به گزارش شفاآنلاین:اما بین روانپزشکی و روانشناسی تفاوت هایی وجود دارد. و گاهی اوقات این تفاوت ها گیج کننده به نظر میرسند، به خصوص زمانی که به دنبال کمک باشید. اگر رویکردهای چندگانه درمان را در نظر بگیرید، از مشاوره گرفته تا اشکال مختلف روان درمانی ، کل سیستم سلامت روان مانند یک پیچ و خم به نظر می رسد که حرکت در آن تقریبا غیرممکن است.
مسائل مربوط به سلامت روان، به خصوص اگر مزمن باشند ، می توانند تاثیرات منفی زیادی داشته باشند. بدن شما میتواند به افسردگی یا اضطراب از نظر فیزیکی مانند بیماریهای جسمانی واکنش نشان دهد. و گاهی اوقات، مشکلات روانی در واقع می تواند ناشی از یک وضعیت فیزیکی باشد. بنابراین اولین کسی که می بیند آیا مشکل روحی دارید یا خیر پزشک شما است .
پزشک شما در مورد علائم شما، مدت زمانی که آنها را داشته اید و اینکه آیا آنها ثابت هستند یا می آیند و می روند می پرسد. پزشک مشکلات جسمی را که میتواند باعث علائم شما شود بررسی میکند و به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه نوع متخصص سلامت روان و چه نوع درمانی ممکن است برای شما بهترین باشد.
پزشک ممکن است شما را به یکی از متخصصان بهداشت روان زیر ارجاع دهد:
روانپزشک یک پزشک است که در پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری های روحی تخصص دارد. دوره آموزشی روانپزشک با چهار سال تحصیل در دانشکده پزشکی شروع می شود و سپس فرد تخصص روانپزشکی را دریافت می کند. روانپزشک آموزش دیده است تا مشکلات سلامت روان را از سایر بیماری های زمینه ای که گاهی با علائم مشابه بروز می کنند متمایز کند. آنها همچنین اثرات بیماری های روحی را بر سایر شرایط فیزیکی (مانند مشکلات قلبی یا فشار خون بالا ) و اثرات داروها بر بدن مانند تغییرات وزن ، قند خون، فشار خون ، خواب و کلیه یا عملکرد کبد را بررسی می کنند.
به عنوان یک پزشک، یک روانپزشک مجوز نوشتن نسخه را دارد. بسیاری از اختلالات روحی مانند افسردگی ، اضطراب ، ADHD یا اختلال دوقطبی -می توانند به طور موثر با داروهای خاصی که توسط روانپزشک تجویز می شود درمان شوند. اگر تحت درمان یک روانپزشک هستید، بسیاری از درمان ها ممکن است بر مدیریت دارو متمرکز شوند. گاهی اوقات دارو به تنهایی برای درمان بیماری روحی کافی است. گاهی اوقات ترکیبی از دارو و روان درمانی یا مشاوره لازم است. اگر چنین باشد، روانپزشک ممکن است رواندرمانی را ارائه دهد، یا روانپزشک ممکن است شما را به یک مشاور ارجاع دهد.
دکتر نصیری در پاسخ به این
سوال نسل فردا که آیا مصرف دارو برای درمان اختلالاتی نظیر افسردگی و ...
اعتیاد آور است؟ اظهار داشت: تصور غلطی که در جامعه ما وجود دارد این است
که داروها اعتیاد آورند. باید توجه داشت که هر درمانی دوره ای دارد.
بیماران روانپزشکی درمانشان دوره مشخص و معینی دارد که طولانی تر از سایر
بیماری هاست و شبیه به سرماخوردگی نیست که تنها زمان کوتاهی را به درمان
اختصاص دهند. حداقل درمان در روانپزشکی و روانشناسی 6 الی 7 ماه به طول می
انجامد.
برخی از بیماری ها هم هستند که درمانشان مادام العمر طول می کشد. این گونه بیماری ها هرگز تا پایان عمر بهبود کامل نمی یابند و تنها روانپزشک یا روانشناس می توانند با تجویز دارو و دستور العمل های لازم، اقدام به کنترل پیشرفت بیماری و حادتر شدن آن کنند. متاسفانه بسیاری از مراجعین به این نکات توجه لازم را ندارند.
