دختري سفيدروي باموهايي طلايي، زيبا و شيرينزبان،نامش را سلاله گذاشته بودند و پنج سال داشت.كودكي پنج ساله كه به دست مردي 40 ساله به قتل رسيد تا زندگياش در دستان زمخت مردي معتاد كه به شرارت نيز معروف بود، پايان پر دردي داشته باشد.
شفا آنلاین>اجتماعی>دختري سفيدروي باموهايي طلايي، زيبا و شيرينزبان،نامش را سلاله گذاشته بودند و پنج سال داشت.كودكي پنج ساله كه به دست مردي 40 ساله به قتل رسيد تا زندگياش در دستان زمخت مردي معتاد <Addicted man>كه به شرارت نيز معروف بود، پايان پر دردي داشته باشد
به گزارش شفا آنلاین:دختري سفيدروي باموهايي طلايي، زيبا و شيرينزبان،نامش را سلاله گذاشته بودند و پنج سال داشت.كودكي پنج ساله كه به دست مردي 40 ساله به قتل رسيد تا زندگياش در دستان زمخت مردي معتاد كه به شرارت نيز معروف بود، پايان پر دردي داشته باشد. قاتل پس از ربودن سلاله، او را به یکی از انبارهای منطقه منتقل کرد و دست و پایش را بست و سلاله به دلیل خفگی، جانش را از دست داد.ستايش قريشي، دختر6 ساله افغاني كه براي خريد بستني از خانه خارج ميشود اما تنها 10 متر مانده به منزل، پسر 17 ساله همسايه وي را دزدیده و پس از آزار و اذیت شیطانی، به قتل رسانده و بعد هم جسدش را در اسید ميسوزاند. دختري 6 ساله با هزاران اميد و آرزو كه در روياهاي خود آيندهاي زيبا ترسيم كرده بود اما تمام اين روياها با جنايت پسري 17 ساله، نتوانست رنگ واقعيت به خود بگيرد و با ستايش مدفون شدند.
آتنا، دختر هفت ساله پارس آبادي است كه مقابل چشمان پدربراي خوردن آب به مغازه رنگرزي كه دوست پدرش نيز بود ميرود؛ فارغ از اينكه مرد رنگرز 40 ساله، نقشه شومي براي وي تدارك ديده و قرباني هوسبازي مردي ديو سيرت شده و به قتل ميرسد.
داستان بعدي، كمي متفاوت و گوياي ادامه تنبيه بدني دانش آموزان در مدارس است. امير حسين، دانشآموز 14 ساله اسلامشهري كه با سيلي معلم تشنج كرده و راهي بيمارستان ميشود. پدر امير حسين در اين زمينه گفته است: پسرم سه روز در بیمارستان بستری بود و الان چشمش تار میبیند و مدام سردرد دارد.
اينها نمونههايي از انواع مصيبتهايي است كه در اين سالها تعدادي از كودكان كشورما متحمل شدهاند. گويا خبرها در مورد آزار و اذيت، شكنجه، تعرض و تجاوز به كودكان تمامي ندارد و هر چندوقت يكبار خبري مبني بر كودكآزاري، لرزه بر اندام جامعه و افكار عمومي مياندازد.
ارادهاي براي تصويب لايحه حمايت از كودكان وجود ندارد
خبرهاي تلخ در مورد كودكان در حالي منتشر ميشود كه لايحه حمايت از كودكان سالهاست از اين مجلس به مجلس بعدي ارسال ميشود و بيش از هفت سال است كه در مجالس مختلف خاك ميخورد و گويا عزم و ارادهاي جدي براي تصويب آن وجود ندارد. به نظر ميرسد نمايندگان كه با هزينه و راي ملت به مجلس راهيافتهاند، اولويتهاي مهمتري از جمله امضاي نامه عليه روزنامهها يا تصويب برخي از لوايحي دارند كه هرگز به اجرا در نميآيند. پس طبيعي است كه مشكلات مربوط به كودكان نميتواند فوريت و اولويتي در مجالس داشته باشد. نكته مهم در اين زمينه اين است كه برخي افراد در سايه عدم قوانين حمايتي متقن و نگاه مهربانانه مسئولان به كودكان،گستاخ شده و فكر ميكنند ميتوانند هر رفتاري با اين فرشتههاي كوچك داشته باشند.
