به گزارش شفا آنلاین،مشغول خرید از یک مغازه هستی که متوجه می شوی مغازه دار به تو زل زده و سنگینی نگاهش نمی گذارد جنس دلخواه را با آرامش خیال انتخاب کنی. در حال عبور از مسیر همیشگی هستی که یک نفر سایه به سایه دنبالت راه افتاده و هر لحظه به تو نزدیک تر می شود. یک کار اضطراری، تو را بعد از غروب آفتاب به خیابان آورده و آن وقت مردهای رهگذر چند جمله ای در گوشت می گویند که یعنی بدانی این وقت بیرون آمدن از خانه نیست. در تاکسی نشسته ای، در اتوبوس ایستاده ای، اشتباها به واگن مردانه مترو وارد شده ای که یک مرد یا چند مرد مزاحمت می شوند و با ایما و اشاره یا با نگاه یا با متلک پراکنی آرامشت را می گیرند.
این موقعیت های آزاردهنده را بسیاری از زنان و دختران تجربه کرده اند؛تجربیاتی که جامعه شناسان آن را در قالب چهار نوع مزاحمت طبقه بندی می کنند: مزاحمت بصری، کلامی، تعقیبی و لمسی.
زن بودن هنوز هم محدودیت های خاص خودش را دارد، حتی با این که فرهنگ و شرایط زندگی در سال های اخیر تغییرات زیادی کرده و گمان می رود اوضاع زنان بهتر شده است؛ بیشتر زنان در خیابان ها یا اماکن عمومی راحت نیستند و از آزارهای احتمالی بیم دارند، چون نمی توان پیش بینی کرد که کدام یک از رهگذران مزاحمند و قصد آزار دارند و این مزاحمت قرار است درکدام منطقه و به چه شکل اتفاق بیفتد.
در علم جامعه شناسی، مزاحمت های خیابانی به عنوان یکی از شکل های ممنوع تبعیض جنسی علیه زنان معرفی می شود که در عین حال، عرصه عمومی را نیز به محیطی ناامن تبدیل می کند. طبق تعریف گاردنر، جامعه شناس، مزاحمت خیابانی، رفتارهای کلامی و غیرکلامی دارای ماهیت جنسی است که همه انواع توهین، کنایه زدن، فریاد کشیدن، تنه زدن و خیره شدن را در برمی گیرد. نکته مهم در مزاحمت ها این است که همواره از سوی مردان در مکان های عمومی یا نیمه عمومی اعمال می شود و قربانیان آنها همیشه زنان هستند.
به این ترتیب وقتی به مزاحمت خیابانی به چشم خشونت و نوعی تبعیض نگاه کنیم، باید تائید کرد بیشتر زنان جامعه صرفنظر از این که چقدر سن دارند، نوع پوشش آنها چیست یا این که چقدر زیبا هستند، در معرض این مزاحمت ها قرار دارند و تاکنون موارد زیادی را تجربه کرده اند.
انواع مزاحمت
درباره مزاحمت های خیابانی که امنیت زنان را هدف می گیرد، تاکنون تحقیقات محدودی در ایران انجام شده، ولی تحقیقات جهانی نشان می دهد این موضوع، معضلی جهانی است و در همه کشورهای جهان دیده می شود. در پژوهشی نیز که از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شده و نتایج آن در شماره سوم دوره دوازدهم مجله جامعه شناسی ایران چاپ شده، این موضوع مورد تاکید قرار گرفته است.
طبق این پژوهش، مزاحمت های خیابانی را علاوه بر تقسیم بندی چهار گانه اش می توان به دو دسته دیگر نیز تقسیم کرد، یعنی مزاحمت ها را در دو دسته کلامی و غیرکلامی جا داد. ویژگی مزاحمت های کلامی این است که مردان اظهاراتی را به زبان می آورند که جنبه تمجید و تعریف از ظاهر و ویژگی های فیزیکی زنان دارد، به طوری که اگر کسی برای دفعات نخست این اظهارات را شنیده باشد، گمان می کند آن مرد از روی محبت او را ستوده و اصلا حرف های او را باور می کند، اما به مرور زمان وقتی زنان تجربه می کنند که مردان این حرف ها را به همه زنان می زنند و حتی چند قدم آن طرف تر، مقابل چشم زنی که چند لحظه پیش او را ستوده، آن کلمات را به زنی دیگر نیز می گویند، یاد می گیرند این حرف ها را بی اساس تلقی کنند و حتی مقابل آن بی اعتنا باشند یا واکنش های تند نشان دهند.
البته مزاحمت های کلامی همیشه جنبه تمجیدی ندارد، بلکه در بسیاری از موارد، مردان با متلک هایی که ظاهر طنزآمیز است عیب های ظاهری زنان را به رخ آنها می کشند که البته زنان نیز توهین نهفته در این متلک ها و کنایه ها را درک می کنند.
مزاحمت های غیرکلامی نیز دامنه وسیعی دارد و رفتارهایی مثل نگاه های خیره که به چشم چرانی تعبیر می شود و نیز تعقیب با ماشین یا با پای پیاده یا لمس کردن های موذیانه را شامل می شود که همه آنها با هر میزان شدت، موجب آزار زنان و تنگ شدن عرصه بر آنان می شود.
برخی از خود دفاع می کنند، برخی سکوت
در مقابل یک مزاحم می شود جیغ کشید و به او حمله ور شد، یا سر و صدا راه انداخت و از دیگران کمک خواست، یا چشم غره ای به او رفت و گذشت یا این که سنگینی آزارهـــــا را قورت داد و سکوت کرد و گذشت.
پژوهش هایی که تاکنون در جهان انجام شده نشان می دهد سکوت، واکنش متداول میان زنان قربانی است، حتی بومن، جامعه شناس در مقاله ای ضمن تائید این موضوع می نویسد دلیل نادیده گرفتن مزاحمت ها از سوی زنان می تواند این باشد که آنها از برخورد فیزیکی می ترسند یا از این که توجه دیگران را به خود جلب کنند و مورد سرزنش قرار بگیرند، واهمه دارند. او البته معتقد است زنانی که در این موقعیت های آزاردهنده خود را به تجاهل می زنند یعنی وانمود می کنند اتفاقی رخ نداده، در واقع خشم، حقارت و ترس خود را مخفی می کنند، در حالی که این فشارهای عاطفی و احساس بی قدرتی به سلامت روانی شان لطمه می زند.
پژوهشی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز انجام شده این موضوع را تائید می کند با این تفاوت که یافته های این تحقیق نشان می دهد زنان و دختران از مزاحمت های کلامی، لطمه روانی کمتری می بینند و حتی به این مزاحمت ها بها نمی دهند و در عوض هر زمان که احساس کنند هدف این مزاحمت ها بهره برداری جنسی است نسبت به آن واکنش تندتری نشان می دهند.
با وجود این، این تحقیق اشاره دارد نزدیک به 70 درصد از زنان قربانی در مقابل مزاحمت ها سکوت می کنند و خود را به بی اعتنایی می زنند که این واکنش نیز بی دلیل نیست. نکته اول این است که تکرار شدن این نوع مزاحمت ها، آن را به موضوعی نسبتا عادی تبدیل کرده، موضوعی که بیشتر زنان آن را جدی نمی گیرند. نکته دوم به کلیشه های فرهنگی برمی گردد که همواره در درگیری زنان و مردان، زنان را مقصر می داند، حتی اگر آنها قربانی ماجرا باشند. نکته سوم هم این که در فرهنگ ایرانی نوع پوشش زنان و آرایش ظاهری آنها را در میزان مزاحمت علیه آنها ربط می دهند، در حالی که تحقیق پژوهشگاه علوم انسانی این باور را رد می کند و نشان می دهد مزاحمت حتی برای زنان محجبه ای که به هیچ عنوان جلب توجه نمی کنند، وجود دارد.
در کنار این سه علت، دلایل دیگری نیز برای سکوت زنان قربانی وجود دارد که احساس شرم، جلوگیری از جلب توجه دیگران و ترس از سرزنش شدن را شامل می شود.
علاوه بر اینها، زنان قربانی ممکن است واکنش های دیگری بجز سکوت یا دفاع از خود در مقابل مردان مزاحم از خود نشان دهند مثل این که در پوشش خود محدودیت هایی اعمال کنند یا از مسیرهایی خاص تردد کنند یا زمان آمد و رفت خود را تغییر دهند که همه اینها نوعی فشار را بر زنان وارد می کند که نمی توانند با احساس راحتی در عرصه عمومی ظاهر شوند.
مقصر اصلی، فرهنگ مردسالار
با این که به نظر می رسد تار و پود نظام ریشه دار مردسالار در جامعه ایران تا حد زیادی از هم گسیــخته است، ولی همچنان تفکراتی که مرد را برای انجام هر کاری آزاد و مختار می داند، وجود دارد. در این تفکر، مرد زمانی سالم می ماند که زن خطایی نکند و هرگونه خطای مرد را به زنان نسبت می دهند، در حالی که طبق تعریف علم جامعه شناسی، مزاحمت خیابانی از مصداق های خشونت و تبعیض علیه زنان است؛ تعریفی که انگشت اتهامش را به سمت مردان مزاحم می گیرد نه زنان آزار دیده.
در جامعه شناسی، نظریه ای به عنوان جامعه پذیری جنسیتی وجود دارد که اشاره دارد افراد از دوران کودکی رفتارهای مربوط به جنسیت خود را می آموزند و با دیدن رفتار افراد در طول زمان، نسبت به آنها باور پیدا می کنند. طبق این نظریه باید پدیده مزاحمت خیابانی را این گونه توضیح داد که پسرها از سنین کم می بینند مردان می توانند بدون هیچ مانعی و با کمترین دغدغه و دردسر در مکان های عمومی برای زنان مزاحمت ایجاد کنند. پسرها وقتی میان هم سن و سال های خود نیز قرار می گیرند همین موضوع را می بینند و می شنوند و ایجاد مزاحمت برای زنان را نشانه بزرگی و مردانگی تلقی می کنند، به این ترتیب این رفتار نسل به نسل میان آنها ادامه می یابد.
البتـــه در این میان، نقش زنان نیز بی تاثیر نیست، چون روی آوردن آنها به سکوت و منفعل عمل کردنشان در مقابل مردان مزاحم، سبب تقویت رفتار در آنها می شود که بناچار این مزاحمت ها برای نسل های بعدی زنان و دختران نیز تکرار می شود