فرد به روانپزشک مراجعه می کند و یک ماه داروهای تجویز شده را مصرف می کند و در همان یک ماه احساس بهبودی می کند؛ بنا به همین دلیل شروع به قطع کردن ناگهانی داروهایش می کند. این امر سبب بازگشت دوباره بیماری و حتی تقویت بیماری می شود. این بیماران و مراجعین اعلام می کنند که به دارو اعتیاد پیدا کرده اند و زمانی که دارو مصرف می کنند، آرامند، اما به محض قطع مصرف دارو، دوباره دچار پریشانی و علایم بیماری می شوند و به هم میریزند. این تصور بسیار غلط است؛چرا که زمانی که فرد دوره درمان را به طور کامل طی نمی کند، نتیجه لازم را نمی گیرد و با قطع مصرف دارو، دچار مشکلاتی می شود که این حس را به فرد القا میکند که به دارو اعتیاد پیدا کرده است.
روانشناسان عموما دارای مدرک دکترا در رشته روانشناسی هستند که مطالعه ذهن و رفتار است. دانشگاه به روانشناسان آموزش هایی در زمینه ارزیابی و درمان اختلالات روانی و عاطفی ارائه می دهد. یک روانشناس بالینی پس از اتمام دوره تحصیلات تکمیلی، یک دوره کارآموزی را به پایان می رساند و آموزش های بیشتری را در روش های درمانی، نظریه روانشناختی و رفتار درمانی ارائه می دهد.
روانشناسان دارای مجوز برای انجام مشاوره و روان درمانی، انجام تست های روانشناختی و ارائه درمان برای اختلالات روحی واجد شرایط هستند. با این حال، آنها پزشک نیستند. این بدان معناست که به استثنای چند ایالت، روانشناسان نمی توانند نسخه بنویسند یا اقدامات پزشکی را انجام دهند. غالباً یک روانشناس با روانپزشک کار می کند.
دارای مجوز مشاور روانشناسی یک متخصص بهداشت روان است که دارای مدرک کارشناسی ارشد (MA) در روانشناسی، مشاوره یا یک رشته مرتبط است. برای دریافت مجوز، مشاور حرفه ای پس از تحصیلات به دو سال سابقه کار با یک متخصص بهداشت روان واجد شرایط نیاز دارد. یک مشاور سلامت روان، واجد شرایط ارزیابی و درمان مشکلات روانی با ارائه مشاوره یا روان درمانی است.
یک مددکار اجتماعی بالینی حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مددکاری اجتماعی و آموزش است تا بتواند بیماری های روحی را ارزیابی و درمان کند. علاوه بر روان درمانی، مددکاران اجتماعی می توانند مدیریت پرونده و برنامه ریزی ترخیص از بیمارستان و همچنین به عنوان وکیل برای بیماران و خانواده آنها کار کنند.
برخی از پرستاران در زمینه ارائه خدمات بهداشت روانی آموزش های ویژه ای دیده اند. آنها می توانند بسته به سطح آموزش و گواهینامه خود، بیماران را از نظر بیماری روانی ارزیابی کنند و در قالب روان درمانی به ارائه درمان بپردازند. آنها در برخی از ایالت ها، همچنین مجوز تجویز و نظارت بر داروها را دارند، گاهی به طور مستقل و گاهی تحت نظارت یک پزشک. این پرستاران همچنین خدمات مدیریت پرونده را ارائه می دهند و به عنوان حامیان بیمار خدمت می کنند.
اگرچه واژههای مشاوره و درمان اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما بین رواندرمانی و مشاوره روانشناختی تفاوت وجود دارد. مشاوره بر روی مسائل خاص تمرکز دارد و برای کمک به فرد برای رسیدگی به یک مشکل خاص مانند اعتیاد یا مدیریت استرس طراحی شده است. تمرکز ممکن است بر حل مسئله یا یادگیری تکنیک های خاص برای مقابله یا اجتناب از مناطق مشکل ساز باشد. مشاوره معمولا کوتاه مدت تر از درمان است.
