پس از انقلاب اسلامی ایران به واسطه افزایش تعداد فرزندان در خانوادهها و رسیدن نرخ باروری به رقمی معادل ۶ تا ۷ درصد رسید. در همین راستا در سالهای آخر دهه ۶۰ خورشیدی و اوایل دهه هفتاد سیاست کنترل جمعیت اعمال شد و تا سال ۹۱ ادامه داشت
شفاآنلاین>سلامت> گزارش مرکز آمار ایران حاکی از آن است که ۵۸ درصد از استانهای کشور در سال ۹۹ «باروری کمتر از سطح جانشینی» یعنی بین ۱.۵ تا ۲.۱ فرزند را تجربه کردهاند
به گزارش شفاآنلاین: کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران چند سالی است که به یک دغدغه اساسی در ایران تبدیل شده است به گونهای که حتی برای آن سیاستهای بالادستی به عنوان سیاستهای کلی جمعیت تدوین و توسط رهبر انقلاب در سال ۹۳ ابلاغ شد. از همان سالها قرار شد که با برنامهریزیهای مختلف جمعیت ایران به سطح جانشینی یعنی ۲.۱ فرزند برسد تا هر چه سریعتر خطر کاهش جمعیت و بحران سالمندی پشت سر گذاشته شود.
پس از انقلاب اسلامی ایران به واسطه افزایش تعداد فرزندان در خانوادهها و رسیدن نرخ باروری به رقمی معادل ۶ تا ۷ درصد رسید. در همین راستا در سالهای آخر دهه ۶۰ خورشیدی و اوایل دهه هفتاد سیاست کنترل جمعیت اعمال شد و تا سال ۹۱ ادامه داشت. در این سیاستها دروسی مانند جمعیت و تنظیم خانواده نیز به دانشگاهها راه یافت و اعمال جراحی مانند وازکتومی و توبکتومی در بسیاری از بیمارستانها به صورت رایگان انجام شد.
در سال ۹۱ با کاهش نرخ رشد جمعیت ایران سیاستگذاران، سیاستهای تحدیدی جمعیت را متوقف و در پی ترویج سیاستهای رشد جمعیت برآمدند و برای این منظور سطح جایگزینی ۲.۱ را در نظر گرفتند. باروری سطح جانشینی، طبق تعریف عبارت است از سطحی از باروری مورد نیاز که در نتیجه آن که جمعیت قادر باشد.
برای آنکه جمعیتی قادر باشد خود را بازتولید کند، انتظار آن است که بهطور متوسط هر زن، یک فرزند دختر بهدنیا آورد، بهشرط آنکه آن فرزند دختر آنقدر زنده بماند تا فرزند دختر دیگری را جایگزین خود کند و این روند برای همه نسلهای بعدی نیز رخ دهد. بهعبارت دیگر، باروری سطح جانشینی، نشاندهنده تعداد فرزندانی است که هر زن باید بهدنیا بیاورد تا به حفظ سطح جمعیت فعلی بیانجامد؛ باروری سطح جانشینی، بهعنوان رشد جمعیت صفر برای زن و شریک زندگی خود نیز شناخته شده است.
سطح جانشینی در جهان
اگرچه سطح جایگزینی برای بسیاری از کشورها متفاوت بوده و عدد یکسانی نیست اما مطالعات پژوهشی بر روی ۱۸۷ کشور در فاصله ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ نشان داد باروری سطح جایگزینی تقریباً در همه کشورهای توسعهیافته در محدوده ۲.۱ قرار دارد؛ بهعبارت دیگر عددی است بین ۲ تا ۲.۲ و حدود ۸۰ کشور در حال توسعه جهان هم نرخ باروری سطح جایگزینی بالاتری از ۲.۲ دارند.
نتایج پژوهشها نشان میدهد که بر خلاف تصور عمومی و رایج که باروری سطح جایگزینی را مقداری ثابت (۲.۱ فرزند برای هر زن در سن باروری) در تمام دنیا در نظر میگیرد، در واقع ثابت نیست و دامنه تغییرات تا ۱.۴ فرزند (کمتر از ۲.۱ تا حدود ۳.۵ فرزند) در نوسان است؛ علت اصلی این دامنه تغییرات، تفاوتهای مربوط به مرگومیر است که عمدتاً در کشورهای کمترتوسعهیافته، به چشم میخورد. چنانچه
نرخ کل باروری، از باروری سطح جایگزینی پایینتر باشد، در بلندمدت منجر به کاهش جمعیت خواهد شد؛ در واقع فاصله بین نرخ باروری کل و سطح جانشینی باروری میتواند شدت و میزان مداخلات جمعیتی مورد نیاز در کشور را نشان دهد.
