احساس امنیت در زنان به خصوص وابسته به فقدان تعرض به حریم آنها به شکل فیزیکی و کلامی است که به شکل تعرض جنسی عموما توسط مردان در فضای عمومی شهری و به خصوص در وسایل نقلیه عمومی مشترک که حریم خصوصی فیزیکی محدود است، بیشتر نمایان می شود
شفا آنلاین>اجتماعی> مسئله امنیت در مورد افراد آسیب پذیر جامعه مانند زنان و کودکان جدی است و از اهمیت بیشتری برخوردار است، به گونه ای که فقدان وجود امنیت در سطوح مختلف جامعه می تواند زندگی اجتماعی گروه های ذکر شده را محدود نماید و حتی بسیاری از افراد که در معرض ناامنی قرار گرفته اند را خانه نشین کند. احساس امنیت در زنان به خصوص وابسته به فقدان تعرض به حریم آنها به شکل فیزیکی و کلامی است که به شکل
تعرض جنسی عموما توسط مردان در فضای عمومی شهری و به خصوص در وسایل نقلیه عمومی مشترک که حریم خصوصی
فیزیکی محدود است، بیشتر نمایان می شود.
به همین دلیل، بسیاری از افراد یا از تردد در فضاهای شهری خودداری می کنند یا در صورت نیاز به تردد از وسیله نقلیه خصوصی استفاده می کنند که اولا باعث آلودگی هوا و ثانية تحميل هزینه های حمل و نقل بیشتر به فرد می شود. در نتیجه، تشویق به استفاده از وسایل نقلیه عمومی نیازمند فراهم کردن شرایط استفاده از آنها از جمله امنیت استفاده است. چنین شرایطی در ایران با جداسازی جایگاه های مردان و زنان در اتوبوس ها و مترو فراهم شده است. اما این مسئله هنوز در تاکسی های شهری حل نشده است و راهکاری برای آن ارائه نشده است.
به عنوان یک شهروند که تا حد امکان از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کند، در هنگام استفاده از تاکسی به پدیدهای تکراری برخورد می کنم؛ تقاضای یک شهروند زن از من که روی صندلی جلو نشسته ام تا با نشستن بر روی صندلی عقب جای خود را با او عوض کنم.
در بسیاری از موارد این شهروندان عادی هستند که با قرار گرفتن در شرایط مناسب دست به تعرض می زنند، پس مسئله ممکن است فراگیر و گسترده باشد و به قشر و سن خاصی محدود نباشد همان طور که قربانیان به قشر، سن و طبقه خاصی محدود نیستند و زنانی از تمام سنین و طبقات را دربر می گیرند. پدیده تعرض جنسی مسئله جدیدی نیست و مختص جامعه با فرهنگ خاصی هم نیست. برای مثال به دلیل شیوع و گسترش این پدیده در استرالیا کمپینی با عنوان «دستت رو بکش» شروع به فعاليت در راستای ایجاد امنیت در وسایل نقلیه عمومی کرده است [1].
این کمپین با هدف شناسایی و گزارش چنین رفتارهایی در وسایل نقلیه عمومی شروع به کار کرده است و در همین جهت عکس هایی نیز از مرتکبان مکرر تعرض جنسی که توسط دوربین های عمومی گرفته شده است، در فضای مجازی مانند توئیتر، فیس بوک و روزنامه ها درج می شود و از عموم مردم خواسته شده است که آنها را شناسایی و به پلیس معرفی کنند.
در انگلیس نیز تعداد گزارش موارد اهانت جنسی در عرض پنج سال گذشته دو برابر شده است. برای مثال در سال 2016 و 2017، 1448 مورد اهانت جنسی گزارش شده است [2]. پلیس حمل و نقل این کشور قربانيان تعرض جنسی را تشویق می کند تا پا پیش بگذارند و تعرض را گزارش کنند و قول داده اند که متعرضان را به صورت عمومی رسوا کنند. در بسیاری از کشورهای دنیا مسئله تعرض جنسی مسئله ای جدی است که توجه عمومی را به خود جلب کرده است و تلاش شده است که راهکارهایی برای جلوگیری از این معضل اجتماعی ارائه شود.
در یک مطالعه [3] در ایران یافته ها حاکی از آن بود که حدود 48 درصد زنان در حد زیاد، 33 درصد در حد متوسط و 19 درصد در حد کم در فضاهای شهری نسبت به تهدید جرایم دچار ترس و واهمه اند.