روان درمانی طولانی مدت تر از مشاوره است و بر طیف وسیع تری از مسائل تمرکز دارد. اصل اساسی این است که الگوهای تفکر و رفتار یک فرد بر نحوه تعامل آن شخص با جهان تأثیر می گذارد. بسته به نوع خاصی از روان درمانی که مورد استفاده قرار می گیرد، هدف کمک به افراد برای مدیریت استرس، درک الگوهای رفتاری که ممکن است در رسیدن به اهداف شخصی تداخل داشته باشد، داشتن روابط رضایت بخش تر، و تنظیم بهتر تفکر و عاطفه خود، احساس آمادگی بیشتری داشته باشند.
اگر فردی دارای نوعی بیماری روحی مانند افسردگی ، اختلال دوقطبی ، اسکیزوفرنی یا یک اختلال اضطرابی است روان درمانی به روش هایی می پردازد که از طریق آن بیماری ها بر زندگی روزمره آنها تأثیر می گذارد و بر چگونگی درک بهتر بیماری و مدیریت علائم آن و پیروی از توصیه های پزشکی تمرکز می کند.
رویکردهای متعددی برای روان درمانی وجود دارد که متخصصان سلامت روان شیوه های درمانی خود را از آن استخراج می کنند. انواع مختلف روان درمانی اغلب برای انواع خاصی از مشکلات مناسب تر هستند. به عنوان مثال، برخی از رواندرمانیها عمدتاً برای درمان اختلالاتی مانند افسردگی یا اضطراب طراحی شدهاند، در حالی که برخی دیگر بیشتر بر کمک به افراد برای غلبه بر مشکلات در روابط یا موانع رضایت بیشتر از زندگی تمرکز میکنند. برخی از انواع روان درمانی به صورت تک به تک با درمانگر انجام می شود، در حالی که برخی دیگر مبتنی بر گروه یا خانواده هستند. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، این رویکردها به پنج دسته کلی تقسیم می شوند.
ایده پشت این نوع درمان این است که زندگی افراد تحت تأثیر مسائل و درگیری های ناخودآگاه قرار می گیرد. هدف درمانگر این است که به فرد کمک کند آن مسائل را به سطحی آگاهانه برساند که بتوان آنها را درک کرد و با آنها برخورد کرد. این ممکن است شامل تجزیه و تحلیل رویاها یا کاوش در تاریخچه شخصی یک فرد باشد.
این رویکرد درمانی بر یادگیری و رفتار در تلاش برای تغییر الگوهای رفتاری ناسالم تمرکز دارد. برخی از درمانگران سعی می کنند با استفاده از سیستم پاداش و تنبیه برای ایجاد تغییرات رفتاری خاص، به بیماران کمک کنند. رویکرد دیگر ممکن است شامل مجموعه ای کنترل شده از قرار گرفتن در معرض یک محرک فوبیا باشد تا فرد را نسبت به یک ترس غیرمنطقی حساس کند.
در شناخت درمانی تاکید بر افکار فرد است. ایده این است که تفکر ناکارآمد چیزی است که منجر به احساسات یا رفتارهای ناکارآمد می شود. هدف کمک به فرد در شناخت الگوهای تفکر ناسالم و تغییر باورهای نادرست است.
یک یا چند درمانگر رفتاری گروهی از 5 تا 15 بیمار را چند ساعت در هفته هدایت می کنند. گروه ها معمولاً برای کمک به یکدیگر در مقابله با مسائل خاصی از جمله چاقی، اضطراب اجتماعی، غم و اندوه، درد مزمن یا سوء مصرف مواد طراحی می شوند.
این رویکرد به درمان، مبتنی بر این ایده است که افراد قادر به انتخاب منطقی و توسعه حداکثر توانایی خود هستند.
این رویکرد بر ادغام چندین رویکرد درمانی بر اساس نیازهای فردی متکی است. به عنوان مثال، درمان شناختی رفتاری، ترکیبی از دو درمان فردی است و بر افکار و رفتار تمرکز دارد.
