«کوچهها» را باید قدیمیترین گذرها و عرصههای عمومی شهر تهران دانست که با تغییر کالبدی از باغ و زمینهای سرسبز به شهر، خیلی پیشتر از شریان اصلی ارتباطی یعنی «خیابانها» شکل گرفتند
شفاآنلاین>سلامت> «کوچهها» را باید قدیمیترین گذرها و عرصههای عمومی شهر تهران دانست که
با تغییر کالبدی از باغ و زمینهای سرسبز به شهر، خیلی پیشتر از شریان
اصلی ارتباطی یعنی «خیابانها» شکل گرفتند؛
به گزارش شفاآنلاین:کوچههای باریک و خشتی که عمدتا با نامهایی مانند «گذر»، «کوچه باغ» و «کوی» در پس و پیش خانههای نخستین ساکنان طهران، جای داشتند و تعدادشان نیز انگشتشمار بود؛ عرصههایی که از لحاظ شهری، جزو نخستین عناصر شهرسازی مدرن بوده و از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز، راوی خوشآهنگی برای نَقل روایتهایی از فرهنگ اجتماعی، سبک زندگی و هویت آن محدوده و عرصه محسوب میشدند. فرهنگ و هویتی که هنوز هم با گذشت بیش از یکقرن رد بعضی از آنها را میتوان بر تابلوی سردر بعضی از کوچهها و معابر شهر دید و خواند.
در پس «نام»های کوچهها
بهطور حتم برایتان بسیار پیشآمده که در گذر از کوچه و معبری از تهران در محلهها و مناطق مختلف، نام خاص یا متفاوت آن کوچه و معبر، توجهتان را حسابی جلب کند. طوری که دقایقی بایستید و تابلوی کوچه یا معبر را مدام برانداز کنید. گاه حتی کنجکاوی امان ندهد و دست به دامن نخستین فرد رهگذر از کوچه یا کاسبی قدیمی در آن شوید و بپرسید: «چرا نام این کوچه فلان و بهمان است؟!» و اگر خوششانس باشید، آن فرد رهگذر یا کاسب قدیمی، اطلاعاتی مهیج در اختیارتان گذارد. آنجاست که ابرویی بالا میاندازید و سری به نشانه تأیید یا تعجب تکان میدهید. باری؛ تعداد این کوچهها و معابر در پایتخت اندک نیستند و در مناطق و محلههای قدیمی و مرکزی که بار هسته اولیه شکلگیری تهران را به دوش میکشند، بیشتر هم هست. طوری که گذر از آنها ساعتها سرگرمتان میکند و گویی کتابی از تاریخ شهر پیشرویتان میگشاید. کوچههایی با نامهای «ماستبندها»، «معمار مخصوص»، «مالفروشان»، «بزازها»، «فخرالملوک»، «تاجدار خاتون»، «قوامالحضور»، «باغ پسته بیک»، «امیر تومان»، « لوطی صالح»، «سرطون»، «خوشنویسان»، «پزشک مخصوص»، «صاحب دیوان»، «ارباب»، «آقاجان»، «مهنا»، «لولاگر»، «مدرسه»، «فراشباشی»، «زورآباد»، «مروی»، «حمامیها»، «حاجیها»، « پله نوروزخان»، «کالسکهچیها»، «خراسانیها» و بسیاری دیگر که هر یک قصه و روایتی گوشنواز دارند. اما در پس این قصهها و روایتها چیست که ضمن گیرایی برای بسیاری از پایتختنشینان، در اذهان باقی میماند؟!
