روزگاری شده بود که نیروی انباشت شده در رمبه اندازهای شده بود که توانایی نبرد با هر نیروی دیگری را داشت و هیچ رخدادی نبود که یک سر آن به رم پیوند نخورده باشد.
شفاآنلاین>سلامت>از آن روزگار این عبارت برجا مانده است که:همه راهها به رم ختم می شوند” معنای این عبارت تاریخی این است که آدمی و نیز جامع آدمیان در هر سرزمین و در هر روزگار به جای می رسد که یک چیز برای همه روشن است و همه راهها به آن می رسند.
ایران امروز شوربختانه در غبار فرور فته و در این غبارگرفتگی دو گانه بزرگی دیده می شود. دوگانه ای که یک سر آن میلیونها ایرانی ناراضی از رفتار و تصمیم های نهادهای قدرت است و یک سر دیگر آن قدرتی که همه امکانات مادی و مالی و سیاسی را در اختیاردارد.
کار ایران جوری گره خورده که دیگر جای رودربایستی و نگفتن ها نیست و هزاران نفر که در جامعه ایرانی مقبولیت دارند به نهادهای قدرت می گویند باید برای بازشدن گره های زندگی شهروندان ایرانی دنبال بازکردن یک گره اصلي باشد و یاد آوری سرسختانه ای دارند که اگر این گره باز نشود بیراهه روی ادامه دارد و به جایی می رسیم که دیگر جز با ابزارهای سخت وخطرناک نمی توان راه را بازکرد. این راهبرد برای باز کردن راه بدتر از هر رخدادی است که می توان تصورکرد.
آن گره اصلی در ایران امروز کجا است؟ نگاهی به ترکیب سنی جمعیت معترض بیندازیم می بینیم بیشتر آنها جوانانی اند که در حال تحصیل در یک مرکز دانشگاهی اند و یا تازه از یک دانشگاه بیرون آمده اند .
آنها باوردارند راهبرد
نظام سیاسی برای آینده آنها ناکارآمد است و برای اثبات این ادعای خود به بیکاری دانش آموختگان اشاره می کنند.
۵۰ درصد از میلیونها بیکار پیدا و پنهان ایران را جوانان وبه ویژه دختران دارای تحصیلات دانشگاهی تشکیل می دهند. این جمعیت بزرگ دیگر به وعدههای مدیران جامعه اعتماد ندارند و باوردارند اگر کارآمدی وجود داشت این وضعیت ناخرسند کننده پدیدار نمی شد.
نهاد قدرت درایران شوربختانه به جایی رسیده است که برای بازکردن هرگرهی در هربخش از ارکان جامعه مثل سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ و اموراجتماعی از زور وقدرت وتهدید استفاده می کند.
این راهبرد برای شهروندانی که نه کار دارند ونه امیدی به آینده دارند که بتوانند زندگی عادی داشته باشند به کار نمی آید. پیشنهاد این نوشته و هزاراننوشته وسخن از همین جنس این است که باید گره اصلی را بازکرد .
گره اصلی کارایران که از اقتصاد سرچشمه گرفته و دیگر پایه های زندگی را سست کرده است ادامه تحریم های اقتصادی است. داستان بسیار سادهاست. نظام سیاسی ایران تا اواخر دهه ۱۳۹۰ می توانست سالانه میلیاردها دلار هزاران هزار میلیارد تومان از صادرات نفت به دست بیاورد و آن را بهاقتصاد تزریق کند.
دراین سالهای تازه سپری شده این درآمد نابود شده یا بسیار کاهش یافته یا دربدترین حالت به اقتصاد ایران تزریق نمی شود. به این ترتیب است کهدولت کسری بودجه دارد و برای تامین آن تورم می سازد و شهروندان را رنجور می کند. سیاست خارجی تنش زا نیز بر ابعاد ووخامت اوضاع می افزاید ونظسیاسی از این سو به زیر تیغ برده می شود و زندگی عادی ازهم پاشیده تر می شود و این دور خبیث ادامه دارد.
برای بازکردن گره باید تحریم ها برداشته شود. برای حذف تحریم ها باید با آمریکا به صورت مستقیم گفت وگو شود. معنای این دوکار بازشدن فضایسیاسی و برگزاری انتخابات آزاد نیز است.نظام سیاسی باورکند همه راهها به تحریم ختم می شود.جهان صنعت نیوز