کد خبر: ۱۸۱
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۰ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۱ - 2013January 22
شفا آنلاین :مرد جوان زمانی که مادر بیمارش را به بیمارستان انتقال می داد گمان نمی کرد با مشاهده دختر جوان دیالیزی مسیر زندگی خود و دختر جوان به یکباره تغییرخواهد کرد
ازاهداء کلیه تا ازدواج رویایی شفا آنلاین :مرد جوان زمانی که مادر بیمارش را به بیمارستان انتقال می داد گمان نمی کرد با مشاهده دختر جوان دیالیزی مسیر زندگی خود و دختر جوان به یکباره تغییرخواهد کرد. علی نجفی زاده اهداء کننده کلیه دراین باره به خبرنگار شفاآنلاین می گوید:40ساله ،اهل تبریز،وکارگر کفاشی هستم. سال 81 مادرم دچار ناراحتی قلبی شد که با عجله اورا به بیمارستان منتقل کرده و پزشکان وی را به بخش سی سی یو بردند.اما همان زمان دختر جوانی  به نام ثریا اشرفی را دیدم که روی تخت بیمارستان دیالیزمی شد.بدین ترتیب پس از بررسی های لازم تصمیم گرفتم کلیه ام را به اواهداء کنم.بنابراین راهی دفترانجمن بیماران کلیوی درتبریزشدم و،آن ها نیزمقدمات کار را فراهم کردند.بعد از یکسری آزمایشات تخصصی پزشکان اعلام کردند میتوانم کلیه ام را به دختر جوان اهداء نمایم.بدین ترتیب پس از هماهنگی های لازم نیز در بیمارستان امام خمینی(ره) توسط مرحوم دکتر بهلولی تحت عمل جراحی قرار گرفته و کلیه ام را به خانم اشرفی اهداء کردم.خوشبختانه پیوند بسیارخوب بود و مدت ده سال است که مشکلی از این بابت وجود ندارد.با این حال چند روز بعد از اهداء کلیه از این خانم به طور رسمی خواستگاری کردم که او نیز با خوشحالی قبول کرد.البته خانواده ام جز مادرم قبول نمی کردند و لی من به آن ها گفتم هر چه خدا بخواهد همان می شود.با این حال متاسفانه بعد از چند روز مادرم فوت کردحال آنکه او با ازدواج ما موافقت کرده بود وچندی بعد نیزازدواج کردیم.اوایل ازدواج بیکار بودم و در خانه ای اجاره ای زندگی می کردیم. اما به لطف خداوند پاداشم را گرفتم چرا که با دعای خیر همسرم هم صاحب کار و خانه شدیم.همیشه هم گفته ام این را مدیون خداوند وهمسرم هستم که صبورانه با مشکلات زندگی مدارا کرد تا توانستیم بر تمام سختی ها غلبه کنیم. وی درادامه گفت: دراین مدت انجمن بیماران کلیوی تبریزکه مدیریتش با آقای مهندس فیروزی است کمک های فراوانی به من و همسرم کردند وبه غیر از پرداخت هزینه های داروهای همسرم در یافتن شغل و خانه نیز ما را به خوبی حمایت کردند. در حال حاضر نیز اگر مشکلی داشته باشیم آقای فیروزی و خانم قهرمانی، مددکار انجمن، و همه کارکنان به ما کمک می کنند و همیشه هم قدردان آن ها هستیم.وی در ادامه درباره علت بچه دار نشدن همسرش نیز گفت : پزشکان گفته اند ازآنجا که همسرم پیوند کلیه است بچه دار شدن برایش ضرر دارد و من هم این مسئله را پذیرفته ام زیرا همسرم را خیلی دوست دارم و بچه دار شدن ما دست خداست و مابدون بچه نیز بسیار خوشبختیم و مشکلی نداریم. در حال حاضر هم که ده سال از زندگی مشترکما ن می گذرد بسیار راضی وخوشحالیم و به هیچ عنوان پشیمان نیستیم.وی همچنین درباره ازهم پاشیدگی برخی خانواده ها به علت دیالیزی بودن یکی از زوجین گفت: اگر عشق و تفاهم بین زن وشوهرباشد هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شوند و این عشق است که آن ها را پایبند یکدیگر می کندوبدون پول و فرزند هم می توان خوشبخت بود. ضمن اینکه توصیه من این است که به خدا توکل کنند و ایمان و عقیده شان قوی باشد تا در زندگی پیروز شوند. من و همسرم همیشه با هم هستیم و هیچگاه یکدیگررا تنها نمی گذاریم و این عشق معنوی را در دلهایمان همیشه محفوظ نگاه می داریم. درخواست من هم از انجمن بیماران کلیوی و مجله شفا این است که زندگی ما را به صورت کتابی درآورند تا الگوی زن و شوهرهای دیگر شودکه با عشق و توکل به خدا می توان همه چیز را درست کرد. خواب دیدم که مردی مهربان کلیه اش را به من هدیه کرد ثریا اشرفی ، همسر علی نجفی زاده نیز می گوید: سال 79به مدت 2سال دیالیز شدم البته قبلاً بیمار نبودم و یکباره کلیه ام را از دست دادم.در مدت دیالیزنیز بسیار رنج کشیدم و حالت تهوع و افت فشار شدید داشتم .تا اینکه یک شب خواب دیدم مردی مهربان کلیه اش را به من اهداء کرده است.البته با لطف خدا همان هم شد و بعد از دو سال دیالیز همسر آینده ام که وی را نمی شناختم کلیه اش را به من هدیه کرد.حتی در آن زمان تمام پول آزمایشات مرا هم پرداخت وبه کارهایم رسیدگی کرد. از همان ابتدا حس بسیار خوبی داشتم و چند روز بعد از پیوند و اعلام تقاضای ازدواج همسرم به وی گفتم که مریضم و ممکن است در زندگی شکست بخوریم.اما علی می گفت همه چیز  با لطف و توکل خدا درست می شود و من تو را همان طور که هستی دوست دارم .و این چنین شد که ما با یکدیگر پیوند زناشویی بستیم. از همان ابتدا زندگی را از صفر شروع کردیم ولی به لطف خدا و با کمک انجمن بیماران کلیوی تبریز هم صاحب خانه شده وهمسرم نیز صاحب شغل شد.وی در مورد بچه دار شدن نیز می گوید: پزشکان گفته اندبه احتمال 50درصد با کمک دستگاه می توانم باردار شوم، اما هزینه آن گران است و خواهش من این است این بار نیز انجمن حمایتمان کند تا بتوانیم صاحب فرزند شویم تا خوشبختی مان کامل گردد.مریم در پاسخ به این سوال که اگر همسرش نیز بیمار بود و کلیه می خواست  چه می کرد گفت: صد در صد مطمئن باشیدکلیه ام را به او هدیه میکردم چرا  که بسیار دوستش دارم. ضمن اینکه پیام من به خانواده ها این است که خواستن ، توانستن است و خدای بزرگ همه مشکلات را حل می کندو کسی که همسرش را بابت بیماری طلاق دهد خداوند از وی نمی گذرد و خوشبخت نمی شود. همسر من نیز به خاطر ایثار و فداکاری بزرگش که در حق من کرده است پاداش خود را از خداوند گرفته و همه اطرافیان حسرت زندگی مارا می خورند.و من از صمیم قلب خوشحالم که همسری فداکار و دلسوز دارم.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: