کد خبر: ۲۶۵۰۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۹ - ۰۸ تير ۱۳۹۳ - 2014June 29
شفا آنلاين-اگر والدين از ويژگي هاي دوره نوجواني شناخت کافي داشته باشند، بسياري از رفتارهاي ناخوشايند فرزندانشان را غيرطبيعي نمي دانند. چنين والديني در برابر رفتارهاي نامناسب نوجوانشان، عکس العمل هاي تندي نشان نمي دهند که به تيرگي روابط با نوجوانشان منجر شود.نکته مهمي که دوره نوجواني را براي والدين عجيب، شگفت انگيز يا مبهم و غير قابل شناخت مي کند، تغيير و تحولات گسترده در رفتار و روحيات فرزندشان در اين دوره است.

۱ - علاقه به داشتن آزادي هرچه بيشتر در خانواده: در يک نظر سنجي که بين ۲۷ هزار نوجوان دبيرستاني انجام شد، مشخص شد که بيش از دو سوم نوجوانان زماني که با دليل و منطق با آن ها صحبت مي کنيم، از اين که والدينشان براي آن ها قواعد و مقررات خاصي تعيين کرده اند، راضي هستند و تنها يک سوم آن ها دوست دارند که در زندگي هيچ محدوديتي نداشته باشند.

۲ - گرايش به گروه سياسي مقابل نظر والدين: اين مسئله تنها درباره تعداد بسيار کمي از نوجوانان صدق مي کند. نوجوانان هرقدر هم که تحصيل مي کنند و حتي زماني که سطح تحصيلاتشان از والدينشان هم بيشتر شود، باز هم در بيشتر موارد از لحاظ سياسي همسو با والدينشان هستند و همان عقايد و باورها را دارند.

۳ - قرار نگرفتن تحت نظارت والدين: عقايد، انگيزه ها و نگرش نوجوانان به شدت تحت تاثير والدين آن هاست. ارزش هايي که والدين در ذهن فرزندان ايجاد مي کنند، معمولا تا پايان عمر در افراد باقي مي ماند اگرچه در بسياري از موارد افراد سعي دارند اين واقعيت را پنهان کنند اما با نگاهي دقيق تر در رفتار و باورهاي آن ها در مي يابيم که آن ها تحت تاثير باورهايي هستند که والدينشان در آن ها شکل داده اند.

۴ - عشق به والدين: عشق آموختني است. ما افرادي را دوست داريم که دوستمان دارند و ما اين موضوع را از رفتار، نوع سخن گفتن و توجهي که به ما دارند، متوجه مي شويم.

۵ - تاثير شغل والدين بر نوع رفتار با فرزندان: والدين ناخودآگاه رفتارهايي را به فرزندانشان مي آموزند که مي دانند در محيط کارشان به آن رفتارها پاداش داده مي شود. مثلا پدر يا مادرخلاق و مستقلي که در محيط کارش به خاطر داشتن اين ويژگي ها تشويق شده است، همواره فرزندش را تشويق مي کند تا آن ها هم مستقل و خلاق باشند. در حالي که اگر فردي از طريق کمک گرفتن از ديگران موفق شده باشد سعي مي کند فرزندش را به گونه اي تربيت کند که از ديگران اطاعت و مطابق خواست آن ها رفتار کند.

۶ - اجتماعي شدن نوجوان نتيجه مستقل بودن شخصيت والدين: براي اين که فرزندي در اجتماع موفق شود، معمولا قوي بودن مادر بيشتر از قوي بودن پدر اهميت دارد. اگر مادري ورزشکار باشد فرزند او بيشتر به ورزش گرايش پيدا مي کند تا زماني که پدر خانواده ورزشکار باشد. همچنين زماني که مادر خانواده شخصيتي قوي و مستقل داشته باشد فرزندانش بيشتر از زماني که پدر خانواده اين ويژگي ها را داشته باشد، در اجتماع موفق مي شوند.

۷ - تمايل به ادامه دادن شغل پدر: تحقيقات دانشمندان نشان مي دهد زماني که مردي در محيط کارش مقام بالا و مديريت سخت گيرانه داشته باشد، اين ويژگي اخلاقي يعني حس مديريت را در خانه نيز دارد. در برخي موارد جو خانه چنين افرادي بيشتر استبدادي و کمتر مشارکتي و دوستانه است. به همين دليل فرزندان اين خانواده ها آزادي و جو دوستانه بيشتري را آرزو مي کنند. زماني که فرزندان اين خانواده ها رشد مي کنند و وارد اجتماع مي شوند، دوست دارند از مشاغلي که بسيار پر مسئوليت و دشوار است، اجتناب کنند و در نتيجه در برخورد با مقامات بالاتر از خودشان با مشکلات گوناگوني مواجه مي شوند.

۸ - ارتباط با والدين و تأثير آن در موفقيت شغلي: نوجواناني که بيشتر وقتشان را با والدينشان مي گذرانند، در مقايسه با نوجواناني که مدام مشغول بازي با دوستانشان هستند، در اجتماع موفق تر مي شوند.

۹ - اجتماعي بودن فرزندان در خانواده هاي پرجمعيت: شواهد بسياري وجود دارد که نشان مي دهد کودکان خانواده هاي کوچک تر تمايل بيشتري به اجتماعي شدن دارند. البته اين تمايل در کودکان خانواده هاي پرجمعيت نيز وجود دارد و تفاوت اين 2 گروه خيلي چشمگير نيست.

۱۰ - ارتباط موفقيت با کوچکتر يا بزرگ‌تر بودن: دانشمندان در بررسي هايي که بين ۴۰۰ هزار نفر انجام داده اند، دريافته اند که به طور کلي IQ فرزندان بزرگ تر خانواده، بالاتر از فرزندان کوچک تر است.

خراسان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: