وی ادامه داد: خانواده طی 50 سال اخیر در نتیجه تغییر در ساختار در سطح جهانی دچار تحولاتی شده است که از جمله آنها به کوچکتر شدن اندازه و ابعاد خانواده، تاخیر در ازدواج و فرزند آوری، افزایش آمار طلاق میتوان اشاره کرد. علاوه بر تحولات ساختاری از جمله عوامل دیگری که بر خانواده تاثیر گذاشته است میتوان به گرایش جهانی به مهاجرت، پدیده کهنسالی جمعیت، ایدز و آثار جهانی شدن اشاره کرد.
مولاوردی با بیان اینکه این عوامل اجتماعی پویا تاثیرات آشکاری بر ظرفیتهای خانواده گذاشته است، تصریح کرد: امروزه با تغییر نقشها و الگوهای خانواده بخشی از کارکردهای خانواده دچار اختلال شده و با گسترش شهرنشینی خانواده هستهای رواج بیشتری یافته است و نقش تعیین کننده مرد در معیشت از انحصار او بیرون آمده و شاهد ورود انبوه زنان به کارهای خارج از خانه هستیم که از جمله دلایل این امر افزایش سلامت و امنیت اجتماعی و بالا رفتن سطح دانش آموختگی زنان از یک سو و مشکلات اقتصادی و ضرورت حمایت مالی و کمک به اقتصاد خانواده و گرایش زنان به استقلال اقتصادی است و ایران نیز در حال تجربه تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی است.
به گفته معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، در حال حاضر معضلاتی وجود دارد که نهاد خانواده و روابط آن را در جوامع مختلف در سراسر جهان تهدید میکند و خانواده با با آسیبهای اجتماعی روبه روبست. اصل وجود این آسیبها اجتناب ناپذیر است، اما میتوان و باید با تشریک مساعی دولت و نهادهای مدنی و یکایک اعضای جامعه، از شدت این آسیبها کاست؛ چرا که این آسیبها را میتوان در جامعه مدرن مهار کرد اما ریشه کنی آنها ممکن نیست.
وی با اشاره به اینکه شناخت و تبیین درست تغییرات و چالشهای ساختاری خانواده و فهم درست و واقع گرایانه آسیبها میتواند به مهار آنها بینجامد، تصریح کرد: امروزه تلاش قابل توجهی از سوی اعضای جوان و سالمند خانوادهها به منظور غلبه بر فقر انجام شده است و ایجاد توازن و تعادل میان کار و مسئولیتهای اجتماعی و حفظ ارتباطات میان نسلی به مرور دشوارتر شده است.
مولاوردی ادامه داد: با توجه به این مشکلات قرار است مواجهه خانواده با فقر، تضمین توازن میان کار، خانواده و پیشبرد همبستگی اجتماعی میان نسلهای مختلف مورد توجه قرار گیرد و تحقق این امر مهم بدون همکاری بخشهای مختلف از جمله کارگزاران دولتی، موسسات غیر دولتی، بخش خصوصی و نهادهای مدنی میسر نمیشود. بنابراین باید تلاش کرد همکاری آنها را در سطوح مختلف جذب کرد.
وی در پایان گفت: اگرچه نمیتوان بین دموکراسی در سطح کلان با دموکراسی در سطح خانواده تناظر یک به یک برقرار کرد؛ اما تقویت هر یک از آنها به تقویت دیگری منجر میشود. در واقع دموکراسی را مانند هر محصول دیگری باید کاشت، داشت و برداشت و نمیتوان انتظار داشت که یک شبه ره صد ساله را پیمود. در این شرایط بذر دموکراسی باید در خانواده کاشته و به طور مرتب آبیاری و پرورش داده شود تا نهال آن بعدها در مدرسه و جامعه مورد مراقبت جدی قرار گیرد و بارور شود و مرحله داشت خود را پشت سر بگذارد سپس آماده ورود به مرحله برداشت در جامعه شود.