکل ارزی را که برخلاف نظر بانک مرکزی بود پیگیری کرد. سهامداران بازار متشکل ارزی، کانون صرافان، کانون بانکهای خصوصی و کانون بانکهای دولتی و فرابورس هستند.
عملا سهامداران این بازار مردم هستند اما بانک مرکزی نسبت به انحلال دستوری این بازار اقدام و بازار مبادلهای را جایگزین کرده است. این در حالی است که تمام سازوکار بازار متشکل ارزی در همان بازار مبادلهای برقرار است و از زیرساختهای بازار متشکل ارزی بهره میبرد. برای اینکه کانون صرافان نتواند حقوق اعضای خود را پیگیری کند، بانک مرکزی گامی به جلو نهاده و با فرار به جلو مجوز کانون صرافان را ابطال کرده است.
کانون صرافان در سال ١٣٩٠ ایجاد شده و در این دوره زمانی با چندین رئیس کل بانک مرکزی کار کرده است و همواره تلاش این کانون کمک به ثبات و مدیریت بازار ارز بوده است. این کانون در نوسانات ارزی نیز بسیار کمککننده بود اما در هفتههای اخیر پس از صحبت اعضای کانون درباره سیاستهای ارزی و انتقاد به برخی سیاستها، این اتفاقات افتاد در حالی که ما طبق وظیفه ذاتی باید ایرادات را گوشزد کنیم و با پیش آگاهی جلوی خسارت را بگیریم.»
او در آخر هم تاکید کرده که کانون عقب نخواهد نشست. باید دید این حرف از جنس حرف اهالی اتاق بازرگانی ایران است که هنوز هم زیر بار تصمیم دولت در برکناری رئیس منتخبش نرفته یا موضوع به طریق دیگری حل و فصل خواهد شد. بعضی از تحلیلگران نسبت به حل شدن ماجرا خوشبین نیستند چون میگویند آن بخش از دولت که خواهان تثبیت نرخ ارز و رسمیت دادن بیشتر به دلار ۲۸هزار و ۵۰۰ تومانی هستند و اقداماتی مانند انحلال بورس کالا را هم دنبال میکنند کانون صرافان و هر نهاد غیر دولتی دیگری را مزاحم میدانند و بعید است کوتاه بیایند.
منبع:هفت صبح