هرچند كه مدتهاست حقوقدانان و فعالان حقوق كودكان به طرق مختلف از نمايندگان مجلس و مسئولان خواستهاند كه اين لايحه را كه ميتواند گامي بزرگ در جهت احياي حقوق مغفول مانده كودكان باشد به تصويب برسانند. مظفر الوندي در مورد پيشينه لايحه حمايت ازكودكان و نوجوانان گفته است: اين لایحه پیش از سال 90 از طریق قوه قضاییه، تهیه و به دولت تقدیم شد و دولت در سال 90 آن را به مجلس فرستاد. متن اولیه لایحه که توسط قوهقضاییه تهیه شده بود، مجموعهای از حمایتهای قضایی و حتی حمایتهای غیرقضایی را شامل میشد و به نظر میرسید که با تصویب آن، بخشی از مشکلات کودکان حل شود. آن لایحه طبق روال عادی از طریق دولت به مجلس تقدیم و در مجلس به کمیسیون حقوقی و قضایی ارجاع شد.
مواد پیشبینیشده در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان
اما در اين لايحه چه حمايتهايي از كودكان به عمل آمده است؟ در این لایحه، به مواردی مانند سرپرستی، فرار از خانه، زندانی والدین، خشونت مستمر، عدم ثبت ولادت، سوءرفتار، بهرهکشی، نادیدهگرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی کودکان، ممانعت از تحصیل آنها، خرید و فروش کودکان و فعالیت مجرمانه به وسیله کودک اشاره و مقرر شد دفتری باعنوان «حمایت قضایی از کودکان و نوجوانان» تحت نظر دادستان پیشبینی شود و دستگاههایی مانند سازمان بهزیستی، سازمان اقدامات تامین تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت کار و نیروی انتظامی، وظایفی را در این خصوص برعهده گیرند که این وظایف عبارتند از: شناسایی کودکان در معرض خطر، توانمندسازی، برقراری امنیت و معرفی به مراجع قضایی یا حمایتی برای برداشتن خطر از کودک.
كودكان ميتوانند اعلام شكايت كنند
همچنین در این لایحه پیشبینی شده است که کودکان نيز میتوانند اعلام شکایت کنند و والدینی که مرتکب جرم کودکآزاری میشوند از سرپرستی کودک خود محروم خواهند شد. در این لایحه در راستای حمایت از اطفال، این سن با دقت تعریف و مرز میان کودکی و بزرگسالی تعیین شده است و در این خصوص سن 18 سال تمام، مرز میان کودکی و بزرگسالی یاد شده و افراد زیر این سن میتوانند از حمایتهای این قانون بهرهمند شوند.
دغدغه اي كه وجود ندارد
اما نمايندگان و مسئولان كشور در حالي تصويب لايحه حمايت از كودكان و نوجوانان را اولويت مهمي نميدانند كه سالهاست تعداد بسياري از كودكان كشور درگير انواع آسیبهای اجتماعی شامل سوءاستفاده جنسی، اعتیاد، خردهفروشی مواد مخدر، تکدیگری و بزهکاری کودکان و نوجوانان و... شدهاند يا اينكه تعدادي از آنها در خانواده مورد ضرب و شتم و كودك آزاري واقع ميشوند يا كودكاني كه از دوران جنيني بهواسطه اعتياد مادر معتاد شدهاند و از بدو تولد با درد خماري و نشئگي روزگار ميگذرانند. سالهاست كه عدم توجه به كودكان به عنوان آيندهسازان جامعه، برايشان بسيار گران تمام شدهاست، بهگونهاي كه شاهد حضور گسترده كودكان كار در خيابانها هستيم.
كودكاني كه به واسطه حضور هميشگيشان در خيابان مورد سوءاستفاده، بهرهكشي،آزارجنسي و... قرار ميگيرند و به دليل عقدههاي حقارت و دروني خود ميتوانند در آينده مانند بمبيخطرناك، مشكلات بسياري را براي جامعه ايجاد كنند. اما فارغ از عدم توجه مسئولان به كودكان و نوجوانان، نبايد ريشههاي مشكلاتي راكه سبب تهديد سلامت كودكان در خانوادهها ميشود نيز از نظر دور داشت. كودكاني كه ناخواسته در خانوادههايي متولد ميشوند كه پدر، مادر يا هر دو معتادند يا اينكه يكي از والدين دچار بيماري رواني هستند يا حتي خانوادههايي كه بهواسطه فقر و مشكلات اقتصادي، تحمل را از كف داده و رفتارهاي خشونت باري با كودكان خود دارند.
متاسفانه ممكن است برخي از خانوادهها اينگونه تصور كنند كه پدر، مادر یا سرپرست قانونی کودک که وظیفه نگهداری و تربیت کودک بر عهده او است، ميتواند هر نوع رفتار را با كودك خود داشته باشد؛ اين در حالي است كه طبق ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است. اما نگهداری طفل عبارت از به کاربردن وسایل لازم برای بقا ، نمو و بهداشت جسمی و روحی كودك مانندغذا دادن، پوشانیدن لباس، تمیز نگهداشتن طفل و... است. بنابراين فراهم آوردن تغذیه مناسب و مراقبتهای بهداشتی از تکالیف ولی و سرپرست کودک به شمار میآید وجسم کودک علاوه بر اینکه باید از تغذیه و بهداشت مناسب برخوردار باشد، باید از هرگونه آزار و ایراد لطمه مصون باشد و والدين حق ندارند كودك خود را مورد آزار و اذیت قرار دهند و در تعالیم اخلاقی دین، آزار بدنی کودک مذموم دانسته شده است.
در خاتمه با نگاهي كوتاه به اتفاقات سالهاي اخير و حوادثي كه كودكان را تهديد ميكند، نياز است تا به كودكان به عنوان آيندهسازان جامعه فردا نگريسته شود. نبايد فراموش كنيم كه كودكي بزهكار،در آينده ممكن است به مجرمي خطرناك تبديل شود و مخاطرات فراواني براي جامعه به همراه داشته باشد. امروز جامعه ما درگير هزاران كودك است كه به دلايل مختلف در خيابانها به تكديگري و كار مشغول هستند كه برخي از آنها بهواسطه نداشتن سرپرست، گرفتار باندهاي خطرناكي ميشوند كه در ازاي جاي خواب يا لقمه غذايي مجبورند از صبح تا شب در معرض انواع جرايم قرار گيرند. هر چند قانون اساسی مقررات صریحی پیرامون حمایت از کودکان و نوجوانان ندارد، اما در قوانين ديگر مانند قانون مجازات اسلامي و قانون مدني، قانون كار و... به كودكان نگاه ويژهاي داشتهاند و براي مثال كار كودك را نوعي جرم تلقي كرده يا ازدواج كودكان قبل از سن بلوغ را غيرقانوني شمرده اند؛ هرچند كه شايد بسياري از تبصرهها يا بندهاي قانوني، مسير اجراي قانون را با مشكلاتي مواجه كرده و در عمل شاهد اقداماتي غيرقانوني هستيم كه در سايه بندها و تبصره ها رنگ قانوني به خود ميگيرند. پس ابتدا لازم است با توجه به قوانين بينالمللي در مورد حقوق كودكان و با استفاده از تجارب كشورهاي ديگر، قوانيني در مورد كودكان به تصويب برسد كه راه را بر هرگونه سوءاستفاده ببندند و اجراي آنها بتواند حقوق كودكان را استيفا كند.
جراحت خشم و خشونت بر گلوی کودکان
هادی شریعتی، حقوقدان و نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان: بر اساس آمارهای رسمی در سال گذشته 86درصد از کودک آزاری ها توسط والدین صورت گرفته است که 60 درصد از این آزارها توسط پدران به وقوع پیوسته است. همین آمار، اعداد و ارقام در سال 96 کافی است برای آنکه بدانیم صدای فاطمه، ام البنین و علی اکبر خیلی دیر به گوش مسئولان و جامعه رسیده است. فاجعه عمیق است ،حالا تیغ برنده خشونت خیابانها و کوچهها را پشت سر گذاشته و به خانواده یعنی اولین و تنها مامن کودکان رسیده است. اما سوال اینجاست؛ این خشونت چگونه شکل گرفت و چرا رشد کرد؟
بررسیها نشان میدهد بروز خشونت علیه کودکان به عوامل متعددی وابسته است. اختلالات روانی و رفتاری والدین، وابستگی به الکل، سوء مصرف مواد ، عدم آگاهی و آموزش، فقر،بیکاری، وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی، عرف فرهنگی و ضعف در قوانین از جمله علل اصلی بروز خشونت علیه کودکان در خانواده است. حادثه دردناک کودک آزاری در ماهشهر نیز بدون شک نمی تواند جدا از این علل و عوامل بررسی شود. اما آنچه که در این حادثه پر رنگتر از قبل دیده میشود، سه عامل ضعف در قوانین، عدم آگاهی و آموزش و وضعیت نابسامان اجتماعی و خانوادگی است که باعث شکل گیری خشونتی سیستماتیک و از بالا به پایین شده است و در این میان کودکان به دلیل عدم توانایی در دفاع از خود و فقدان سیستم حمایتی مناسب، اولین و اصلیترین قربانیان آن شدهاند.
حمایت قضایی، یکی از اساسیترین راههای پیشگیری از کودک آزاری در خانواده است؛ در حالی که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بهعنوان ابزاری براي پیشگیری و پیگیری قضایی کودک آزاری همچنان بعد از گذشت هفت سال در مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب معطل مانده و قوانین مربوط به حضانت نیز برای حمایت از کودکان طلاق با بن بست مواجه شده است. همچنین وجود قوانین جرم زایی مانند ماده 1179 قانون مدنی که تنبیه را به عنوان حق ابوین شناخته نیز، مزید بر علت است.
از سوی دیگر بیتوجهی به مشاورههای قبل از ازدواج ، نادیده گرفتن آموزشهای قبل از بارداری و غفلت از آموزش مهارتهای زندگی باعث شده والدینی مضطرب و خشمگین بر خانه حکم فرما شوند؛ والدینی که نسبت به شیوههای فرزندپروری بیگانه و نا آشنا هستند و اعتقاد راسخی به تنبیه بدنی در امور تربیتی دارند. از دیگر عوامل تشدید خشونت علیه کودکان در خانواده، اوضاع نابسامان اجتماعی است که با خود فقر،بیکاری،اجبار در ازدواج ،اضطراب مداوم ، طلاق و در نهایت از هم گسستگی خانواده را به همراه میآورد.
آنچه از زندگی خانوادگی سه کودک آزار دیده ماهشهری رسانه ای شده، حکایت از فضای پرتنش و نابسامانیهای پی در پی اجتماعی و خانوادگی دارد، که بستر اصلی رشد و شکل گیری آزارهای جسمی و روانی شده است.بررسیها نشان می دهد که در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش میشود، حداقل 20 مورد دیگر پنهان میماند و این به معنای وقوع خشونت در سایه بیتفاوتی و سکوت است؛ از این رو با توجه به ارتباط مستقیم کودکآزاری و سلامت اجتماعی شهروندان به نظر می رسد واکنش ها و حساسیت ها نسبت به این موضوع نباید مقطعی و محدود به رسانهای شدن یک خبر باشد، برای مقابله با کودک آزاری به عزم و نگاهی جدی و البته همگانی نیاز هست تا بتوان در فضایی سالم و عاری از خشونت به رشد و پرورش کودکان اندیشید.روزنامه قانون - نفیسه صباغی