شفاآنلاین-هیچوقت تا به حال به خوششانسی یا بدشانسی فکر کردهاید. آیا این جملات را شنیدهاید: «پیشونی، میشونی»، «خر ما از کرگی دم نداشت» یا «طرف دست به دریا میزنه خشک میشه» و «عجب آدم خوششانسی» و... معنی این جملات و ضربالمثلها در فرهنگ لغات ما چیست؟
به گزارش شفا آنلاین،اگر بخواهیم واژه شانس را معنا کنیم، باید بگوییم که
این کلمه از ریشه فرانسوی گرفته شده و به معنای بخت و اقبال زبان خودمان
است اما آیا ذاتا کسی بدشانس به دنیا میآید؟ آیا کسی بهطور ذاتی
خوشاقبال متولد میشود؟ معنای واقعی و حقیقی خوشبختی افراد آیا شانس و
اقبال آنهاست؟ اینها پرسشها و نکاتی بسیار مهم هستند که به تکتک آنها
پاسخ میدهیم.
نگرشهای ذهنی
با توجه به آنچه در بالا مطرح شد،
خوششانسی یا بدشانسی از ذهنیات افراد و نوع نگرش آنها نشأت میگیرد.
خوششانسی یا بدشانسی به تربیت درست والدین برای کودکان و تشویق بهموقع
جهت برنامهریزی و آیندهسازی درست میتواند تعبیر شود. انسانها با توجه
به قوه عقلانی که نعمتی است از سوی باریتعالی، میتوانند با آموختن روشهای
درست زندگی، مهارتهای ارتباطی صحیح، کارآموزی و آموزش حرفهای برای زندگی
طعم خوشبختی را احساس کنند و این خوشبختی، احساسی است درونی که مختص فرد
است یعنی افراد خودشان این احساس را دارند که با داشتههایشان خوشبختند یا
خیر. چهبسا انسانهایی که با امکاناتی کم، بسیار خوشحال و خوشبخت، سرشار
از انرژی و راضی از زندگیشان هستند اما هستند افرادی که در نعمت فراوان به
سر میبرند و این احساس درونی را ندارند. بیاییم طرز فکر جدید داشته باشیم
و با تلاش و همت خود، زندگی را زیبا، دوستداشتنی، با آرامش و موفقیت و
بهتر از پیش کنیم.
معنای خوشبختی
اما حالا اگر از تمام این صحبتها
بگذریم، معنای واقعی خوشبختی چیست؟ باید بگوییم، انسانها از بدو تولد در
محیطها و فرهنگهای متنوع به دنیا میآیند. زمانی که کودک محیط اطراف را
درک میکند و میتواند تقریبا با داستانها و کتابهایی که برایش خوانده
میشود تعامل برقرار کند ۴، ۵ساله است. در این سنین چنانچه داستانهای
گوناگون کودکان در فرهنگهای مختلف بازشناسی شود میتوان متوجه شد، مردم
کشورهایی که موفقیت خود را به شانس، بیشتر مربوط میدانند معمولا از طرف
پدران، مادران و نیاکان خود داستانهای حیرتانگیز و داستانهایی که در
آنها امید به زندگی، سوژه اصلی است، بیشتر میشنوند. از سوی دیگر شاهد
زمینههای موفقیت این افراد در بزرگسالی هستیم. پس خوششانسی یا بدشانسی
مادرزادی نیست.
نقش شانس
زندگی افراد اغلب دستمایه اهداف و
عشقورزیدن به تکتک لحظههاست اما اگر افراد ناتوانیهای خود را به گردن
روزگار بیندازند و از سیستم دفاعی استفاده کنند. این ناکامیها و
ناتوانیها را به عوامل بیرونی نسبت داده تا خود را از کنشهای ناکامی
برهانند. مثلا میگویند: «من شانس ندارم. هرجا پا میگذارم از زمین و زمان
برام میباره.» یا «دریا رو دیدی، منو ببرن کنارش، کویر لوت میشه.»
خیلیوقتها این اشتباه و طرز فکر ما است که آن را اشتباهی به شانس تعبیر
میکنیم. این موقعیتها میتواند به صورت مثبت نیز رقم بخورد. شخصی موفقیت
نسبی به دست آورده درحالیکه محیط، اطرافیان و دوستان، همه و همه در این
موفقیت سهم داشتهاند اما او اینگونه معنا میکند که «این من بودم که شانس
خوبی داشتهام و در کارم موفقیت به دست آوردهام.»