وضعیت رشد جمعیت
میزان رشد سالانه جمعیت کشور طبق آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵ به حدود ۱.۲۴ درصد رسید؛ روند تغییرات این شاخص حاکی از آن است که نهتنها رقم مذکور حاصل یک روند بلندمدت کاهشی در دهههای اخیر است بلکه این روند کاهشی بهگونهای ادامه یافته که طبق آخرین آمار سال ۱۳۹۸ با احتساب مابهتفاوت رقم ۱۴.۴ در هزار برای نرخ موالید و 5.5 در هزار برای نرخ فوت در کشور (یعنی حدود ۱۴ ولادت و ۶ فوت بهازای هر هزار نفر جمعیت)، میزان رشد طبیعی جمعیت به رقم ۰.۸۹ درصد رسیده و لذا به پایینتر از یک درصد کاهش یافته است. برای سال ۱۳۹۹ نیز با توجه به کاهش حدود ۴۰ هزار ولادت در ششماهه نخست سال نسبت به مدت مشابه سال قبل، نرخ رشد جمعیت از ۰.۸ درصد نیز کمتر شد؛ همچنین شاخص بُعد خانوار یا متوسط تعداد افراد در خانوارهای کشور نیز با یک روند بلندمدت کاهشی به سرانه ۳.۳ نفر در هر خانوار در آخرین سرشماری رسید که از کوچکتر شدن مستمر خانوادهها در کشور حکایت دارد.
بازهم نرخ باروری کاهش پیدا کرد
این وضعیت در حالیست که در روزهای گذشته مرکز آمار ایران آخرین تحولات جمعیتی را به ویژه در بخش باروری اعلام کرد. بر این اساس میزان باروری کل کشور در سال ۹۹، ۱.۷۱ فرزند یعنی باروری «کمتر از سطح جانشینی» بوده است و در این بین تهران به همراه چهار استان دیگر نیز باروری «بسیار پایین» داشتهاند.
بر اساس آمار منتشر شده از سوی دفتر جمعیت،نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران، میزان باروری کل کشور از ۲.۰۷ فرزند در سال ۹۶ که میتوان آن را باروری در «سطح جانشینی» در نظر گرفت؛ با سیری نزولی به ۱.۷۱ فرزند در سال ۹۹ یعنی باروری «کمتر از سطح جانشینی» رسیده است. در واقع ۵۸ درصد از استانها در سال ۹۹ «باروری کمتر از سطح جانشینی» یعنی بین ۱.۵ تا ۲.۱ فرزند، ۱۶ درصد از استانها «باروری بسیار پایین» یعنی ۱.۳ فرزند و کمتر از آن، ۱۳ درصد از استانها «باروری پایین» یعنی ۱.۵ فرزند و کمتر از آن و ۱۳ درصد از استانها «باروری بالاتر از سطح جانشینی» یعنی بیشتر از ۲.۱ فرزند داشته اند.
تهران به همراه سمنان، البرز، مازندران و گیلان پنج استان با میزان باروری «بسیار پایین» و سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خوزستان و یزد، چهار استان با میزان باروری «بالاتر از سطح جانشینی» در سال ۹۹ بوده اند.
همچنین در سال گذشته ایلام، قزوین، اصفهان و مرکزی «باروری پایین» و سایر استانها نیز باروری «کمتر از سطح جانشینی» داشتهاند.
گزارش مرکز آمار ایران در حالیست که پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز سال گذشته اعلام کرد: «ایران طی چند دهه اخیر با کاهش قابل توجه میزان باروری مواجه شده است، بهنحوی که نرخ باروری کل ایران از ۶.۸ در سال ۱۳۶۰ به ۱.۷ در سال ۱۳۹۸ تنزل پیدا کرده است. نگاهی به دادههای سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد در این سال، یک میلیون و ۱۹۶ هزار و ۱۳۵ مورد تولد در کشور به ثبت رسیده که در مقایسه با سال گذشته ۱۲ درصد (۱۷۰ هزار مورد کمتر) و در مقایسه با سال ۱۳۹۳، ۲۲ درصد کاهش را نشان میدهد که کمترین میزان ولادت طی ده سال اخیر است.»
بر اساس این گزارش روند خانوادههای تکفرزند نیز نسبت به سایر خانوادهها افزایش قابل توجهی داشته است. طبق آخرین بررسیها، درصد کل خانوادههای دارای یک فرزند (تکفرزندی) با روندی صعودی به حدود ۱۹.۷ درصد رسیده و ۱۳.۵ درصد نیز فاقد فرزند بودهاند (جمعاً ۳۳ درصد تکفرزند و بدون فرزند) این نسبت برای برخی از استانهای کشور به بالای ۵۰ درصد نیز رسیده است. این درحالی است که با وجود شاخصهای اقتصادی خاص در زندگی نسلهای قدیمیتر، فقط ۴.۵ درصد از آن خانوادهها تکفرزند بودهاند، ولی این میزان در نسلهای جدیدتر به ۲۸.۷ درصد رسیده است. از زاویه دیگر، ۷۷ درصد نسلهای قدیمیتر حداقل دارای ۲ فرزند بوده و ۸۰ درصد نسلهای جدیدتر حداکثر دارای 2 فرزند هستند (شامل صفر، یک یا دو فرزند).