یافتن متخصص بهداشت روان مناسب و رویکرد مناسب برای درمان به اندازه یافتن پزشک مناسب مهم است. چه قصد دارید به یک روانشناس یا روانپزشک یا نوع دیگری از متخصصان سلامت روان مراجعه کنید، باید با یک تماس تلفنی با متخصص شروع کنید. در مورد رویکرد حرفه ای برای برخورد با مسائل ذهنی و نحوه کار آنها با افراد بپرسید.
در مورد اینکه آیا آنها بیمه را می پذیرند یا نه و نحوه پرداخت ها را بپرسید. دلیل خود را برای قرار ملاقات توضیح دهید و بپرسید که آیا آنها در برخورد با چنین مسائلی تجربه دارند یا خیر. اگر راحت با آنها صحبت می کنید، قدم بعدی این است که یک قرار ملاقات بگذارید.
در اولین ملاقات مطب ، متخصص سلامت روان می خواهد با شما در مورد اینکه چرا فکر می کنید باید به درمان مراجعه کنید صحبت کند. آنها می خواهند بدانند علائم شما چیست، چه مدت آنها را داشته اید و در گذشته در مورد آنها چه کاری انجام داده اید.
آنها احتمالاً از شما در مورد خانواده و کارتان و همچنین کارهایی که برای آرامش انجام می دهید می پرسند. این گفتگوی اولیه در ایجاد رویکرد مناسب برای درمان مهم است. قبل از اینکه مطب را ترک کنید، متخصص سلامت روان باید برنامه درمان را برای شما شرح دهد و به شما فرصتی بدهد تا هر سوالی که ممکن است داشته باشید بپرسید.
احتمالاً چند هفته طول می کشد تا با درمان خود کاملاً احساس راحتی داشته باشید. اگر بعد از دو یا سه بار ملاقات هنوز احساس راحتی نمی کنید، به متخصص سلامت روان اطلاع دهید و توضیح دهید که چرا چنین احساسی دارید. شما دو نفر باید به عنوان یک تیم با هم تعامل داشته باشید تا بهترین نتیجه را از درمان خود ببرید.
دکتر نصیری در پاسخ به این سوال نسل فردا که آیا مصرف دارو برای درمان اختلالاتی نظیر افسردگی و ... اعتیاد آور است؟ اظهار داشت: تصور غلطی که در جامعه ما وجود دارد این است که داروها اعتیاد آورند. باید توجه داشت که هر درمانی دوره ای دارد.
بیماران روانپزشکی درمانشان دوره مشخص و معینی دارد که طولانی تر از سایر بیماری هاست و شبیه به سرماخوردگی نیست که تنها زمان کوتاهی را به درمان اختصاص دهند. حداقل درمان در روانپزشکی و روانشناسی 6 الی 7 ماه به طول می انجامد. برخی از بیماری ها هم هستند که درمانشان مادام العمر طول می کشد.
این گونه بیماری ها هرگز تا پایان عمر بهبود کامل نمی یابند و تنها روانپزشک یا روانشناس می توانند با تجویز دارو و دستور العمل های لازم، اقدام به کنترل پیشرفت بیماری و حادتر شدن آن کنند. متاسفانه بسیاری از مراجعین به این نکات توجه لازم را ندارند.
فرد به روانپزشک مراجعه می کند و یک ماه داروهای تجویز شده را مصرف می کند و در همان یک ماه احساس بهبودی می کند؛ بنا به همین دلیل شروع به قطع کردن ناگهانی داروهایش می کند. این امر سبب بازگشت دوباره بیماری و حتی تقویت بیماری می شود.
این بیماران و مراجعین اعلام می کنند که به دارو اعتیاد پیدا کرده اند و
زمانی که دارو مصرف می کنند، آرامند، اما به محض قطع مصرف دارو، دوباره
دچار پریشانی و علایم بیماری می شوند و به هم میریزند. این تصور بسیار غلط
است؛چرا که زمانی که فرد دوره درمان را به طور کامل طی نمی کند، نتیجه
لازم را نمی گیرد و با قطع مصرف دارو، دچار مشکلاتی می شود که این حس را به
فرد القا میکند که به دارو اعتیاد پیدا کرده است.سلامت نیوز