وقتی تازهعروس با شوهرش دعوایش شد، قهر کرد و به خانه مادرش رفت. داماد جوان نیز برای برگرداندن او راهی خانه مادرزنش شد اما در آنجا اتفاقاتی رخ داد که مسیر زندگی این خانواده را تغییر داد
شفاآنلاین>سلامت>وقتی تازهعروس با شوهرش دعوایش شد، قهر کرد و به خانه مادرش رفت. داماد جوان نیز برای برگرداندن او راهی خانه مادرزنش شد اما در آنجا اتفاقاتی رخ داد که مسیر زندگی این خانواده را تغییر داد. تازهداماد به جرم قتل مادرزنش دستگیر و به قصاص محکوم شد و 10سال را با کابوس اعدام گذراند تا اینکه در آستانه روز مادر اتفاق دیگری رخ داد.
به گزارش شفاآنلاین:شروع این پرونده به نهم تیر سال91 برمیگردد. آن روز ساکنان خیابانی در بومهن با دیدن مردی که با لباسهای خونی در حال فرار بود، به وحشت افتادند. همزمان صدای جیغ و فریاد از خانهای در همان حوالی شنیده میشد و همه اینها حکایت از حادثهای هولناک داشت. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند، با زنی روبهرو شدند که غرق خون روی زمین افتاده بود. او با ضربه چاقو به قتل رسیده و قاتل همان جوانی بود که دقایقی قبلتر با لباسهای خونی از محل گریخته بود.
عامل جنایت داماد خانواده و مقتول مادرزن وی بود. دختر مقتول که از این حادثه شوکه شده بود به مأموران گفت: چندماه پیش با مردی به نام حامد ازدواج کردم اما دچار اختلافاتی با یکدیگر شدیم. اختلافاتی که باعث شده بود هر روز باهم درگیر شویم و آخرین بار حامد مرا کتک زد و من هم قهر کردم و به خانه مادرم آمدم.
وی ادامه داد: ساعاتی قبل حامد برای صحبت درباره اختلافاتمان، آشتی و برگرداندن من، به خانه مادرم آمد. وقتی صحبت از اختلافاتمان شد، باز هم مشاجره شروع شد. حامد شروع کرد به بیاحترامی کردن و من و مادرم خیلی ناراحت شدیم. مادرم با برادرم تماس گرفت و از او خواست به خانهمان بیاید که حامد را آرام و بین مان آشتی برقرار کند. برادرم فورا خودش را رساند اما حامد بهشدت عصبانی بود و نمیتوانست خشمش را کنترل کند. او چاقویی برداشت و میخواست برادرم را بزند اما مادرم خودش را سپر بلا کرد و ضربه چاقو به او خورد و جانش را گرفت.
قصاص
تیمی از کارآگاهان جنایی،
تحقیقات برای بازداشت داماد فراری آغاز کردند. این تلاشها بعد از 15روز نتیجه داد و قاتل در مخفیگاهش به دام افتاد. او در بازجوییها گفت: اصلا قصد کشتن کسی را نداشتم، آن روز رفته بودم برای آشتی با همسرم و برگرداندن او به خانه اما ناخواسته دست به جنایت زدم. متهم ادامه داد: وقتی درگیری بالا گرفت در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با چاقو قصد داشتم ضربهای بهدست برادرزنم بزنم و او را بترسانم اما ناگهان مادرزنم در دفاع از او، خودش را مقابل پسرش قرار داد و ضربه من ناخواسته جان وی را گرفت. متهم که بهشدت پشیمان و نادم بود، صحنه جنایت را بازسازی کرد و مدتی بعد در دادگاه پای میز محاکمه قرار گرفت اما پشیمانی وی برای نجات از قصاص کافی نبود. مادر و 6فرزند مقتول ازجمله تازهعروس، اولیای دم بودند که همگی برای قاتل درخواست قصاص کردند. به این ترتیب وی به قصاص محکوم شد و این حکم مدتی بعد به تأیید قضات دیوانعالی کشور نیز رسید.
10سال بعد
پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم، پیش روی قاضی امین کرمانینژاد، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفته بود. داماد محکوم به قصاص در یک قدمی مجازات مرگ قرار داشت و در این شرایط تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران، به دستور قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرا تشکیل جلسه داد و تلاش برای نجات این مرد از قصاص را آغاز کرد. تلاشها نتیجه داد و 6فرزند مقتول قاتل مادرشان را بخشیدند اما مادربزرگ آنها یعنی مادر مقتول هنوز تصمیمش را نگرفته بود تا اینکه وی دیروز به دادسرای جنایی رفت و گفت که آمده تا بهخاطر رضای خدا و در آستانه روز مادر، بدون هیچ چشمداشتی قاتل دخترش را ببخشد. این زن زمانی که برگه رضایت را امضا میکرد گفت: پس از آنکه دخترم جانش را از دست داد، دیگر نتوانستم از زندگی لذت ببرم. همیشه جای خالی او را میدیدم و عذاب میکشیدم، داغ رفتن او بر شانههایم سنگینی میکرد و برای همین تنها خواستهام قصاص قاتلش بود. اما در این مدت بارها خانواده او بهخصوص مادرش نزد من آمدند و خواستند وی را ببخشم. خودم مادرم و میدانستم که مادر او چه میگوید و نمیخواهم مادری مثل من داغ فرزندش را ببیند. با تمام وجودم داغ از دست دادن فرزند را درک کردهام و میدانم یک مادر پس از دست دادن فرزندش چه درد عظیمی را متحمل میشود. به همین دلیل تصمیم گرفتم به حرمت حضرت فاطمه(س) و روز مادر از قصاص قاتل دخترم گذشت کنم. چون میدانم که او در این مدت عذاب زیادی کشیده و پشیمان و نادم است.
براساس این گزارش، با بخشش اولیای دم، مرد اعدامی که در یک قدمی مجازات مرگ قرار داشت از چوبه دار فاصله گرفت و به زندگی برگشت تا بهزودی مقدمات آزادی او از زندان بعد از گذشت 10سال حبس فراهم شود.