هیچکس بیدلیل معتاد نمیشود. باید چیزی در این میان کم باشد و یک گوشه کار بلنگد تا جوانی تصمیم بگیرد یک نخ سیگار امتحان کند و قدم به قدم به اعتیاد نزدیک شود. ما همیشه خانه آخر اعتیاد را دیدهایم، آنجایی که یک نفر از خانواده طرد و از خانه رانده شده، آنجایی که نیمکت پارک جای رختخوابش را گرفته و کارتن کاغذی جای اتاقش را. به همین خاطر تا این صحنه را میبینیم با خودمان فکر میکنیم ما کجا و این وضع کجا؟ بیخبر از اینکه روز اولی که او هم این مواد را امتحان کرده، یکی مثل ما بوده که با مصرف مواد نهتنها کشتیهای غرق شدهاش را فراموش کرده که حسابی هم سرحال شده، منتها کمکم برای به دست آوردن این حس و حال مجبور شده تمام زندگیاش را معامله کند.
در اینجا هم قانون «پیشگیری بهتر از درمان است»، حکومت میکند. عوامل زیادی وجود دارد که میتواند یک جوان را به سمت اعتیاد بکشاند؛ از عوامل فردی و خانوادگی بگیرید تا محیطی و فرهنگی و اقتصادی اما ما از آن عواملی میگوییم که بیشتر در چاردیواری خانه حکمفرماست؛ عواملی که حرف اول و آخرش را کمیت و کیفیت رابطه والدین و فرزندان میزند.
پیشگیری از اعتیاد
اوقاتی را به فرزندان خود اختصاص دهید و با هم ارتباط داشته باشید: نیاز فرزندان به ارتباط با پدر به اندازه نیازشان به ارتباط با مادر است، این زمان با هم بودن سبب میشود اعتقادات و ارزشهای والدین به فرزندان آموخته شود و چنین موقعیتی میتواند در انتخاب مسیر و هویت به فرزندان کمک کند. خیلی اوقات اعضای یک خانواده برای ساعتها در خانه هستند، اما با هم تعاملی ندارند یا ارتباطشان به جای سازنده بودن مخرب است. سرزنش کردن، نصیحتها و یادآوریهای مکرر، متکلم وحده بودن و مقایسه کردن فرزندان با دیگران به جای سازنده بودن، اثر و احساسی منفی به جای میگذارد.
همدلی با فرزندان را یاد بگیرید: همدلی کلید ادامه یک رابطه است و باعث میشود فرزندان مشکلات و دغدغههای ذهنیشان را با والدین مطرح کنند و از آنها مشورت بخواهند. بنابراین هنگامی که او با شما صحبت میکند کاری انجام ندهید و حواستان به چیزی پرت نشود در حین صحبتهای او گاه به گاه سرتان را تکان دهید، و از کلماتی مثل «خوب، بعدش؟، اوهوم و...» استفاده کنید. ژستها و حالتهای حرف زدنتان هم نشاندهنده توجه شماست. خودتان را جای او بگذارید تا بهتر احساسات و حالتهایش را درک و سعی کنید احساساتش را در قالب یک جمله بیان کنید «مثل اینکه خیلی به شما خوش گذشته، نه؟» ضمنا فراموش نکنید همدلی فقط به معنای درک و فهم است تا رابطه ادامه و بهبود یابد نه به معنای تائید کردن و نه زیرپا گذاشتن قواعد و قوانین. شما بعد از همدلی است که میتوانید قواعد، قوانین، خواستهها، سوالات، مخالفت و موافقتهایتان را بیان کنید و انجام دهید.
تجارب مهم زندگیتان را به او منتقل کنید: فرزندان نیاز دارند که شما برخی تجاربتان را با آنها در میان بگذارید. فقط مراقب باشید در این گفتوگو به دنبال درددل کردن و تخلیه احساسات نباشید چراکه این مکالمه برای آموختن فرزندان از شماست. قرار نیست بهازای یک رابطه دوستانه، مسائل و مشکلاتتان را به دوش او بیندازید یا رنجش و آزردگیهایتان از همسر، خانواده همسر یا همکار و رئیستان را به او بگویید بلکه سعی کنید تا جایی که میتوانید به طور مستقیم یا غیرمستقیم ارزشها، موضوعات اخلاقی و دیدگاه خودتان را در میانه این تجارب بیان کنید.
الگوی خوبی برایش باشید: به جای اینکه مدام در فکر تغییر او باشید خودتان را تغییر دهید و نشان دهید چقدر به اعتقادات، ارزشها و عقایدتان پایبندید. اگر مایلید فرزندتان مسیر سالمی را در زندگی پیش بگیرد، سعی کنید خودتان الگوی مناسب و موثری برایش باشید.
تحسین و تائید خود را نسبت به فرزند خود بیان کنید: یکی از مهمترین جنبههای ارتباطی والدین و فرزندان آن است که شما بدرستی متوجه نقاط قوت و ضعف فرزندان خود شوید و نسبت به آنها واکنش درست نشان دهید تا مسیر سالم و خطا را تشخیص دهند. بنابراین موفقیتهایشان را بزرگ جلوه دهید و شکستهایشان را کوچک و محدود. اشتباهاتشان را به عنوان یک اشتباه متذکر شوید و توضیح دهید که انسان جایزالخطاست. خلاصه از کاه، کوه نسازید. به جای سرزنش کردن راههای بیرون آمدن از اشتباه را به او بگویید و تشویقش کنید که تلاش و استقامت داشته باشد.
در مورد خطرات مصرف مواد و سیگار صحبت کنید: یکی از مشکلات والدین این است که خودشان نسبت به مواد اعتیادآور جدید آگاهی کافی ندارند. به همین دلیل برای راهنمایی فرزندانشان به همان مخدرهای متداول قدیمی اشاره میکنند در حالی که که مواد صنعتی و روانگردانی که محصول سالهای اخیر است خطرات به مراتب بیشتری برای جوانان دارد. به همین دلیل لازم است والدین ضمن به روز کردن اطلاعاتشان آنها را به فرزندان منتقل کنند.
دروازه ورود به اعتیاد را نشانش دهید: وقتی والدین در برابر مصرف سیگار و قلیان حساسیتی نشان نمیدهند، تلویحا قبول کردهاند که مصرف مواد اشکالی ندارد. آنچه اشکال دارد وابستگی جسمی و روانی به مواد است. این در حالی است که برخلاف تصور عموم، مصرف سیگار و قلیان به اندازه سایر مواد صدمه زننده است و ترک آنها نیز به مراتب سختتر از مواد سنگینی مثل هروئین است.
والدین وقتی خودشان این مواد را به عنوان یک تفریح میپسندند و از آنها استفاده میکنند به فرزندان خود میآموزند قلیان یا هر ماده دیگری میتواند سبب خوشی و تفریح و شادمانی باشد.