کوچههای قدیمی با اسامی خاص و متفاوت
قدم به کوچه «معمار مخصوص» در منطقه12تهران میگذاریم. نام کوچه بر تابلوی آبی و سفید رنگی، سردر آن خوشنمایی میکند. افراد در حال رهگذر و فعالیتند. کمتر کسی به آن تابلو توجه میکند. مگر آنکه بهدنبال نشانی و آدرسی باشد یا بهعنوان تازهوارد، از آن گذر کند. «داوود بهرامی» یکی از کسبه قدیمی کوچه میگوید: «نام این کوچه خیلی سال است که معمار مخصوص است. از پدرانمان شنیدهایم که این نام به یکی از معماران معروف و درباری دوره قاجار مربوط است که اگر کمی به معماری بناها و خانههای کوچه هم توجه کنید، متوجه علت این نامگذاری هم میشوید. بعضی از قدیمیهای کوچه میگویند خود معمار مخصوص که متأسفانه نامش مشخص نیست در همین کوچه زندگی میکرده و اغالب خانههای این کوچه را هم خودش معماری کرده.» بهرامی به خانههای سمت راست کوچه اشاره میکند و میافزاید: «معماری آن خانهها و کارگاههای تولیدی را نگاه کنید. سقفهای بلند، درهای ورودی ارتفاعدار، آجرهای قدیمی (تعدادی از آنها طی سالها بازسازی شدهاند)، ایوانهای پیش آمده و پنجرهها همگی از وجود معماری مخصوص حکایت میکند که خاطره این کوچه را در نظرمان زیبا جلوه میدهد. اصلا همین که وارد کوچهای میشویم که برای خودش حکایتی شنیدنی دارد، جذاب است. کاش میشد ورودی این کوچه و کوچههایی که حکایت و هویت دارند، نماد یا المانی از آن حکایت و هویت نصب شود. باور کنید با این شیوه، تهران و کوچههایش، خواندنی و دیدنی میشوند.»
سری هم به کوچه «قلعه» در منطقه 10میزنیم. آنجا که قدیمیهای کوچه میگویند: «این کوچه مارپیچ و تودرتو، از آخرین بقایای قلعه بریانک و متصل به قلعه جی است.» در کوچه که پیش میرویم بافت قدیمی و گاه نوسازی شدهای را مقابل خود میبینیم که گاه در مساحتی فراخ و گاه در تنگهای کمعرض، دوش به دوش هم قرار گرفتهاند. «محمد کبیری» از ساکنان کوچه قلعه در اینباره میگوید: «قلعه بریانک، با 4بارو، دیوارههایی تقریبا بلند، مسیرهایی باریک و تودرتو، سرسبز با درختان بسیار و با 2بخش اصلی «سفلی» و «اعلی» در حدود چند قرن پیش در این محدوده وجود داشت. از آن قلعه همین تودرتو بودن کوچهها و باریک بودن عرصهها باقی مانده است که برای خیلی از مهمانان و شهروندان دیگر مناطق، جالب است. برایشان که از تاریخ قلعه میگوییم حیران میشوند و میپرسند: «یعنی یک قلعه واقعی؟ مانند آن قلعههایی که در قصهها و فیلمها شنیده و دیدهایم؟» کاش قصه این کوچه را جایی ثبت کنند تا فراموش نشود.»
کوچه «ماستبندها» در منطقه12نیز ازجمله کوچههای تاریخی است که نام و نشانش را بسیار دیدهایم. «عباس قدمی» کاسب گذر امامزاده یحیی(ع) که نزدیکی کوچه ماستبندها مغازه دارد، میگوید: «آن سالها که تهران محدود میشد به چند محله و گذر، گذر امامزاده یحیی(ع) یکی از مهمترینهایشان بود. آن زمان در این گذر بازارچهای بود با کلی برو بیا. معمولا ماستهایی که در این بازارچه میفروختند و یا به محلههای دیگر بهنحوی ارسال میشد، توسط گروهی ماستبند بود که در همین کوچه ماستبندهای فعلی، خانه و دکان داشتند.» این شهروند همچنین معتقد است: «هویت غنی و پر بار این کوچهها باعث افتخار ماست و حس خوبی نسبت به آنها داریم. به پشتوانه این کوچههای قدیمی احساس میکنیم ریشه مشترک داریم. ریشهای که با وجود کلی مشکلات در محلهای مانند امامزادهیحیی(ع)، هم حالمان خوب است و هم اگر کاری از دستمان برآید انجام میدهیم.»