جمعیت جوان در سرازیری
مرکز پژوهشهای مجلس همچنین در مورد وضعیت جمعیت جوان کشور اعلام کرد: «همزمان با تحولات جمعیتی فوق، سهم جمعیت جوان در کشور نیز دچار تحولات جدی شده، بهنحوی که در سه سرشماری اخیر در فاصلهی سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ سهم جمعیت جوان کشور وارد روند نزولی شده و از بیشترین میزان خود در سال ۱۳۸۵ ( ۳۸.۵ درصد) با کاهشی حدوداً ۱۰ درصدی به ۲۵.۱ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به نزولی شدن جمعیت جوان کشور اشاره دارد که بر اساس آن جمعیت کنونی به سرعت در حال پیر شدن بوده و به گفته بسیاری از کارشناسان جمعیت سالمند ایران که در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون نفر قرار است تا ۲۰ سال دیگر دوبرابر شود.
موافقت در رشد جمعیت اختلاف در سیاستها
افزایش جمعیت سالمند کشور در کنار کاهش نرخ رشد جمعیت سناریوهای نگرانکنندهای را در ذهن کارشناسان جمعیت و سیاستگذاران اجتماعی و اقتصادی ترسیم میکند. بر همین اساس است که سیاستها و برنامههای مختلفی برای افزایش نرخ جمعیت در سالهای اخیر پیشنهاد شده است که آخرین آنها طرح جوانی جمعیت است که به محل اختلاف نظام سلامت و در راس آن وزارت بهداشت و برخی از نمایندگان مجلس تبدیل شده است. تقریبا امروزه بر لزوم افزایش نرخ جمعیت توافق وجود دارد اما سیاستها و نحوه اجرای آنها محل مناقشه بسیاری از مسئولان و کارشناسان این حوزه است.
از جمله این سیاستها و برنامهها طرح تعالی جمعیت و خانواده بود که در سال ۹۲ با هدف افزایش نرخ باروری به حداقل 2.5 فرزند بهازای هر زن (بالاتر از نرخ جانشینی ۲.۱ فرزند به ازای هر زن) با ۵۰ ماده ازسوی نمایندگان تهیه و اعلام وصول شد. با اینحال این طرح بهدلایل متعدد در مجلس به سرانجام نرسید و در مجلس دهم با اصلاح و حذف برخی از مواد آن، مجدداً، در دستور بررسی قرار گرفت. علیرغم تصویب این طرح در کمیسیون فرهنگی مجلس در تاریخ، تا پایان دوره دهم این طرح در دستور کار صحن علنی قرار نگرفت و مجلس دهم نیز بدون تصویب این طرح بهکار خود پایان داد. طرح جمعیت و تعالی خانواده با اعمال اصلاحاتی و با ۳۷ ماده در سال ۹۹ با عنوان به روز شدهای به نام «طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده» دوباره در دستور کار مجلس قرار گرفت. در واقع مجلس یازدهم، سال گذشته با اعلام وصول طرح جمعیت و تعالی خانواده کار خود را آغاز کرد و در ادامه برای حصول نتیجه با استناد به اصل ۸۵ قانون اساسی، کمیسیون مشترکی برگرفته از کمیسیونهای فرهنگی، بهداشت، اجتماعی، برنامه و بودجه، اقتصادی، کشاورزی، عمران و امنیت ملی و سیاست خارجی تشکیل داد تا این طرح را با عنوان جدید طرح «جوانی جمعیت و تعالی خانواده» به سرانجام برساند. این طرح جدید هم با مخالفتهای گوناگونی از سوی وزارت بهداشت و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار گرفت و پس از طرح اشکال شورای نگهبان قرار شد که این طرح بازبینی و اشکالات آن رفع شود. با این حال به نظر میرسد که این طرح امسال تاییدیه شورای نگهبان را گرفته و در دولت کنونی وارد فاز اجرا شود.
از سوی دیگر با هدف تشویق به فرزندآوری در قانون بودجه امسال بستهای برای فرزندآوری گنجانده شده است که بر اساس آن قرار است به خانوادههایی که فرزند سوم به بعد را در سال گذشته به دنیا آورده یا امسال به دنیا میآورند تا سقف ۹۰۰ میلیارد تومان (هر خانواده ۱۵۰ میلیون تومان) تسهیلات ودیعه، ساخت یا خرید مسکن اعطا شود که بر این اساس ۶ هزار خانوار میتوانند این تسهیلات را اخذ کنند، در حالی که طبق اطلاعات ثبت شده، ۸۰ هزار خانوار دارای ۳ فرزند و بالاتر فاقد مسکن در کشور داریم یعنی صرفاً ۷.۵ درصد مشمولان میتوانند وام ودیعه مسکن فرزندآوری دریافت کنند.روزنامه سپید