اخذ مجوز تاسیس مطب در ایران براساس 2تقسیمبندی(شهرهای مجاز و غیرمجاز) صورت میگیرد.
شفاآنلاین>سلامت> اخذ مجوز تاسیس مطب در ایران براساس 2تقسیمبندی(شهرهای مجاز و غیرمجاز) صورت میگیرد.
به گزارش شفاآنلاین:شهرهای غیرمجاز شامل تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز(5شهر بزرگ دانشگاهی) است که مجوز تاسیس مطب در آنها با شرایط خاص صادر میشود و عمدتا مشمول پزشکان جوان هم نیست.
سایر شهرها اما مجاز هستند هر چند که تاکنون استقبال چندانی برای ایجاد مطب در این مناطق از سوی پزشکان جوان رخ نداده است. حالا بهگفته محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی «با هدف تسهیل هر چه بیشتر شرایط ارائه خدمت و بهبود فضای کسبوکار برای پزشکان جوان، در آینده نزدیک محدودیتهای صدور پروانه مطب برطرف خواهد شد.»
هر چند که این نگرانی وجود دارد، با کاهش این محدودیتها، بخش زیادی از پزشکان جوان درخواست مجوز برای صدور مطب را در همین کلانشهرهای کشور داشته باشند و باز هم ماجرای کمبود پزشک در شهرهای کوچک و کمبرخوردار به قوت خود باقی بماند. علی سالاریان، معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی کشور درباره جزئیات حذف این محدودیتها و تأثیر آن بر افزایش رغبت پزشکان به ماندگاری در کشور و ارائه خدمت در مناطق محروم به سؤالات پاسخ داده است.
چه محدودیتهایی برای صدور پروانه مطب حذف خواهد شد؟
ضوابط و مقررات اعطای مجوزها و پروانههای مطب از سوی وزارت بهداشت انجام میشود. سازمان نظام پزشکی هم طبق این مقررات آن را انجام میدهد. در سالهای اخیر این وظیفه برعهده کمیسیون تبصره7 بوده که مرکب از 4نماینده وزارت بهداشت و یک نفر نماینده سازمان نظام پزشکی است. این گروه 5نفره ضوابط مربوط به اعطای پروانهها را مشخص میکنند. در هفتههای اخیر این ضوابط توسط تبصره7 برای فارغالتحصیلان جوان حوزه پزشکی تسهیل شده و حتی برای افراد متاهل، جانبازان و افراد بومی تسهیلات بیشتری هم درنظر گرفته است. این قانون هنوز عملیاتی نشده و باید از سوی وزارت بهداشت ابلاغ شود تا براساس آن پزشکان جوان بتوانند در شهرهای بزرگ درخواست مجوز بدهند. برای احداث مطب پیش از این در سایر شهرهای کشور مشکلی نبود و براساس شاخص جمعیتی این مجوز صادر میشد اما اکنون این شاخص تسهیل شده و بهعنوان مثال اگر در گذشته بهازای هر 10هزار نفر یک تخصص خاص به یک شهرستان اختصاص پیدا میکرد در تصمیمگیریهای جدید این عدد نصف شده است.
این روند شامل احداث سایر مراکز درمانی هم میشود؟
مجوز صدور درمانگاهها، کلینیکها و بیمارستانها به سازمان ربطی ندارد و وزارت بهداشت در اینباره تصمیمگیری میکند. البته دولت در سالهای اخیر بهدنبال مصوبه مجلس تحت عنوان تسهیل مجوزهای کسبوکار، خواستار این است که وزارت بهداشت اعطای این مجوزها را تسهیل کند، در حالی که سازمان نظام پزشکی هم همین سیاست را دنبال میکند.
آیا این مسئله منجر به سرریز شدن پزشکان به شهرهای بزرگ و خالی شدن شهرهای دیگر نمیشود؟
در سالهای اخیر بهدلیل عادلانه نبودن تعرفهها، مطبداری در شهرهای بزرگ بهصرفه نبوده است. در شهر تهران یک مطب 80متری در نقطه متوسط شهر، ماهانه 25 تا 30میلیون تومان اجاره دارد. یک پزشک باید حداقل روزانه 1.5میلیون تومان درآمد داشته باشد که با ویزیت 70هزار تومان برای پزشک عمومی میشود ویزیت روزانه 23، 24بیمار و قطعا جوابگوی سایر هزینههای یک مطب نیست. این استطاعت سازمان نظام پزشکی بود که در حد اختیاراتش چانهزنی و چنین تسهیلاتی را ایجاد کند، اما از میان برداشتن و برطرف کردن تمام موانع نیاز به عزمی دارد که باید از سوی وزارت بهداشت صورت بگیرد. این نگرانی هم برای وزارت بهداشت وجود دارد که نقاط محروم خالی از پزشک بماند اما در اینباره قرار نیست برای تسهیل خدمترسانی به نقاط محروم تنها یک قشر خاص قربانی شوند. دولت باید تمامقد در کنار این قضیه قرار بگیرد و فراتر از اعطای مجوزها، بودجه اختصاص بدهد و برنامهریزی کند تا توزیع پزشک و خدمات سلامت در کشور عادلانهتر باشد. اگر این امتیازدهی، امتیازگذاری یا محدودیتها برای شهرهای بزرگ جواب میداد، امروز که حدود 15سال از این سختگیریها میگذرد باید شاهد رفع مشکلات میبودیم. اما نهتنها مشکلات حل نشده بلکه به یک معضل ملی تبدیل شده است. وزارت بهداشت باید در سیاستگذاریها تجدیدنظر کند و اختیار و آزادی افراد را برای انتخاب محل خدمت به رسمیت بشناسند. برای خدمترسانی در مناطق محروم هم تسهیلات و امتیازات ویژه درنظر بگیرد.
با چنین راهکارهایی میتوان به کاهش مهاجرت پزشکان و برقراری عدالت در توزیع پزشکان در کشور امیدوار بود؟
فارغالتحصیلان نظامپزشکی مانند فارغالتحصیلان دیگر باید از حق آموزش رایگان تا مقاطع آموزش عالی استفاده کنند و از این نظر فرقی با دکتری ادبیات یا حقوق ندارند. دولت نباید بهازای این تحصیل، پزشکان را مجبور کند مدتهای طولانی از عمرشان را در جایی که دوست ندارند خدمت کنند. در اینباره نیاز است که همه در خدمترسانی به یک منطقه محروم سهیم باشند. باید افزایش پرداختی و رسیدگی به پزشکانی که در مناطق محروم خدمترسانی میکنند صورت بگیرد. تفاوت دستمزدها در مناطق محروم و شهرهای بزرگ هم بهگونهای باشد که پزشکان رغبت به حضور در این مناطق را داشته باشند. همین حالا با سیل عظیمی از مهاجرتها مواجه هستیم و برآورد میشود که در سال گذشته 4هزار پزشک از ایران مهاجرت کردهاند. کشورهای همسایه حقوقهای 300 تا 500 میلیون تومانی به پزشکان ایرانی پیشنهاد میدهند و چطور میتوان انتظار داشت که پزشکان جوان با حداقل دستمزد در مناطق محروم و بد آبوهوا مشغول بمانند.
این مسائل را باید با مدیریت بهینه حل کرد و میتوان با اعطای امتیازات ویژه به پزشکان جوان ازجمله وام و مسکن، حقوقهای مناسب، معافیت مالیاتی و مشوقهای دیگر در شهرهای کوچک، حاشیهای و محروم تداوم خدمترسانی آنها را رقم زد. همشهری