فرهنگ اجتماعی تهران در این کوچههاست
نام و اسامی قدیمی و تاریخی برخی از کوچههای تهران به فرهنگ اجتماعی و هویت آن کوچه بازمیگردد و گویایی و خوانایی شهر را تضمین میکند. این را «عبدالله محبی»، تهرانشناس و تهرانپژوه میگوید و ادامه میدهد: «داستان نام و نامگذاری کوچههای تهران مانند کوچههای هر شهر، دارای تاریخ، متاثر از سبک زندگی، نحوه تعامل و مشارکت، انواع شغل و فرهنگ اجتماعی غالب نخستین افراد ساکن در آن است؛ فرهنگ اجتماعی غالب که هویتی مشترک میان آنها و البته آیندگان پدید میآورد. درواقع ساکنان نخستین، نخستین گروههای اجتماعی محلی را شکل میدهند که در گذر زمان و با توجه به تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، گاه در مختصاتی ملی و حتی فراملی نیز جای میگیرند. در مثال این ادعا میتوان از شخصیتها و مفاهیم محلی نام برد که آوازهای ملی و فراملی یافتند.» محبی میافزاید: «اینکه ساکنان یک کوچه در گذشته، چگونه زیست میکردند، به چه اموری مشغول بودند یا از ویژگیهای آن کوچه (طبیعی و انسانی) به چه نحوی بهره میبردند در شهرت آن کوچه اثربخش بوده است. مانند کوچه «حاج رضا» یا کوچه «کاغذچیها» که اشارههایی به فرد مؤثر در کوچه، کسبوکار متداول و یا سنت و فرهنگ اجتماعی آن کوچه دارد. این بخشی از تاریخ و هویت کوچه است که اگر عناصر شهری نوین (هویتسازی فیزیکی و کالبدی) و تعلقخاطر ساکنان (مشارکت در نگهداری از داستان کوچه و نقل آن برای آیندگان)، پشتوانه آن باشد بهطور یقین ماندگاریش تضمین میشود. محلهها و کوچههای بسیاری در تهران از این ویژگی مهم و اصیل (برای انسجام، امنیت، منزلت، پایگاه افتخار و روحیه جمعی) برخوردار هستند که نیازمند توجه، برنامهریزی شهری و سرمایهگذاری هستند تا در سایه این شاخصههای برجسته هم هویت اجتماعی جمعی محفوظ بماند و هم سایر عوامل توسعه پایدار مانند گردشگری رونق بگیرد.» این تهرانپژوه با تأکید بر اثرگذاری اسامی تاریخی و دارای روایت برخی از کوچههای تهران ادامه میدهد: «تأثیر نام و اسامی کوچههای تاریخی بر زندگی ساکنان امروز کوچهها تا بدانجاست که «تهرانشناسی» و دانستن فرهنگ اجتماعی تهران به امری بدیهی و تجربی تبدیل میشود.»
تاریخچه شکلگیری کوچه در تهران
نقطه عطف تحول در کمیت و کیفیت کوچهها و گذربندی نوین تهران به اواسط دوره حکومت «ناصرالدین شاه قاجار» بازمیگردد؛ آن زمان که شاه قاجار سعی داشت حاصل فرنگگردیهای خود را در شهر و اطراف ارگ درباریاش اجرا کند تا از آن لذت ببرد. آن زمان که گذرگاههای محدود تهران، به گواه اسناد تاریخی، نمره نداشتند و هر چه بود اسم بود و نامیدن براساس ویژگیای بارز از آن گذر و گذرگاه؛ مانند گذر اناری، انگوری، آهنگران، بازاری و... . کمی بعد موضوع شهرسازی نوین مطرح شد یعنی حدود سال 1300، نخستین خیابانکشیها و آسفالتریزیها پدید آمد. آسفالتهایی که به مرور زمان، کف کوچهها و گذرها را نیز پوشاندند. کوچهها مدرنیزه شدند اما نام و اسامی برخی از آنها در میانه شلوغیهای شهری و با مرزهای پیشرونده، به نام و رسم گذشته باقی ماند تا هویت و میراث اجتماعی و فرهنگی حاصل از آن حفظ شود.
آییننامه نامگذاری معابر و اماکن عمومی شهرتهران چه میگوید؟
در نامگذاری معابر شهر تهران باید به فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی توجه شود تا جایی که از آن نامگذاری بهعنوان شناسنامهای معتبر و درخور از این فرهنگ و تاریخ یاد شود. در بخشی از آییننامه نامگذاری معابر و اماکن عمومی شهر تهران (مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی) آمده است که نام و اسامی معابر باید از نام شخصیتهای مهم تاریخ صدر اسلام، انقلاب اسلامی، شهدای این دورهها و نیز حوادث مهم تاریخ مبارزات اسلامی مردم ایران، نام شخصیتهای فرهنگی، ادبی، علمی، سیاسی، تاریخی ایران و اسامی مرتبط به اندیشه، فکر و هنر و نیز مظاهر طبیعت بهرهبرده باشد. در مرحله بعد باید به زیبایی، ایرانی بودن، متناسب بودن، خوشآهنگ و کوتاه بودن آن توجه داشت. نامها و اسامی برگزیده باید روحیه ملی، حماسی و محلی را تقویت کنند و غنای فرهنگی و تاریخی را دربرداشته باشند. باید موجب همبستگی فرهنگی و یکپارچگی سیاسی شوند. باید در پیوند با ملل و دولتهای دارای اشتراک باشد. همچنین میتواند از نام افراد و شخصیتهای نیکوکار وتأثیرگذار در حوزهها مختلف گرفته شده باشد. در فرایند نامگذاری میتوان از طبیعت ایران و تهران بهرهبرد. نکته مهم و قابلتوجه در این آییننامه، نظرسنجی از اهالی آن معبر و مکان و نیز استفاده از پیوستهای پژوهشی و مطالعاتی است.
نکته
آمار کوچههای تهران را داریم
آخرین آماری که از تعداد کوچهها و معابر تهران از سوی سازمان فاوا شهرداری تهران منتشر شده به سال1397بازمیگردد که طبق آن، تهران دارای شبکهای گسترده و البته در حال توسعه از معابر اصلی و فرعی است که در امتداد برخی از آنها با میراث اجتماعی یک محله مواجه میشویم. تهران دارای 28هزارو208کوچه است که هر کدام از آنها میتواند دستخوش تغییراتی ازجمله تغییر نام، تخریب یا گسترش شود؛ بنابراین با توجه به ضرورت حفظ این دادهها بهروزرسانی آنها در نقشه تهران و سامانههای مرتبط با آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در میان این کوچهها، نام «کوچه دوم» با 245بار تکرار، بیشترین میزان نامگذاری را دارد و دلیل اینکه «کوچه اول» رکورددار نیست، تقسیم این نامگذاری میان 2واژه «یکم» و «اول» است که در مجموع 319مورد است. همچنین در میان نامهای خاص، اسامی «یاس»، «لاله» و «حسینی» بیشترین مورداستفاده را در نامگذاری کوچهها و بنبستهای پایتخت دارد. به این آمار، 37پیادهراه و بیش از 32هزار بنبست را اضافه میکنیم که از میان آنها بعضی معابر، فاقد نام یا دارای نامهای تکراری هستند. برای مثال «بنبست اول» با یکهزارو794بار استفاده برای نامگذاری بنبستهای تهران، تکراریترین نام در میان آنها به شمار میآید. کوچههای تاریخی با اسامی قدیمی و هویتی نیز 30درصد از مجموع آماری اسامی کوچههای تهران را دارا هستند؛ کوچههایی تاریخی که نام و اسامی خاص و متفاوت آنها در برخی موارد با پلاککوبیهای ویژه همراه است.