در حال حاضر خدمات درمانی پزشک خانواده به روستاها و شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر رایگان است و این طرح ادامه خواهد داشت. حدود ۱۵ سال است که طرح پزشک خانواده از مناطق روستایی و شهرهای با جمعیت زیر 20 هزار نفر آغاز شده است و پزشک خانواده هنوز کماکان استمرار دارد و فعال است
شفاآنلاین>سلامت>رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت: متاسفانه به دلیل موانع اعتباری، طرح پزشک خانواده تقویت نشده است
به گزارش شفاآنلاین:شیوه فعلی اجرای نظام ارجاع و برنامه پزشک خانواده در ایران به گونهای است که نتوانسته است رضایت بسیاری از اعضای جامعه پزشکی و مردم را جلب کند. تغییر دولتها نیز تاکنون نتوانسته است تاثیر محسوسی بر شکل اجرای این برنامه یا گشایشی در فرصتهای شغلی پیشروی پزشکان عمومی داشته باشد. در این بین، کمبود اعتبارات اجرای طرح پزشک خانواده هم به معضل جدی تبدیل شده که این طرح بنیادین نظام سلامت را با چالش مواجه کرده است. این طرح که حدود 16 سال قبل به مرحله اجرا رسید، تاکنون نیز نتوانسته تاثیر چشمگیری در کاهش هزینههای نظام سلامت داشته باشد.
مصطفی رضایی، رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت هم دقیقا به همین موانع اجرای طرح پزشک خانواده اشاره کرده و به جزئیات چالشهای پیشروی این طرح پرداخته است. رضایی با صراحت تاکید دارد که طرح پزشک خانواده با کمبود جدی اعتبارات مواجه است و به گفته او، تداوم این طرح کلان به اعتبارات قابل توجه نیاز دارد.
وی در خصوص آخرین وضعیت اجرای طرح پزشک خانواده در کشور هم گفت: « در حال حاضر خدمات درمانی پزشک خانواده به روستاها و شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر رایگان است و این طرح ادامه خواهد داشت. حدود ۱۵ سال است که طرح پزشک خانواده از مناطق روستایی و شهرهای با جمعیت زیر 20 هزار نفر آغاز شده است و پزشک خانواده هنوز کماکان استمرار دارد و فعال است.»
رضایی افزود: «حدود هشت سال قبل موضوع پزشک خانواده شهری در دو استان فارس و مازندران شکل گرفت که قرار بود به صورت پایلوت اجرا شود و پس از بررسی نتایج این طرح در سایر شهرهای کشور نیز اجرایی شود. قرار بود به ازای هر ۲۵۰۰ نفر یک پزشک و مراقب سلامت مشغول به فعالیت شوند و از فرصت بخش خصوصی و مطبهای خصوصی برای پیشبرد این موضوع استفاده شود، اما درحال حاضر متاسفانه به دلیل موانع اعتباری این طرح تقویت نشده است. هماکنون نیز اجرای این طرح در استانهای فارس و مازندارن با چالشهای جدی مواجه است.»
رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت ادامه داد: «مهمترین چالش پیش روی این طرح در این استانها به موانع اعتباری برمیگردد. اعتبار و سرانهای که برای این طرح در نظر گرفته شده است پاسخگوی نیاز پزشکان خانواده نیست. پزشکی که در بخش خصوصی مشغول میشود و طرف قرارداد حوزه سلامت میشود تجهیزات و مطب خود را در اختیار قرار میدهد. همچنین مراقبی که استخدام میشود هزینه دارد و اعتبار فعلی دربرگیرنده هزینههای اجرای طرح نیست.»
رضایی در پاسخ به این پرسش که آیا با وجود کمبود اعتبار ممکن است طرح پزشک خانواده متوقف شود، گفت: «در اعتبارت سال ۱۴۰۱ نیز سرانه این دو استان آنچنان که شایسته است در نظر گرفته نشده و اجرای این طرح با مشکلات عدیدهای مواجه است. با این وجود، معاون توسعه وزارت بهداشت تاکید دارند که این طرح در دو استان استمرار پیدا کند و مراقب سلامت تعدیل نشود و پزشکان نیز لغو قرارداد نشوند، مگر اینکه پزشک خانواده با مشکل فنی مواجه باشد و نتوانند برنامههای وزارت بهداشت را اجرا کنند.»
وی اظهار کرد: «بر همین اساس مقرر شده است هزینههای اجرای این طرح از هر منبعی که در دسترس است تامین شود و خدمات پزشک خانواده در روستاها متوقف نخواهد شد. به طور کلی از وقتی دولت جدید روی کار آمد وزیر بهداشت بارها تاکید کرده است که باید در راستای تقویت نظام شبکه گام برداریم. رئیس جمهور نیز در بازدید استان البرز تاکید داشته است که پزشک خانواده اجرایی شود. در همین راستا در دل سند تقویت شبکه که بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری تدوین شد، بحث پزشکی خانواده به عنوان یکی از راهبردهای اصلی در دل سند آمد. این سند در راستای تعالی و عدالت وزارت بهداشت و در راستای سند تحول دولت مردمی است که یکی از برنامههای اصلی موضوع پزشک خانواده است.»
رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت با بیان اینکه سه سناریو برای تامین اعتبار پزشکی خانواده در نظر گرفتیم و اعتبارات آن پیشبینی شده است، گفت: «برنامهریزی کردیم تا پزشک خانواده در سه استان دیگر اجرایی شود و تعداد استانهای بیشتری به این طرح افزوده شود. از اعتبارات پیشبینی شده مبلغ چشمگیری محقق نشده و مقرر شده است تا برنامه مشخص خود را خدمت رئیس جمهور تقدیم کنیم تا تامین اعتبار صورت گیرد و زمینه اجرا فراهم شود.»
رضایی تاکید کرد: «استانهای فارس و مازندران در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۵۰ میلیارد تومان کمبود بودجه دارند، ولی اجرای پزشک خانواده در بخش شهری و روستایی حدود ۲۴ هزار میلیارد اعتبار نیاز دارد که بخشی از آن را سازمانهای بیمهگر تامین اعتبار میکنند. در مجموع اگر بتوانیم همگرایی در تامین اعتبار بین سازمان بیمهگر و سازمان برنامه و بودجه صورت گیرد، میتوانیم این طرح را اجرایی کنیم.»
وی افزود: «اعتبارات و منابع، نظام ارجاع و پرونده الکترونیک سلامت، سه ضلع برای اجرای پزشک خانواده است. اگر موانع پرونده الکترونیک و یکپارچه شدن آن در بخش خصوصی، دولتی و در سطح یک و دو و سه انجام شود و پرونده الکترونیک شکل گیرد، در آن قالب نظام ارجاع به راحتی شکل خواهد گرفت. با اجرای طرح پزشک خانواده، بسیاری از هزینههای درمان کاهش پیدا خواهد کرد. بسیاری از خدمات ما در سطح یک خدمات پیشگیرانه هستند، به طور مثال خدمات غربالگری سرطان است که یکی از آنها غربالگری سرطان روده بزرگ است.»
رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت تاکید کرد: «هزینه غربالگری این بیماری با هزینه سرسامآور شیمیدرمانی قابل مقایسه نیست. پیشگیری و سرمایهگذاری در بخش بهداشت و غربالگری قطعا به نفع نظام است و تنها راه سرمایهگذاری در نظام بهداشت اجرای پزشک خانواده است. در مناطق روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر کمبود نیرو نداریم، اما در مناطق دور دست با کمبودهایی مواجه میشویم که کمبودها از طریق پزشک طرحی جبران میشود، اما به طور کلی در مناطق روستایی کمبود پزشک نداریم و در مناطق شهری نیز از ظرفیت بخش خصوصی استفاده میکنیم.»
دغدغههای جامعه پزشکی در طرح پزشک خانواده
حمید طهماسبی پور، فعال صنفی در حوزه پزشکان عمومی هم با انتقاد از وضعیت فعلی پزشکی خانواده میگوید: «بسیاری از سیاست کلی دولتها در حوزه سلامت به گونهای است که در بلندمدت دنبال نمیشود. مثلا سیاست ثابتی در حوزه سلامت نداریم که طی دو دهه دنبال شود. در نظر بگیرید که مثلا برنامه پزشک خانواده را از سال 84 از روستاها شروع کردند که نصفه و نیمه رها شد. بعد برنامه پزشک خانواده شهری را به شکل پایلوت در دو استان فارس و مازندران آغاز کردند، اما معلوم نیست نتیجهاش چطور شد و چه دستاوردی به دنبال داشت. بعد هم اعلام شد که نظام ارجاع را در شبکه بهداشت و درمان دولتی راهاندازی کردهاند. در این بین، این سوال پیش میآید که بخش خصوصی در این نوع نظام ارجاع، کجا دیده شده است؟ به هر حال واقعیت این است که این برنامههای کوتاه مدت، منطقهای و بدون نگاه به آینده نمیتواند به اجرای علمی نظام ارجاع و افزایش اشتغال پزشکان عمومی کمک کند.»