به بیان دیگر، حدود نیمی از زنان به هنگام تردد در شهر احساس امنیت ندارند. چنانچه این تحقیق نشان می دهد، زنان به دلیل جنسیت خود در معابر عمومی متلک می شنوند، وقتی منتظر تاکسی هستند سایر رانندگان مزاحم آنان می شوند، در کیوسک تلفن به آنها شماره داده می شود یا به سمت ماشین های پارک شده مورد اشاره قرار می گیرند، به هنگام رانندگی حرکات ناشایستی از مردان می بینند و غیره.
حال با توجه به اینکه به نظر می رسد مشکل به خوبی توسط مراکز مسئول درک شده است راه حل چیست؟ به منظور ارائه راه حل برای هر مشکلی نیاز به شناسایی پدیده موردنظر، دلايل بروز و ماندگاری آن و شدت یافتن آن وجود دارد. در روانشناسی پدیده ها از دیدگاه زیستی، روانی، اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرند [4].
این که چرا اغلب مردان تعرض کننده و زنان مورد تعرض هستند، می تواند اطلاعاتی در رابطه با بعد زیستی مسئله به ما ارائه کند. یکی از دلایل زیستی تعرض به دیگری سطح بالای هورمون تستسترون در مردان به نسبت زنان است که پرخاشگری و رفتارهای تکانشی را در مردان ترغیب می کند. به عبارت دیگر، مردان به حریم زنان تعرض می کنند چون می توانند که این کار را انجام دهند، زیرا نه تنها از لحاظ هورمونی بیشتر از زنان به این کار تمایل دارند بلکه از لحاظ قدرت بدنی توانایی اعمال زور بر زنان را دارند. با این حال، ویژگی های زیستی و غریزی افراد همیشه مجال بروز پیدا نمی کند و به طور معمول توسط هنجارهای اجتماعی محدود می شوند؛ یعنی در عین حال که بعضی ویژگی های زیستی مانند هورمون تستسترون و قدرت بدنی بیشتر احتمال انجام کاری مانند تعرض را در مردان بیشتر می کند، اما هیچ وقت به خودی خود عامل انجام تعرض نیست و فرد را به انجام تعرض اجبار نمی کند، برعکس افراد در اکثر موقعیت های اجتماعی کنترل عمیقی بر رفتارهای خود دارند.
پس این مسئله که چرا در بعضی موقعیت ها افراد دست به تعرض می زنند وابسته به بافتی است که این اتفاق در آن صورت می گیرد. به همین دلیل تعرض جنسی در مکان های عمومی که فرد بیشتر ناشناس است و رفتارهایش زیر ذره بین قضاوت اطرافیان نیست بیشتر احتمال دارد، و این مسئله می تواند حتی شدیدتر باشد اگر هنجارهای جامعه و گروهی که فرد به آن تعلق دارد این گونه رفتارهای تعرضی را نه تنها تقبیح نکند، بلکه نوعی رفتار طبیعی بداند و حتی در مواقعی قربانی را متهم به تحریک چنین رفتارهایی نماید و از متعرض سلب مسئولیت کند. در جنبه روانی می توان در مورد شناخت فرد متعرض صحبت کرد.
زمانی که از لحاظ ذهنی و شناختی مسئله تعرض برای فرد مسئله پیچیده و ناهنجاری نباشد، به راحتی ممکن است دست به اقدام بزند. دلایل زیادی می توانند موجب شوند که یک فرد در رابطه با تعرض جنسی چنین نگرشی داشته باشد. یکی از آنها این است که فرد خود در طول زندگی و به ویژه در کودکی هدف چنین رفتارهایی مخصوصا از طرف افراد نزدیک قرار گرفته باشد و به این نتیجه برسد که چنین رفتارهایی نابهنجار نیست چون افراد نزدیک به او انجامش داده اند.
مسئله دوم شیء پنداری زنان است. این که افراد متعرض گمان کنند زنان برای لذت بردن هستند و شخصیت انسانی زنان را در نظر نگیرند و یا به کل انکار کنند. ترویج چنین افکاری می تواند حاصل بعضی از هنجارهای فرهنگی، محتواهای رسانه ای و فیلم های هرزه نگاری باشند، فیلم هایی که زنان را در جایگاه تحقیرآمیزی قرار می دهند و خشونت علیه آنها را موجب لذت آنها جلوه می دهند. در نتیجه این تفکر یا شناخت اشتباه که قربانی یا صرفا هدفی جنسی است و یا این که خود از چنین رفتارهایی لذت می برد می تواند موجب تعرض به حریم فرد شود. از دیدگاه اجتماعی مسئله تعرض جنسی یک معضل چندجانبه است. در دیدگاه کلی تر می تواند مربوط به تقبیح نکردن و نپرداختن به حد کافی به این مسئله در رسانه های ارتباط جمعی و حتی در بعضی مواقع تشویق و ترغیب چنین رفتارهایی باشد.سپیده دانایی
محمد مهراد صدر، روان شناس