کد خبر: ۳۲۵۸۰۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۰ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۲ - 2023May 25
متاسفانه تلاش دامپزشکان در اتاق عمل بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران برای دیالیز فرزند ایران و فیروز بی‌نتیجه ماند و این توله‌یوز محبوب ایرانی که تبدیل به نماد زندگی برای ایرانی‌ها شده بود، در ۱۰ ماهگی تلف شد.
شفا آنلاین>سلامت>علیرضا شهرداری تیمارگر پیروز می‌گوید: این روزها کار خاصی نمی‌کنم. فعلا سفر می‌روم تا ببینم می‌توانم خودم را پیدا کنم یا نه. مرگ پیروز، ضربه بسیار بسیار سنگینی برای من بود و هر کاری می‌کنم، نمی‌توانم فراموشش کنم. خبر هم ندارم که بعد از تاکسیدرمی قرار است او را در کدام موزه به نمایش بگذارند.

به گزارش شفا آنلاین:صبح روز ۹ اسفند سال گذشته خبر رسید که پیروز؛ یوزپلنگ آسیایی که از ایران و فیروز متولد شده بود، به علت نارسایی کلیوی تلف شد و از دست رفت.

متاسفانه تلاش دامپزشکان در اتاق عمل بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران برای دیالیز فرزند ایران و فیروز بی‌نتیجه ماند و این توله‌یوز محبوب ایرانی که تبدیل به نماد زندگی برای ایرانی‌ها شده بود، در ۱۰ ماهگی تلف شد.

بعد از مرگ پیروز، مردم ایران که پیگیر رشد و تغذیه و زندگی او بودند، در شوک و اندوه بزرگی فرو رفتند و تحت تاثیر مرگ او که به نمادی برای مردم تبدیل شده بود، قرار گرفتند. علیرضا شهرداری، فعال حیات وحش هم که تیمارگر پیروز بود، بعد از تلف شدن این حیوان بسیار بدحال شد و از نظر روحی وضعیت مناسبی نداشت.

سازمان حفاظت محیط زیست کشور همان زمان اعلام کرد جسم پیروز، تاکسیدرمی و ژن او برای نگهداری در بانک ژن حفظ خواهد شد تا پیروز برای همیشه حفظ شود. حالا بعد از گذشت حدود ۳ ماه، تاکسیدرمی پیروز به مراحل پایانی رسیده و به صورتش رسیده است. علیرضا شهرداری، تیمارگر پیروز، روز گذشته ۲ خرداد در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت که از طرف تیم تاکسیدرمیِ پیروز با او تماس گرفته و خواسته شده که چند عکس باکیفیت برایشان بفرستد تا تاکسیدرمی صورت را انجام دهند. او نوشت "مخالف تاکسیدرمی گونه‌های تلف‌شده نیستم ولی در این مورد ... مگه من چقدر طاقت دارم؟"

مخالف تاکسیدرمی پیروز بودم | شوکه شدم وقتی چنین پیشنهادی به من دادند... | هر کاری می‌کنم مرگ پیروز فراموش نمی شود

علیرضا شهرداری به این تماس تلفنی اشاره می‌کند و می‌گوید: چند روز پیش با من تماس گرفتند و گفتند چند عکس باکیفیت از صورت پیروز برایشان بفرستم. چون تاکسیدرمی به مرحله صورتش رسیده است. من هم عکس‌ها را فرستادم. چون نمی‌خواستم اختلالی در کارشان ایجاد شود. اما همچنان نظرم این است که نباید پیروز را تاکسیدرمی می‌کردند و باید به همان نگهداری بافت‌های ژنتیک او اکتفا می‌شد.

شهرداری می‌گوید: من به شدت مخالف تاکسیدرمی حیواناتی هستم که شکار یا کشته می‌شوند، اما تاکسیدرمیِ گونه‌هایی که به هر دلیلی در باغ‌وحش‌ها، یا در تصادفات جاده‌ای و یا براثر بیماری تلف می‌شوند، در تمام در دنیا انجام می‌گیرد و امری عادی است و بعد هم در موزه قرار می‌گیرد. من خودم بارها بچه‌ها را به موزه سازمان محیط زیست برده‌ام و درباره گونه‌هایی صحبت کردیم که بچه‌ها امکانش را نداشتند که خود آن گونه را ببینند، اما تاکسیدرمی آن را از نزدیک دیدند. بنابراین با خود تاکسیدرمی مخالفتی ندارم.

مسئول تیمار پیروز ادامه می‌دهد: حرف من این است که ما در موزه‌های مختلف کشور، یوزپلنگ‌های زیادی داریم که تاکسیدرمی شده‌اند. اختصاصا در رابطه با پیروز، نظر شخصی من این است که ما که نمونه تاکسیدرمی یوز آسیایی را زیاد داریم. پیروز هم که قبل از مرگ براثر کارهای درمانی، موهای خیلی از جاهاش اصلاح شده بود. به نظرم می‌توانستند به خاطر مردم، فقط بافت‌های ژنتیک پیروز را بردارند و به احترام مردم ایران که پیروز را خیلی دوست داشتند، پیروز را دفن کنند و تاکسیدرمی نکنند. این، نظر من به عنوان تیمارگر پیروز است و فقط هم درباره پیروز این نظر را دارم. نه درباره بقیه گونه‌ها.

شهرداری می‌گوید: در شروع کار تاکسیدرمی پیروز به من گفتند بیایم مراحل تاکسیدرمی او را ببینم. حتی یکی از مسئولین از من خواست بروم و نظر بدهم که چه فیگوری از پیروز را تاکسیدرمی کنند. من آن لحظه شوکه شدم و تعجب کردم که چطور از من چنین چیزی می‌خواهند. آن موقع تقریبا همه مردم با حال و هوای روحی‌ من آشنا بودند و من تعجب کردم که از من خواسته بودند بروم و چنین چیزی را ببینم.

تیمارگر پیروز می‌گوید: من از اول در جریان تاکسیدرمی پیروز بودم اما هیچ وقت آنجا حضور پیدا نکردم. بعد از مرگ پیروز از سازمان (سازمان محیط زیست) بیرون آمدم و دیگر پایم را آنجا نگذاشتم و با شرایط موجود، دیگر هم پایم را آنجا نخواهم گذاشت. در جریان تاکسیدرمی بودم اما پیگیرش نبودم. تا چند روز پیش که تماس گرفتند و گفتند برایشان عکس از صورت پیروز بفرستم. چون تاکسیدرمی به مرحله صورتش رسیده است. من هم عکس‌ها را فرستادم و نمی‌خواستم اختلالی در کارشان ایجاد بشود. اما همچنان نظرم این است که چون موارد تاکسیدرمی از یوزپلنگ آسیایی در کشور زیاد داریم، اگر این یک مورد را دفن می‌کردند و تاکسیدرمی نمی‌کردند، دل ما و مردم آرام‌تر می‌شد. خبر هم ندارم که قرار است پیروز را بعد از تاکسیدرمی در کدام موزه بگذارند.

تیمارگر پیروز در پاسخ به این سوال که این روزها مشغول چه کاری است، می‌گوید: فقط دارم روزهایم را می‌گذرانم. کار خاصی نمی‌کنم. فعلا سفر می روم تا ببینم می‌توانم خودم را پیدا کنم یا نه. مرگ پیروز، ضربه بسیار بسیار سنگینی برای من بود و هر کاری می‌کنم، نمی‌توانم فراموشش کنم.

مخالف تاکسیدرمی پیروز بودم | شوکه شدم وقتی چنین پیشنهادی به من دادند... | هر کاری می‌کنم مرگ پیروز فراموش نمی شود

بر پیروز چه گذشت؟

روز ۱۱ اردیبهشت سال گذشته (سال ۱۴۰۱) پیروز به همراه دو توله‌یوز دیگر به روش سزارین از «ایران»؛ ماده یوزِ در اسارت در پارک ملی توران (واقع در استان سمنان) متولد شد. از این ۳ توله، فقط پیروز زنده ماند که در پارک پردیسان نگهداری می‌شد.

 ۴ اسفند پارسال دستگاه گوارش پیروز دچار مشکل شد و دفع نداشت. بنابراین به بیمارستان دامپزشکی مرکزی انتقال داده شد. معاینات لازم انجام شد و با حال مساعد به پارک پردیسان برگشت اما ۶ اسفند دوباره به علت وضعیت نامساعدی که داشت به بیمارستان منتقل شد.

عصر ۸ اسفند به علت شرایط نامساعد برای او دیالیز صفاقی انجام شد اما به گفته امید مرادی، رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی با توجه به آغاز دیالیز، کراتین خون او به پایین تر از ۱۱ رسید و حیوان دیگر از جایش بلند شد و متاسفانه در نهایت صبح روز ۹ اسفند از دست رفت.

غلامرضا ابدالی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست هم گفته بود: پیروز از ابتدای تولد، مشکلات گوارشی و نارسایی کلیوی داشت و کاملا سالم نبود.همشهری

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: