مرد 53 سالهای با سابقه سلامت کلی جسمی و روانی، در مدت یک سال سه بار دچار بیهوشی 20 تا 30 دقیقهای شده بود. در هیچ یک از موارد تشنج و افت شدید فشار خون یا افت قند مشاهده نشده بود، هیچگونه سابقه مصرف مواد مخدر و دارو و الکل نداشته و سابقه اختلال روحی و روانی را هم ذکر نمیکرد.
شفا آنلاین:بررسیهای کلی اعم از اکو و هولتر قلب، نوار مغز و ام. آر. آی. مغز، و آزمایشهای متنوع خونی تغییرات غیرطبیعی نشان نداده بود. با شک به آریتمی یا صرع، بیمار چند ماه تحت درمان پروپرانولول و دپاکین قرار داشت، اما به خاطر عود حمله مراجعه کرده بود.
به گزارش
شفا آنلاین:
در بررسی مصاحبه نکته به نکته و پرسش از ارتباط احتمالی و همزمانی آن با دهها عوامل، نکته جالب توجهی که معلوم شد، عبارت بود از اینکه بیمار در هر سه مورد مدتی بعد از خوردن غذای ساندویچی در بیرون از خانه این حملات را داشته است. با توجه به اینکه سایر همراهان هم از همان غذا خورده و مسمومیت نداشتند بیمار احتمال رابطه این موضوع را نادیده گرفته بود. در بررسی بیشتر، بیمار بخاطر آورد که قبل از بیهوشی<Anesthesia> احساس خارش منتشر و تورم خفیف و دستها و صورت با تنگی نفس خفیف داشته ولی سرگیجه و تهوع و تاریدید و سرفه و تپش قلب و تعرق و بیقراری نداشت. با فکر احتمال شوک هیستامینی مطالعه در این زمینه و تهیه چکیده به شرح ریز مهیا شد:
هیستامین بطور طبیعی بصورت گرانول در سلولهای بازوفیل و ماستوسیت ذخیره است. در موارد تداخل آنتیژنها با IgE بهمقدار زیاد آزاد شده و گیرندههای هیستامین سلولهای مختلف را تحریک میکند. بطور طبیعی هیستامین در سلولهای مغز و روده هم وجود دارد. چهار نوع گیرنده هیستامین هرکدام در محلهای خاص واکنشهای متفاوت به هیستامین نشان میدهند.
گیرنده H1: در مغز و اعصاب محیطی و عضلات صاف جدار عروق به وفور وجود دارد. در هیپوتالاموس مغز فعال بودن این گیرندهها به برقراری بیداری طبیعی کمک میکند. با مصرف آنتیهیستامینها و مهار این کنش خوابآلودگی پیش میآید.
تحریک زیادی این گیرندهها در موارد آزاد شدن هیستامین در عروق و پوست و برونشها باعث اتساع عروق و نشت سرم به بیرون رگها و زیر جلد باعث کهیر و ادم و خارش، و از طریق اسپاسم برونشها علائم آسم را ایجاد میکند. چنانکه روند اختلال شدید باشد شوک آنافیلاکسی ظاهر میشود.
گیرنده H2: در سلولهای پاریتال معده عامل ترشح آسید است. با مهار آنتیهیستامین اختصاصی مثل سایمتیدین این ترشح مهار میشود. این داروها در درمان ریفلاکس و اولسر به کار گرفته میشوند.
گیرندههای H3: در مغز اثر انحصاری مهار کننده اغلب انتقال کنندههای عصبی را دارد، این تعدیل در برقراری هوشیاری و درمان کمکی موارد آلزایمر، بیشفعالی و اسکیزوفرنی موثرند.
گیرندههای H4: در مغز استخوان در رها سازی نوتروفیلها به خون محیطی دخالت دارند.
هیستامین بطور طبیعی در معده و روده تجزیه میشود. در بعضی افراد این قدرت هضم کم است. در غذاهای متنوع هیستامین زیادی وجود دارد از قبیل از قبیل پنیر چدار و گودا، ماست و دوغ بهعمل آمده از برداشت کره، گوشت سالامی، سوسیس، فلفل سبز، اسفناج، گوجه فرنگی، بادمجان، زنجبیل و میخک و جوز.
ورود مقادیر زیاد هیستامین به بدن با تحریک همه گیرندهها، علائم مغزی و سیستمیک را بهصورت تیرگی شعور، خشکی دهان، بیقراری و حالت شبیه روانی، و بیخوابی و خوابآلودگی و هراس، افت فشار خون، تحریک معده، حساسیت پوستی و کهیر، آسم و انژیوادم، هرکدام را به درجاتی ممکن است پدید آورد.
سندرم خستگی آدرنال در شرایط ترشح بیوقفه هیستامین و فعالسازی بیش از حد آدرنال با ترشح مداوم کورتیزول پدید میآید. در این شرایط نارسائی مزمن آدرنال با علائم خستگی مزمن و دردهای منتشر عضلانی وتری و مفصلی، ترشح زیادی آب دهان و بینی، تنگی نفس، افزایش وزن، خارش، نفخ و خستگی پدید میآید. در معاینه علائم بالینی بیماری مشخص و تغییرات چندان در آزمایشهای روتین دیده نمیشود. در این شرایط مصرف آنتیهیستامینها چندان کمک نمیکند و رفع زمینه بیماریزا و علل و عوامل ایجاد کننده بیشتر موثر است.سپید
News Medical