در بازرسی دوم، وضع وخیمتر شد اما بدتر از وضع کودک، رفتار زشت کسانی بود که به حرکات این کودک که نشانه بدحالیاش بود، میخندیدند و او را تمسخر میکردند. مادر پریشاناحوالتر از قبل، با ناراحتی دست پسرک را که حسابی ترسیده و گوشهای کز کرده بود را گرفت و رفت. اینکه چرا به التماسهای مادر درباره بیماری فرزندش توجه نشد و چرا اطلاعات مردم از اوتیسم درحد صفر است به جای خود، جای بسیار تاسف دارد اما این مساله که برخی به بدحالی یکاوتیسمی بخندند، جای تعمق زیادی دارد. روایتی که لادن طباطبایی، بازیگر شناخته شده کشورمان نيز درباره برخورد با اين کودک اوتیسمی در اینستاگرام خود نوشته است. در اینباره نظر دکتر فرشاد نجفیپور، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه را جویا شدهایم که در ادامه میخوانید.
چرا ما به دیگران میخندیم؟
وقتی به رفتاری میخندیم معمولا این عکسالعمل حاکی از این است که ما آن
رفتار را نمیکنیم. یعنی خودمان را بهتر از عامل به آن رفتار میدانیم و در
ضمن میخواهیم به اطرافیانمان اینکه ما بهتر هستیم را گوشزد کنیم. چون اگر
نیتمان به رخ کشیدن خودمان نباشد، پس چرا علنی میخندیم؟ مگر نمیتوانیم
ندیده بگیریم یا بدون واکنش از کنار موضوع رد بشویم؟ حتما میتوانیم، ولی
وقتی علنی میخندیم یعنی هدف این است که بهتر بودنمان را به رخ بکشیم.
درحالی که به رخ کشیدن از هر نوعی نشانه تورم عقده حقارت است.
اما خندیدن به مشکلات دیگران تفسیر دیگری دارد. کسی که از ناراحتی دیگران
خوشحال میشود از نظر اخلاقی در سطح بسیار پایینی قرار دارد و تقریبا مقام
قبل از آخر را در اخلاق کسب میکند.
انسانها از دیدگاه روانشناسی اخلاق در 5 سطح هستند:
سطح ممتاز – انسانهایی که صرفا با خوشحالی دیگران خوشحال و از ناراحتی آنها ناراحت میشوند بدون اینکه شخصا هیچ ربطی به موضوع داشته باشند.
سطح خوب - انسانهایی که از ناراحتی دیگران ناراحت
میشوند بدون اینکه شخصا هیچ ربطی به موضوع داشته باشند ولی اغلب نسبت به
خوشحالی دیگران حس خاصی ندارند.
سطح صفر- انسانهایی که اغلب نسبت به خوشحالی و ناراحتی دیگران حس خاصی ندارند.
سطح منفی یک – انسانهایی که از ناراحتی دیگران خوشحال میشوند ولی اغلب نسبت به خوشحالی دیگران حس خاصی ندارند.
سطح منفی دو - انسانهایی که صرفا با خوشحالی دیگران ناراحت و از ناراحتی آنها خوشحال میشوند بدون اینکه شخصا هیچ ربطی به موضوع داشته باشند.
کسانی که به بدحالی آن کودک اوتیسمی که گوشهای کز کرده بود، میخندیدند در سطح منفی یک اخلاقی هستند.
دلیل این سقوط اخلاقی، در سادیسم یا لذت از آزار دیگران است که به دلیل
نهادینه شدن رفتارهای عقدهای در تورم شدید عقدهی حقارت دیده میشود.
سادیسم محصول برخورد انسان با عقدهی حقارتی بسیار بزرگ است که خود را
حقیر و دیگران را مستحق آزار میداند چون در ناحودآگاه او همه به نحوی در
رنجی که او میبرد، مقصر هستند.
یعنی وقتی مسخره میکتیم دیگران را بد و خودمان را خوب میدانیم اما در خندیدن به مشکلات دیگران هم خودمان و هم دیگران را بد میدانیم. واقعیت این است که ما وقتی به واقع سالم هستیم که در موقعیت من خوبم/بقیه هم خوبند، باشیم.
پس حواسمان باشد به رفتارمان و سعی کنیم که اشکالاتمان را هرچه سریعتر رفع
کنیم وگرنه سلامت خودمان در خطر است و با چند دقیقه خندیدن به دیگران
سلامتمان را نبازیم.سلامانه