او یادآور میشود: «شاهد هستیم که الگوی ثابتی برای اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده نداریم. نتیجه این سیاستهای گذرا به نارضایتی مردم و کادر درمان منجر میشود. حتی در این بین خود دولت هم متضرر میشود، زیرا ثمره برنامههایش را نمیبیند. اجرای ناقص نظام ارجاع و برنامه پزشک خانواده، علاوه بر اینکه جایگاه پزشک عمومی در نظام سلامت را خدشهدار کرده، به افزایش هزینههای نظام سلامت نیز دامن زده است.»
طهماسبیپور به راه حل منطقی اجرای نظام ارجاع در کشور اشاره میکند و میگوید: «راه حل منطقی و علمی برای اجرای نظام ارجاع در ایران باید به گونهای باشد که اجرای این برنامه با اجماع نظر مدیران دولتی، نمایندگان بخش خصوصی، انجمنهای علمی و نمایندگان همه فعالان حوزه سلامت همراه باشد. اگر چنین برنامه جامعی تدوین کردیم، آن وقت باید پیگیرانه به دنبال آن باشیم، طوری که تحت هیچ شرایطی متوقف نشود و تغییر دولتها نتواند خللی در روند اجرای این برنامه داشته باشد. در این شرایط است که ما به یک نظام سلامت هوشمند، آیندهدار و با برنامه میرسیم. واضح است که در چنین نظام سلامت هوشمندی، رابطه پزشک عمومی و نظام ارجاع هم به درستی تعریف خواهد شد. همچنین در ادامه این مسیر نیاز است که به مردم و فعالان حوزه سلامت، گزارش کار ارائه شود، یعنی هر سال به طور شفاف اعلام کنند که چند درصد از برنامههای مرتبط با نظام ارجاع به طور موفقیت آمیز اجرا شده و چند درصد به شکست منتهی شده است.»
همچنین فرزاد فرقان، عضو سابق شورای عالی نظام پزشکی کشور نیز تاکید دارد که کلا باید شکل اجرای پزشک خانواده، تغییر پیدا کند و در این زمینه به یک پوستاندازی اساسی نیاز داریم. او توضیح میدهد: «ما باید به دنبال شیوه جدیدی از اجرای پزشک خانواده باشیم. مثلا به نظر نمیرسد که نسخه اروپایی یا نسخههای رایج از برنامه پزشک خانواده در جهان بتواند در کشور ما جواب بدهد. حتی با توجه به تکثر فرهنگی در نقاط مختلف کشور نمیتوان یک نسخه واحد از اجرای برنامه پزشک خانواده را در کل کشور اجرا کرد. مدل پزشک خانوادهای که هماکنون اجرا میشود، یک مدل "مندرآوردی" است که من این مدل را نمیپسندم. در این شرایط من به عنوان یک پزشک نمیپذیرم که به عنوان پزشک خانواده فعالیت کنم، زیرا شرایط نظام سلامت را برای تحقق امنیت سلامت مردم، مساعد نمیبینم.»
او از جایگاه فعلی پزشکان عمومی در برنامه پزشک خانواده نیز انتقاد میکند و میگوید: «با توجه به شرایط فعلی نظام سلامت و برنامه پزشک خانوادهای که هماکنون اجرا میشود، بخش زیادی از پزشکان عمومی به حال خود رها شدهاند، در حالی که سرمایههای زیادی برای آموزش آنها صرف شده است. هیچ سیستم و استراتژی تعریف شدهای نیز برای ساماندهی و بهرهبرداری حداکثری از توان علمی پزشکان عمومی در کشور وجود ندارد. خیلی اوقات آنها خودشان دست به کار میشوند و در شاخههایی مثل زیبایی، درمان اعتیاد و یا درمان دیابت، حضور فعال پیدا میکنند. در مجموع میتوان گفت برنامه پزشک خانواده فعلی نتوانسته است به ارتقای جایگاه شغلی پزشکان عمومی کمک کند.»روزنامه سپید