به گزارش شفا آنلاین،عروس رویایی اغلب پسرهای جوان چه طور است؟ خوشگل ترین، خوش اندام ترین، خوش آب و رنگ ترین و پولدارترین دختر دنیا.
آن دخترهای کم سن و سال، سرانجام سوار سپید پوشی با این ویژگی ها پیدا میکنند؟ پسرهای کم سن و سال، چطور ؟ با پری دریایی شان ملاقات خواهند کرد؟
آنها سه گروهند: گروه اول، کسانی که عاشق میشوند و عشق، طوری جلوی چشم های شان را میگیرد که طرف مقابل را صاحب همه این « ترین » ها میبینند و ازدواج میکنند که البته پس از ازدواج ، عشق، انگشت های نورانی و ظریفش را از جلوی چشم های شان کنار میکشد و حقیقت را آشکار میکند.
این گروه گاهی در حدی پختگی دارند که وقتی می فهمند شریک شان با ایده آلی که در رویاهایشان داشته اند متفاوت است ، وضعیت را می پذیرند و با نگرشی منطقی به زندگی مشترک ادامه میدهند.
گاهی اما مایلند در همان خواب و خیال بمانند پس ناامید می شوند و اوقات شان تلخ میشود و آنوقت یا با قلبی شکسته به زندگی مشترک ادامه میدهند و تسلیم میشوند یا از زندگی مشترک انصراف میدهند و باز پی آن کامل ترین شریک زندگی، از دیدگاه خودشان میگردند.
گروه دوم آنهایی هستند که سال ها منتظر آن بهترین ها میمانند و فرصت های ازدواج را یکی یکی رد میکنند و تک و تنها به پیری میرسند.از میان این گروه هم برخی تسلیم شرایط میشوند و با قضیه کنار میآیند و برخی طاقت تنها ماندن را ندارند و دچار انواع اختلالات روانی مثل افسردگی میشوند.
گروه آخر اما کسانی هستند که ازدواج شان هم بر اساس استدلال های بالغانه است و بنابر این منتظر «ترین» نمیمانند.
می دانید سیر تفکر منطقی آنها چگونه است؟ این گروه با خودشان حساب و کتاب می کنند که آن ایده آل بی نقص، چرا باید آنها را برای ازدواج بپسندد در حالی که بهتر از آنها هم وجود دارد؟ آنها قصه های سیندرلایی را کنار می گذارند تا واقع گرایانه به مسایل نگاه کنند ؟
آنها به همسطحی زوجها در ازدواج اعتقاد دارند پس میپرسند آیا خودشان کامل ترین هستند که انتظار دارند با کامل ترین ازدواج کنند؟ در نگاه واقع بینانه و مجزا از خودشیفتگی، هیچ یک از ما فوق العاده نیستیم همه مان اشکالات و نقاط ضعفی داریم و کسی که برای زندگی مشترک انتخاب میکنیم هم مسلماً نقصهایی دارد.
منظورمان البته این نیست که طرف مقابل را با هر اشکالی برای ازدواج بپذیرید، بلکه میگوییم صفات خوب و بد شریک احتمالی زندگی آینده تان را مقایسه کنید و ببینید آیا صفات خوبش به حدی است که بتوانید اشکالاتش را نادیده بگیرید؟
برای نمونه تقریباً چند سال پیش، دختر مراجع جوانی می گفت خواستگارش سیمای زیبایی ندارد و در راه رفتن ، یکی از پاهایش تا حدی می لنگد و وضع مالی اش متوسط است اما در عوض اخلاقی بسیار خوب و خانواده ای مهربان دارد و با وجود معلولیت، توانسته است دکتری فیزیک بگیرد.
دختر میپرسید که آیا به بهانه وضع جسمی و مالی خواستگارش او را رد کند یا با توجه به صفات مثبتش به او «بله » بگوید.
پیشنهادی که به او کردیم، راهی است که شما هم در صورت سردرگمی و نگرانی در انتخاب طرف مقابل تان باید از آن استفاده کنید. ما از او خواستیم روی یک کاغذ، جدولی با دو ستون عمودی بکشد و بالای یکی از ستون ها بنویسد « نقاط قوت » و بالای دیگری، « نقاط ضعف » .
سپس همه اطلاعاتی را که درباره خواستگارش به دست آورده است در این دو ستون بنویسد و در مرحله بعد، آنها را با هم مقایسه کند یعنی از خود بپرسد هر کدام از نقص ها تا چه حد برای او اهمیت دارد و آن نقاط قوت را چقدر مهم می داند. او به هر کدام از این ویژگی ها بر اساس احساسی که نسبت به آنها داشت نمرهای داد.
نوشتن این مسایل باعث شد افکار دختر مرتب شود و نگرشی واقع بینانه تر نسبت به ماجرا داشته باشد و گذشته از این، خطر بسته شدن چشم هایش را با عشق خنثی کرد، چون سعی میکرد برای پیدا کردن نقص ها، واقع بینانه عمل کند.
دختر وقتی مجموعه نقاط قوت و ضعف خواستگارش را نوشت به نتیجه رسید که هیچ حس منفی نسبت به مشکل جسمی او ندارد و از سوی دیگر، هرگز وضعیت عالی اقتصادی در ابتدای زندگی مشترک از معیارهایش نبوده است و دلش می خواهد جزء به جزء زندگی اش را خودش به دست بیاورد اما همیشه رفتار پسندیده یک مرد و خانوادهاش برایش اهمیت زیادی داشته است.
او پس از تهیه جدول، به توصیه ما، دورهای شش ماهه برای نامزدی شان پیشنهاد کرد تا او را بیشتر و جدی تر محک بزند. سپس بار دیگر جدولی مثل جدول اول تنظیم کرد و آن را کنار جدول قبلی گذاشت و به امتیاز دهی ها دقت کرد.
خوشبختانه نمره های صفات منفی این بار، از دفعه اول کمتر شد و در مقابل ، شمار صفات مثبت، چند برابر و نمره شان، بیشتر. به این ترتیب دختر تصمیم گرفت با خواستگارش ازدواج کند و جالب است بدانید که آنها در این چند سال گذشته ، زندگی رضایتمندانه ای داشته اند.
می دانید چرا برخی افراد سال ها چشم انتظار آمدن بی نظیرترین شریک زندگی میمانند و سرانجام در مجردی پیر میشوند ؟ آنها یک مشکل شناختی دارند ، مشکلی که به تفکرات شان از سال های کودکی بر میگردد و ما در یادداشت بعدی دربارهاش توضیح میدهیم.
جام جم