کد خبر: ۲۱۱۱۰۲
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۴ - ۲۰ مهر ۱۳۹۷ - 2018October 12
عشق واژه‌ای مقدس است که متاسفانه این روز‌ها به سخره گرفته شده و از آن در جای خود استفاده نمی‌شود
 عشق واژه‌ای مقدس است که متاسفانه این روز‌ها به سخره گرفته شده و از آن در جای خود استفاده نمی‌شود، بطور مثال فردی برای حیوان خانگی، اتومبیل و ... از واژه «عشقم» استفاده می کند.

بسیاری از افراد تعابیر متفاوتی از عشق و عاشقی دارند و از طرفی نیز می‌توان گفت که این واژه زیبا برای خود انواع متفاوتی دارد.

امروز به بررسی و ریشه یابی واژه عشق و مفهوم آن از دیدگاه اندیشمندان و بزرگان بپردازیم، پس پیشنهاد می‌کنیم کمی عاشقانه این مطلب را از نظر بگذرانید.

ریشه یابی واژه عشق
عشق از عشقه گرفته شده و آن گیاهی بدون ریشه است به نام لبلاب، چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند.

عشق صوری درخت جسم صاحبش را، خُشک و زردرو می‌کند، اما عشق معنوی بیخ درخت هستی اعتباری عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند. عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده‌اند.

مطالعات نشان داده‌است که هنگام احساس علاقه زیاد و عشق تغییر و تحولات چشمگیر‌ی در بدن اتفاق می‌افتد و بدن واکنش‌های متفاوتی را از خود نشان می‌دهد.

در گذشته تصور می‌شد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد؛ ولی عربی و عبری هر دو از خانوادهٔ زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنی‌های یکسان دارند؛ و عجیب است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانواده‌است؛ ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از iška اوستایی به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جستجو کردن» پیوند دارد.

 چرا عاشق می‌شویم؟

همچنین به گواهی بهرام فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهٔ هندی و اروپایی (زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن می‌آید که شکل آن aisskā به چم خواست، گرایش و جستجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژهٔ هندی و اروپایی نخستین ais بازمانده‌است.

فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری می‌کند، ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به کار می‌برد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی می‌دهد که واژهٔ دیگری را جای‌گزین عشق کند، واژهٔ حُب را به کار نمی‌برد.

در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلداده یا عاشق و به کسی که مورد احساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر، دلربا یا معشوق می‌گویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، درباهٔ عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختی‌های عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی اوقات، این کلمه دربارهٔ عشق انسان به خدا نیز آمده‌است که در مقوله عرفان و مذهب می‌گنجد.

انواع عشق
عشق حیرانی - اصطلاح حیرانی (Agape) توسط مسیحیان اولیه (و به خصوص یونانیان، ریشه این کلمه یونانی است) برای اشاره به پذیرش بی‌قید و شرط و دوست داشتن یک فرد اطلاق شده‌است. این نوع از عشق بر اساس تصمیم و نه احساسات شکل می‌گیرد.
عشق با وقار - نوعی رفتار مودبانه و موقرانه که در اواخر قرون وسطی در مورد خانم‌ها و عاشقان آن‌ها به کار می‌رفت.

عشق دروغین - نوعی عشق نادرست با هدف کسب مادیات (می توان مفهوم عشق را برای این نوع، قائل نشد)
عشق جنسی (eros) - میل جنسی نسبت به یک فرد
عشق به خانواده - عشق به افراد خانواده و مهربانی به آن‌ها
عشق آزاد - رابطه جنسی بر اساس انتخاب فرد که محدود به ازدواج نمی‌شود
شیفتگی - در عهد جدید به معنای عشق احساسی مشروط به کار می‌رود یعنی «دوستت دارم چون…»
عشق افلاطونی – یک رابطه نزدیک که درآن رابطه جنسی وجود ندارد یا سرکوب یا محدود شده‌است.
عشق ظاهری - رابطه عاشقانه‌ای که در آن پختگی لازم وجود ندارد و «راستین» نیست. این کلمه دارای بار معنایی منفی است و تأکید دارد که عشق در دوران جوانی معمولاً کمتر راستین و واقعی است.
عشق به مذهب - تعهد و دوست داشتن خدا یا مذهب
عشق رومانتیک ـ. علاقه‌ای که ترکیبی از صمیمیت و میل جنسی است
عشق راستین - عشق بدون قید و شرط یا انگیزه خاص. دوست داشتن فرد فقط به خاطر خود و نه رفتار‌ها یا عقایدش. همچنین به عشق بی‌قید و شرط اشاره دارد.
عشق یک طرفه - مهر عاطفه‌ای که یک طرفه‌است

شهوت - عاطفه بر اساس شهوت و تمایل به ارضای نفس.
عشق لحظه‌ای - عشقی که در لحظه‌ای که فرد برای اولین بار با فردی تماس می‌گیرد به وجود می‌آید. از این عشق به مراتب در داستان‌ها و ادبیات یاد شده‌است و به " love at first sight " معروف است.
عشق مستلزم فداکاری - فداکاری و گذشتن از جان یا چیز با ارزش دیگری برمبنای عشق.
عشق اساطیری - به عشق‌های داستانی و سرشار از شور و هیجان به معشوق رسیدن عشق اساطیری می‌گویند.

مفهوم و معنای عشق از نظر اندیشمندان
از نظر بسیاری از افراد عشق را می‌توان معنا کرد و امروز می‌خواهیم مفهوم عشق را از نگاه اندیشمندان و بزرگان و از دیدگاه نوروسایکولوژی بررسی کنیم.

عشق یکی از قوی‌ترین نقاط مشترک همه انسانهاست. میلی است که موجب شیفتگی، احساسات قوی و تمایل شدید به با هم بودن می‌شود. علم عصب‌شناسی اخیراً به بررسی و مطالعه عشق در مغز علاقه‌مند شده است و با کمک تکنیک‌های MRI امروز می‌توانیم راه‌هایی که با انجام آزمایشات در مغز انسان فعال می‌شوند را تصویربرداری کنیم.

عشق می‌تواند منبع شادی باشد. اما وقتی با عدم‌پذیرش از طرف مقابل روبه‌رو شود، می‌تواند ناامیدکننده و ویرانگر باشد. عشق در انسان‌ها به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است و پدیده‌ای میان‌فرهنگی تلقی شده است، چیزی که تقریباً همه انسان‌ها می‌توانند در طول زندگی خود آن را تجربه کنند. اما وقتی عاشق می‌شوید چه اتفاقی در مغزتان می‌افتد؟

۳ مرحله عشق
هلن فیشر (Helen Fisher)، متخصص انسان‌شناس بیولوژیک که درمورد عشق تحقیق می‌کند، پیش‌بینی می‌کند که سه مرحله مختلف عشق در مغز وجود دارد.

شهوت: که میل جنسی انسانی هم خوانده می‌شود و نسبت به افراد زیادی ایجاد می‌شود.
عشق پرشور: فرد روی یک نفر خاص متمرکز می‌شود و این فرد برای او جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند.
وابستگی: سطح اضطراب پایین آمده و فرد حس پیوند عمیقی با فردمقابل خود پیدا می‌کند، پیوندی ماندگار برای تمام عمر.
این مراحل عشق می‌تواند در یک زمان برای یک نفر و یا در مقاطع زمانی مختلف برای افراد متفاوت حس شود.

عشق پرشور
مرحله عشق پرشور همان مرحله‌ای از عشق است که «عشق ماه‌عسلی» خوانده می‌شود. افراد در این مرحله از عشق با خوب پیش رفتن اوضاع در کنار هم هیجان و انرژی بسیار بالایی را تجربه کرده و در مواقع ناسازگاری و اختلاف، دچار ناراحتی می‌شوند. این بخاطر این واقعیت است که عشق دقیقاً بر همان قسمت‌هایی از مغز اثر می‌گذارد که در مواقع انگیزه و تحریک تاثیر می‌بیند. عشق یک سیستم پاداش قدیمی برای انسانهاست. این حس طوری رشد کرده است که فرد بتواند طرف‌مقابل خود را برای مدتی طولانی تحمل کرده و بتواند تولیدمثل کند. اما خیلی مهم است که بدانید این پدیده جادویی عاشق شدن با عوامل درون‌ریز مختلفی تنظیم می‌شود.

هلن فیشر و همکاران او بخاطر ویرانگری‌هایی که عشق می‌تواند ایجاد کند، به این موضوع علاقه‌مند شده‌اند. آن‌ها هفده نفر که شدیداً عاشق بودند را تحت آزمایش اسکن مغز fMRI قرار دادند تا دو فرضیه را بررسی کنند: اول اینکه می‌خواستند بدانند که عشق مسیر‌های دوپامینرژیک قشری بالا را نیز درگیر می‌کند یا نه و دوم اینکه می‌خواستند بدانند که عشق حسی خاص است یا رفتاری هدفمند که منجر به احساسات مختلف می‌شود. ده زن و هفت مرد ۱۸ تا ۲۶ ساله مورد مطالعه قرار گرفتند. با هرکدام از شرکت‌کننده‌ها به طور اختصاصی مصاحبه شد تا شدت و طول مدت رابطه عاشقانه آن‌ها ارزیابی شود. بعد از این پرسشنامه‌ها و مصاحبه‌ها، مغز این شرکت‌کننده‌ها برای مدت زمانی مشخص که در طول آن ابتدا به عکس عشق خود و بعد عکس یک فرد کاملاً غریبه خیره نگاه می‌کردند، اسکن شد.

عشق با بدن ما چه می‌کند؟

این محققان فعالیت‌هایی در قسمت‌های مختلف مغز مخصوص عشق آن فرد مشاهده کردند. سمت راست قسمت میانی بطنی یکی از بخش‌های مرکزی بوده که با نگاه کردن به عکس معشوق به فعالیت افتاده است. این دقیقاً بخش دستگاه پاداش در مغز است که طی تحریک، توجه دقیق و انگیزه برای دریافت پاداش فعال می‌شود. بااینکه فیشر و همکاران او از جمعیت بسیار کوچک ۱۷ نفره که همه علاقه‌مند به جنس‌مخالف و در یک محدوده سنی و از پیشینه یکسان بودند استفاده کرده است، اما فرضیه‌های آن‌ها درست از آب درآمده و عشق بخشی از یک دستگاه پاداش بزرگ‌تر در مغز مشاهده شد که موجب بروز احساسات مختلفی در فرد می‌شود. عشق یک احساس ابتدایی نیست بلکه به فرد پاداش می‌دهد که تلاش کنند نسبت به شریک عشقی خود وابستگی ایجاد کنند، به بقا و تولیدمثل آن‌ها کمک کنند.

انتقال‌دهنده‌های عصبی
انتقال‌دهنده‌های عصبی هورمون‌هایی مثل دوپامین، سروتونین، اکسی‌توسین، وازوپرسین و تستوسترون هستند که آن‌ها هم نقش مهمی در احساسات مختلف افراد در عشق ایفا می‌کنند.

دوپامین که یکی از این انتقال‌دهنده‌های عصبی است، مسئول احساسات پاداش‌دهنده‌ای است که بعد از غذا خوردن یا برقراری رابطه‌جنسی احساس می‌کنید. دوپامین موجی از موادشیمیایی را به درون مغز هدایت می‌کند که به بدن اطلاع می‌دهد رفتار ما تقویت‌کننده تناسب‌انداممان است. درعین‌حال، موجب بروز احساس خوب در ما شده و به ما انگیزه می‌دهد در آینده نیز آن رفتار را تکرار کنیم. ترشح دوپامین موقع عاشق شدن افراد افزایش می‌یابد. علاوه‌براین، هرچه کار‌های جدیدترین با شریک‌عشقی خود انجام دهند، دوپامین بیشتری تولید خواهند کرد.

سروتونین نیز در تجربه عشقی دخیل است. این هورمون مسئول احساس سلامت، تنظیم حال و هوا و خلق‌وخو، اضطراب، اشتها و خواب می‌شود. سطح سروتونین در عشق پایین می‌آید. علاوه‌براین، در افرادیکه از مشکلات اضطراب مثل اختلال وسواس رنج می‌برند نیز پایین می‌باشد. دانشمندان معتقدند که این نشان می‌دهد چرا کسانیکه عاشق می‌شوند نسبت به فردمقابل خود احساس وسواس و تعصب پیدا می‌کنند و احساس می‌کنند باید دفعات متوالی در طول روز با طرف خود تماس گرفته و با او صحبت کنند. همچنین این افراد ممکن است دچار کم‌خوابی و بی‌اشت‌هایی شوند که با کاهش سروتونین در بدن قابل توجیه است.

اکسی‌توسین نیز نقشی اساسی در احساس عاشقی دارد چراکه این هورمون به هورمون پیوند معروف است. این هورمون نیز مسئول احساس اعتماد، وابستگی در دوران به دنیا آوردن فرزند و دوران کودکی و رفتار‌های همدلانه و دلسوزانه است که بعد از ارگاسم نیز ترشح می‌شود. این هورمون برای تقویت و حفظ پیوند‌های اجتماعی نیز تولید می‌شود.

چگونه از احساس و عشق واقعی یک مرد سر دربیاوریم؟

با ترکیب این هورمون‌ها، به آن هجوم دوپامین که با دیدن معشوقمان به ما دست می‌دهد معتاد می‌شویم و همین باعث می‌شود بخواهیم او را بار‌ها و بار‌ها ببینیم و دوست نداریم از او جدا شویم.

عشق هزاران سال است که در میان انسان‌ها اتفاق می‌افتد. در طول نسل‌های مختلف تغییر کرده است تا تولیدمثل را تقویت کند. در فرهنگ‌های مختلف به طرق مختلف تجربه می‌شود، اما در ابتدایی‌ترین صورت ممکن آن، برای ایجاد پیوند و ارتباط قوی بین انسان‌ها استفاده می‌شود. yjc
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: