بازار سکه و طلای داخل در هفتههای گذشته، نوسان بیشتری را نسبت به ماههای قبل پشت سر گذاشته و در روزهایی که خبر قابل توجهی در بازار ارز، وجود ندارد، سکه بیشتر رخنمایی میکند. به طور کلی ارزیابیها حاکی از آن است که چهار عامل در قیمت سکه و طلا موثر هستند.
شفا آنلاین:بازار
سکه و طلای داخل در هفتههای گذشته، نوسان بیشتری را نسبت به ماههای قبل
پشت سر گذاشته و در روزهایی که خبر قابل توجهی در بازار ارز، وجود ندارد،
سکه بیشتر رخنمایی میکند. به طور کلی ارزیابیها حاکی از آن است که چهار
عامل در قیمت سکه و طلا <Price of gold coins>موثر هستند.
به گزارش
شفا آنلاین: بازار سکه و طلای داخل در هفتههای گذشته،
نوسان بیشتری را نسبت به ماههای قبل پشت سر گذاشته و در روزهایی که خبر
قابل توجهی در بازار ارز، وجود ندارد، سکه بیشتر رخنمایی میکند. به طور
کلی ارزیابیها حاکی از آن است که چهار عامل در قیمت سکه و طلا موثر هستند.
عامل نخست، تغییرات قیمت ارز است، مطابق آخرین آمارها از بازار تهران، در
سال جاری قیمت آزاد دلار در کانال سه هزار و 700 تومان قرار داشته است و
تغییرات آن به شکلی نبوده که قیمت طلا را به شکل ویژه، تحت تاثیر قرار دهد.
اگر اتفاقی نیز از سوی ارز افتاده به شکلی نبوده که قیمت طلا را بتواند از
چند کانال تغییر دهد. عامل دوم را میتوان تغییرات عرضه و تقاضا در بازار
دانست.
این عامل در روزهای انتهایی سال گذشته و
در زمان اعیاد مذهبی، توانسته قیمت بازار را تغییر دهد. در زمانی که تقاضا
برای خرید سکه و طلا، بیش از حد نرمال باشد در نتیجه سطح قیمتها به دور
از عوامل فنی، تغییر میکند. این موضوع باعث میشود قیمت ذاتی سکه از قیمت
اسمی آن فاصله گیرد. عامل سوم را میتوان انتظارات تغییر قیمت در بازار
معرفی کرد، به طور مثال در روزهای گذشته بسیاری از فروشندگان در بازار داخل
انتظار داشتند که اونس طلا روند افزایشی داشته باشد یا اینکه انتظار داشته
باشند که در روزهای اعیاد، تقاضا برای سکه و طلا بیشتر شود. این عاملی است
که از کاهش قیمت سکه و طلا جلوگیری میکند، حتی اگر در روزهایی قیمت طلا
در بازارهای جهانی روند افزایشی داشته باشد.
در
حال حاضر حباب سکه نیز در بازارها در مسیر نزولی قدم گذاشته است. در حالی
که در انتهای سال گذشته سطح حباب به 125هزار تومان نیز رسید، اما آمارها
حاکی از آن است که در انتهای هفته فروردینماه، قیمت حباب سکه به حدود 85
هزار تومان رسیده است. این موضوع باعث میشود که قیمت ذاتی سکه و قیمت اسمی
سکه در محدوده نزدیک به هم قرار گیرند و بازار تحت تاثیر جو روانی قرار
نگیرد. کارشناسان پیشبینی میکنند که در ماههای آینده نیز میزان حباب
کاهش یابد. اما چهارمین و مهمترین عامل تغییرات قیمت سکه و طلا، تغییرات
اونس جهانی است. اگرچه ممکن است در کوتاهمدت سه عامل نخست که به آن اشاره
شد روند قیمت طلای داخلی و خارجی را با تغییر روبهرو کنند، اما در بلندمدت
همیشه قیمت سکه و طلا تحت تاثیر قیمت اونس جهانی است. آمارها نشان میدهد
از ابتدای سال جاری شمسی، روند اونس جهانی صعودی بوده به نحوی که از سطح
1240 دلار به 1280 دلار افزایش یافت.
این
تغییرات مطمئناً فضای بازار داخل را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به نحوی
که در هفته پایانی فروردینماه، بهای سکه با ثبت رقم یک میلیون و 227
تومان به بیشترین مقدار طی چهار سال گذشته رسید. مهمترین دلیل رکوردشکنی
قیمت سکه افزایش بهای اونس در بازارهای جهانی است. در حال حاضر افزایش
تنشها میان کره شمالی و ایالات متحده آمریکا به مهمترین دلیل افزایش قیمت
طلا، تبدیل شده است. احتمال وقوع جنگ و صفآرایی در مرزهای دو کره باعث
شده که نگرانیها در بازارها بیشتر از گذشته شود. در این شرایط التهابی،
نامعین بودن نتیجه انتخابات فرانسه نیز بر عملکرد طلا اثرگذار خواهد بود.
مطابق آخرین گزارشها، نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری فرانسه مطابق
پیشبینیها بوده و این روند تا حدودی باعث شد که نگرانیها در بازار کاهش
یابد.
سمتوسوی بازار طلا در سال 96
عوامل تعیینکننده قیمت سکه چیست؟
حسین
راهداری: سال گذشته برای سکه سال رو به رشدی بود. سکه تمام در سال گذشته
حدود 17 درصد بازدهی داشت که به نسبت دلار که بازدهی آن حدود 9 درصد و قیمت
طلای جهانی که بازدهی آن حدود منفی یک درصد بود، رشد زیادی را نشان
میدهد. اما همین مساله سوالی ایجاد میکند و آن اینکه چرا وقتی قیمت سکه
که تابعی از قیمت جهانی طلا و قیمت ارز است، بیش از حاصلضرب این دو عامل
رشد کرده است؟ قبل از پاسخ به این سوال، عوامل دخیل در تعیین قیمت سکه
بررسی میشوند تا از این منظر به تحلیل افزایش قیمت سکه پرداخته شود.
قیمت طلای جهانی و عاملی به نام ترامپ
مهمترین
عامل موثر در سال گذشته بر قیمت طلای جهانی، رئیسجمهور شدن ترامپ بوده
است. ترامپ اثری دوگانه بر قیمت طلا داشته است. ترامپ هم عامل افزایش و هم
عامل کاهش قیمت طلا بوده است. در حقیقت ترامپ از کوران رقابتهای
ریاستجمهوری به صراحت خطاب به فدرالرزرو (بانک مرکزی آمریکا) گفته بود که
این بانک باید به سیاست نرخ بهره پایین خاتمه داده و نرخ بهره دلار را
افزایش دهد. اگرچه در برنامه فدرالرزرو افزایش نرخ بهره وجود داشت، اما
این اظهارات به عنوان دخالت در امور این بانک دیده شد که معمولاً استقلال
تصمیمگیری خوبی دارد. در حقیقت رئیس این بانک به نوعی شوکه شده بود که
چگونه کسی به این صراحت اجازه یافته تا در امور تخصصی این بانک در مقابل
عموم مردم دخالت کند. بنابراین بیدلیل نبود که با به قدرت رسیدن ترامپ
بسیاری انتظار فشار سیاسی ترامپ بر بانک مرکزی آمریکا برای افزایش نرخ بهره
را داشتند. افزایش نرخ بهره سبب تقویت دلار و در ادامه کاهش قیمت طلا
میشود.
علاوه
بر این، سیاستهای دیگر ترامپ از جمله کاهش مالیات سبب خواهد شد که سیل
سرمایه به آمریکا سرازیر شود. این ورود سرمایه سبب افزایش تقاضای دلار
آمریکا میشود که تقویت شدید ارزش آن را به دنبال خواهد داشت. از اینرو
میتوان پیشبینی کرد که با اعمال این سیاست ترامپ، ارزش دلار تقویت شده و
قیمت طلا کاهش یابد. از سوی دیگر سیاست حمایتی ترامپ در مورد اقتصاد آمریکا
و کاهش هزینههای دولت نیز در کوتاهمدت خواهد توانست تراز تجاری و وضعیت
بدهی این کشور را بهبود دهد و این مساله نیز تقویت دلار و کاهش قیمت طلا را
سبب خواهد شد. به همین دلیل است که هرگاه ترامپ در انجام وعدههای خود
شکست میخورد، قیمت طلا افزایش مییابد. نمونه آن برچیدن طرح بیمه اوباما
معروف به اوباماکر بود. در حقیقت برچیده شدن این طرح میتوانست هزینههای
دولت را کاهش داده و به نوعی تقویت دلار را به دنبال داشت. اما وقتی که
ترامپ نتوانست این طرح را ملغی کند، طلا در پاسخ رشد قیمتی را تجربه کرد.
اما
در عین حال تصمیمات خلقالساعه و پوپولیستی ترامپ سبب افزایش ریسک در دنیا
شده است. حمله به سوریه برخلاف وعدههای او بر عدم مداخله در این کشور
نشان داده است که ترامپ به واقع قرار نیست به خیلی از وعدههای خود عمل کند
و این نشانهای است که دیگر وعدههای او نیز ممکن است به فراموشی سپرده
شوند. در این صورت و با توجه به عدم تعادل در دیگر تصمیمات او، دنیا در
نوعی بلاتکلیفی به سر میبرد که این ریسک سبب اقبال به طلا به عنوان دارایی
امن میشود. بنابراین ترامپ از یکسو قیمت طلا را کاهش میدهد و در عین
حال به طریق دیگر سبب افزایش قیمت طلا میشود.
نرخ ارز
بازار
ارز در سال گذشته دو بخش متفاوت را تجربه کرد. یک بخش تا اوایل آذرماه بود
که بازاری آرام با نوسانات معمولی روزانه بود. اما از ابتدای آذرماه بازار
ارز کمکم رنگوبوی دیگری گرفت و به سرعت در مدت کوتاهی توانست بیش از
400 تومان رشد کرده و به نرخهای بالای 4100 تومان نیز برسد. البته این رشد
فقط در بازار آزاد بود و نرخ ارز مبادلهای تغییر محسوسی را تجربه نکرد.
سه دلیل برای این موضوع در آن زمان بیان شده است. یک دلیل اعلام نرخ ارز در
بودجه سال 96 بود که از سه هزار تومان به 3300 تومان افزایش یافت. این خبر
به نوعی سبب شروع هیجان در بازار ارز شد. دلیل دیگر به قدرت رسیدن ترامپ
برخلاف همه نظرسنجیها بود که نهتنها شوکی به ایران، بلکه شوکی به تمامی
دنیا وارد کرد. مسلماً نظرات ترامپ در مورد ایران و برجام ریسک بازگشت
تحریمها و افزایش تنشها را در پی داشت که مسلماً اولین جایی که این ریسک
خود را نشان میدهد، بازار ارز بود. بازاری که در گذشته نه چندان دور
شوکهای زیادی را از سر گذرانده و ریال در این زمان بیش از 70 درصد ارزش
خود را از دست داد. دلیل سوم نیز تقاضای اربعین و نیز پایان سال میلادی
اعلام شد. البته قیمت ارز حتی بعد از گذر از پایان سال میلادی بهشدت در
برابر کاهش مقاومت داشت که این امر با دخالت بانک مرکزی محقق شد. البته در
این راستا نرخ ارز متاسفانه در مقاطعی حتی سهنرخی شدن را نیز تجربه کرد.
با
توجه به رابطه مستقیم قیمت سکه و نرخ ارز، میتوان انتظار داشت که در این
زمان قیمت سکه نیز افزایش متناسبی را تجربه کرده باشد. اما آنچه در مورد
قیمت سکه رخ داد این بود که بهرغم کاهش نرخ ارز، قیمت سکه کاهش متناسبی را
تجربه نکرد. پس باید بررسی شود که چرا این موضوع اتفاق افتاده است.
بازار سکه: حباب ناشی از تقاضا؟
در
زمان افزایش نرخ ارز، بخشی از تقاضا به سمت سکه هدایت شد که به طلا به
عنوان گریزی از ریسک نگاه میکرد. با توجه به اینکه حساسیت بازار ارز در
مورد بازار سکه وجود نداشت، دولت نیز به اندازه بازار ارز در آن مداخله
نکرد و به نوعی چراغ سبز نشان داده شد که قیمت سکه از ارزش ذاتی طلای آن
فاصله معناداری بگیرد. در حقیقت در پایان سال فاصله ارزش ذاتی طلای سکه
تمام با ارزش بازار آن حدود 10 درصد بود.
البته ذکر یک نکته ضروری
است و آن اینکه در دنیا دو نوع سرمایهگذاری در طلا وجود دارد. یکی از طریق
شمش طلاست که این شمش میتواند از یک گرم تا بیش از یک کیلوگرم باشد. شمش
طلا شکلی استاندارد دارد و با فاصله قیمتی کمی از ارزش ذاتی آن معامله
میشود. نقدشوندگی آن نیز بالاتر است. اما روش دیگر خرید سکه است. سکهها
علاوه بر ارزش ذاتی طلا، دارای ارزش کلکسیونی و تاریخی نیز هستند و هر چه
تعداد آنها کمتر و تقاضا برای آنها بیشتر باشد، فاصله قیمت بازار آنها با
ارزش ذاتی طلای آنها بیشتر میشود. در ایران اما به طور سنتی، شمش طلا برای
سرمایهگذاری وجود ندارد و به نوعی سکههای ضربشده بانک مرکزی نقش شمش
طلا در سرمایهگذاری را بر عهده گرفتهاند.
به
همین دلیل در زمان آرامش بازار سکه، تفاوت قیمت زیادی میان قیمت سکه و
ارزش ذاتی آن وجود ندارد. از جمله لازم به اشاره است که در پایان سال 94،
فاصله ارزش ذاتی سکه تمام و قیمت بازار آن تقریباً صفر بوده است. یعنی هر
کسی که سکه طلا میخریده است، فقط پول ارزش ذاتی طلای آن را پرداخت میکرده
است و هزینههای دیگر از جمله حق ضرب بانک مرکزی، حملونقل و تعرفه واردات
طلا را نداده است. از این منظر سرمایهگذاری بسیار کمهزینهای نسبت به
موارد مشابه در کشورهای دیگر بوده است. تنها مشکل سکه تمام ایران این است
که جز در خود ایران در کشور دیگری معامله نمیشود و تقاضا ندارد.
از
اینرو سال 96، به دلیل ریسکهای ایجادشده، برخلاف سال قبل از آن، قیمت
طلا از ارزش ذاتی آن فاصله گرفته است و این حاکی از آن است که تقاضای بازار
افزایش یافته است. با توجه به انتظار افزایش نرخ ارز بعد از انتخابات و تا
پایان سال و نیز رشد محدود قیمت طلای جهانی، میتوان انتظار بازدهی بیش از
بیستدرصدی از بازار سکه را تا پایان سال 96 داشت. اما باید به یاد داشت
عامل ترامپ میتواند پیشبینیناشدنیتر از آن چیزی باشد که انتظار میرود.
در صورت افزایش تنش سیاسی میان ایران و آمریکا یا افزایش تنش در دنیا به
دلیل سیاستهای ترامپ، انتظار سودهای بالاتری در بازار سکه را میتوان
داشت.
غلبه «عامل خارجی» در بازار طلا
محمد
کشتی آرای: بهای طلا در داخل کشور، تحت تاثیر دو عامل تغییر میکند. عامل
نخست، تغییرات قیمت ارز است و دیگری تغییرات قیمت طلای جهانی. مادامی که
یکی از این عوامل افزایش یا کاهش پیدا کنند، بازار طلای داخل نیز تحت تاثیر
قرار میگیرد. از نگاه محمد کشتیآرای، در هفتههای گذشته، عامل خارجی
باعث افزایش قیمت سکه و طلا شده است. به گفته او، در روزهایی که بازار با
رشد تقاضا روبهرو میشود، میزان حباب سکه نیز رشد میکند، اما به نظر
میرسد با عبور از اعیاد و سال نو، میزان حباب سکه کاهش مییابد. رئیس
اتحادیه کشوری طلا و جواهر اثرگذاری مستقیم تحولات انتخابات ریاست جمهوری
بر طلا را رد میکند و معتقد است اگر فضای سیاسی داخلی، تغییر قابل توجهی
داشته باشد، بازار طلا میتواند تغییر وضعیت دهد. او مهمترین عامل
اثرگذاری قیمت طلا و سکه را تحولات سیاسی خارج از ایران میداند.
در
حال حاضر قیمتهای جهانی اونس روند افزایشی به خود گرفته است، اما به نظر
میرسد در برخی موارد قیمت سکه از تغییرات اونس تبعیت نمیکند، آیا عامل
جدیدی مانند انتظار برای انتخابات ریاست جمهوری باعث شده که اثرگذاری نرخ
جهانی بر بازار داخل کمرنگتر شود؟
در حال حاضر ما تجربه
حدود 11 دوره انتخابات ریاست جمهوری را پشت سر گذاشتهایم. باید گفت
تغییرات سیاسی نیز در همه بازارها اثرگذار است. اما قیمت طلا چون هم تحت
تاثیر بازارهای جهانی و هم تحت تاثیر رویدادهای داخلی است، این اثرگذاری
متفاوت از بقیه بازارهاست. بنابراین هر تحولی در بازارهای جهانی، قیمتهای
داخلی را تحت تاثیر میدهد، اما در ایران به دلیل اینکه قیمت طلا از
حاصلضرب قیمت ارز در قیمتهای جهانی به دست میآید، بنابراین یک طرف این
معادله قیمت جهانی است که تحت تاثیر هر عاملی تغییر میکند. در بحث قیمت
ارز نیز تحت تاثیر مسئله داخلی قرار میگیرد، اما صرف وقوع انتخابات اثر
مستقیم بر قیمت طلا نخواهد گذاشت. اما میتواند فضای سیاسی و اقتصادی کشور
را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین در شرایطی که نوسان ارزی کمدامنه باشد،
تغییر قیمت طلا نیز میتواند تحت تاثیر مسائل اقتصادی یا مسائل سیاسی جهانی
باشد. اینکه بتوانیم شدت این عوامل را در قیمت طلا بررسی کنیم، به سادگی
امکانپذیر نیست.
در بازار
جهانی، تغییر و تحولات باعث شده بهای اونس روند افزایشی به خود بگیرد، یکی
از این عوامل تنشهای ایجاد شده میان آمریکا و کره شمالی بود که از احتمال
وقوع جنگ خبر میداد، اما برخی از کارشناسان نیز معتقدند انتخابات فرانسه
نیز بر بازار طلا اثرگذار است، تحلیل شما از وضعیت کنونی بازار طلا چیست؟
یکی
از عوامل تاثیرگذار در بازار طلای جهانی، تنشهای سیاسی است که شرایط
بازار را ملتهب میکند، طبیعتاً این تنشهای سیاسی نیز امکان دارد به
برخورد نظامی ختم شود. طبیعتاً در برخورد نظامی، اولین موردی که کاهش ارزش
میکند پول و اسکناس است، در مقابل کالاهایی مانند طلا که کالای سرمایهای
است و به لحاظ شکل فیزیکی که کمحجم و گرانبهاست، با افزایش تقاضا و به تبع
آن رشد قیمتی روبهرو میشود. این تنش اخیر که میان آمریکا و کره شمالی به
وجود آمد، باعث شد ارزش دلار کاهش قابل توجهی داشته باشد و در مقابل
در اکثر بازارها، بهای طلا 32 دلار رشد کرد. این افزایش قیمت نیز بلافاصله
در بازار داخل کشور اثرگذار بود و در مدت زمان کوتاهی قیمت سکه را 20 هزار
تومان افزایش داد. بنابراین موضوعی که عنوان کردم که اثرخارجی میتواند در
بازار داخل تا چه حد اثرگذار باشد، به خوبی قابل درک است.
با
توجه به تغییرات قیمتی که در بازارهای جهانی اتفاق افتاده، آیا قیمت سکه
در شرایط کنونی با قیمت جهانی همتراز است؟ به بیان دیگر آیا در قیمت سکه
حباب وجود دارد؟
در حال حاضر بخشی از قیمت سکه، به دلیل طلای
آن است که با توجه به آخرین ارزیابیهای صورتگرفته، یک میلیون و 170 هزار
تومان، از بهای سکه مربوط به طلای موجود در آن است. مابهالتفاوت این
قیمت، با قیمت سکه در بازار، که در حدود سه درصد قیمت آن است، تحت تاثیر
عواملی مانند عرضه و تقاضا و شرایط بازار قرار میگیرد. زمانی که در بازار
تقاضا کمتر از سایر زمانها باشد، تفاوت میان قیمت طلا و قیمت بازار کم
میشود، عکس این قضیه نیز وجود دارد و زمانی که تقاضای بازار در حد بالایی
است مانند اعیاد مذهبی یا روزهای منتهی به پایان سال، این افزایش تقاضا
باعث میشود قیمت سکه با سطح واقعی آن فاصله داشته باشد. این تفاوت
معنیدار به معنی حباب سکه است. ما در ابتدای سال گذشته و در نوروز این
تفاوت قیمت را شاهد بودیم و در ماه جاری نیز به دلیل اعیاد رجب و شعبانیه،
این تفاوت به وجود آمده بود. ولی به نظر میرسد که در حال حاضر این تفاوت
در حال کاهش است.
اما باید توجه کرد که قیمت
سکه، همیشه به دنبال قیمت طلا حرکت میکند. به این خاطر که سکه، قدری طلا
در خود دارد و وزن واقعیاش طلاست. معمولاً قیمت سکه، بالاتر از قیمت طلای
موجود در سکه است. البته در سالهای گذشته در معاملات سکه، شاهد وجود یک
حباب قیمتی برای سکه بودهایم. معمولاً گاهی اوقات، قیمت سکه با قیمت واقعی
طلا، تفاوت خیلی زیادی داشته است، به عنوان مثال، پاییز سال 1391 که سکه
قیمتش از یک میلیون و 500 هزار تومان گذشته بود که البته یک حباب قیمتی
داشت. اما در این سالها که ما شاهد روند کاهشی و باثبات قیمت طلا هستیم،
قیمت سکه هم در این مدت کمی بیشتر از قیمت طلای آن معامله میشود. گاهی هم
البته به اندازه قیمت طلا معامله میشود.
بررسیها
حاکی از آن است که در میان بازارها در سال 1395 بیشترین بازدهی در قیمت
سکه و طلا وجود داشته است و در نتیجه عملکرد این دارایی نسبت به بقیه
بازارها بهتر بوده است، چرا این اتفاق رخ داده و آیا این موضوع باعث افزایش
تقاضا در سال جاری نخواهد شد؟
بیشترین سهم افزایش قیمت سکه
در سال گذشته به دلیل تغییرات نرخ ارز بود که باعث شده بود قیمت طلا را نیز
تحت تاثیر قرار دهد، اما قیمت اونس جهانی نسبت به سال قبل از آن تغییر
قابل توجهی نداشت. پیشبینیها در بازارهای جهانی حاکی از آن است که قیمت
طلای جهانی میتواند به سطح بالاتری نیز برسد، البته این موضوع با توجه به
شرایط هر روز بازار تغییر میکند.
به نظر میرسد تصمیمات اقتصادی و
سیاسی در کشورهای قدرتمند به نحوی اتخاذ شده که بازار طلا در کمین نشسته و
آماده افزایش قیمت است. در این صورت، بازار داخل نیز تحت تاثیر قرار
میگیرد. معمولاً در تحلیلهای هیجانی اگر طلا سه هفته بهطور مستمر یک
روند را انتخاب کند، پیشبینی میشود که اینروند ادامه یابد، بهطور مثال
در حال حاضر که روند اونس جهانی صعودی است پیشبینی برخی تحلیلگران بر آن
است که اونس جهانی تا کانال 1300دلاری رشد داشته باشد. اما از سوی دیگر
برخی نشانهها نیز برای باقی ماندن طلا در سطوح پایین وجود دارد. روال بر
این است که هر دولتی که سر کار میآید در برنامه خود تقویت ارزش پول را
قرار میدهد. طبیعتاً اقتصاد آمریکا که تقویت شود ارزش دلار بالا میرود و
این معادل کاهش قیمت طلاست. تحلیل اینگونه است که آیا سیاستها و
برنامههای اقتصادی آمریکا بر این اساس است که دولت را تضعیف کند یا نه؟
حداقل
خوشبینانه این است که روال عادی اقتصاد را در پیش بگیرد و مشکلی را که در
اقتصاد کشور وجود دارد حل کند. اما در همین مدت که از ورود دولت جدید
آمریکا میگذرد شاخصها زیاد مثبت نبودند. هم نرخ بیکاری تغییر نکرده و هم
ارزش سهام تغییر زیادی نداشته و این نشان میدهد فعلاً اقتصاد این کشور در
یک حالت بلاتکلیفی است. آنچه مسلم است با توجه به پیشینه حزب جمهوریخواه در
آمریکا، که معمولاً حزبی است که تشنجهایی را در نقاط مختلف ایجاد میکند
این تشنجها باعث تضعیف دلار خواهد شد و در عوض موجب بالا رفتن قیمت طلا
میشوند.
با توجه به سالهای
گذشته از دولت یازدهم و عبور نوسانهای قابل توجه از بازار طلا، عملکرد
سیاستگذار را چگونه ارزیابی میکنید؟ به بیان دیگر آیا عملکرد تیم اقتصادی
را در بازار سکه و طلا، مثبت ارزیابی میکنید؟
به نظر من
بزرگترین دستاورد دولت که توانسته ثبات را به بازارها بازگرداند، کنترل
نرخ تورم است. البته جامعه به خاطر سیاستهای دولت برای مهار تورم با مشکل
روبهرو بوده است. طبیعتاً اگر مردم کشوری بخواهند از نظر رفاه، سطح بهتری
داشته باشند، باید کمی زندگی ریاضتی را نیز تحمل کنند. در چهار سال گذشته،
مردم ما ریاضت کشیدند و تا ماههای اخیر سطح تورم تکرقمی شده بود. البته
آمارها نشان میدهد در ماههای اخیر کمی به سطح تورم افزوده شده است و
البته باید نگران تورم تکرقمی بود. بنابراین کنترل تورم باعث شده که
بازارها نیز در آرامش به سر ببرند و مانند گذشته، التهاب در بازارهای
دارایی وجود نداشته باشید. توجه داشته باشید هنگامی که نرخ تورم بالا باشد،
مردم برای اینکه قدرت خود را در مقابل تورم حفظ کنند، به خرید کالاهای
ارزشمند مانند طلا یا مسکن روی میآوردند، در نتیجه بازار با اضافه تقاضا
روبهرو میشود و در صورتی که عرضه نتواند این تقاضا را جواب دهد، روند
قیمتها به شکل افسارگسیخته افزایشی میشود. اما روی دیگر سکه این است که
مهار تورم باعث شده که دوره رکود در اقتصاد کشور بیشتر شود و زندگی برخی
فعالان را با مشکل روبهرو کرده است.
شنیدهها
حاکی از آن است که در صنف طلافروشان نیز برخی از فعالان ناچار به جدایی
از بازار شده و فعالیت خود را متوقف کردند، دولت باید چه سیاستهایی را در
این بخش به کار گیرد؟
اصولاً توسعه فعالیتهای مرتبط به طلا
بستگی به درآمد کل جامعه دارد. اصل اقتصاد کشور یعنی جامعه اقتصادی کشور
باید از نظر توسعه و روند درآمدزایی به حدی باشد که خانوادهها از نظر
اجتماعی در رفاه باشند. طلا، جواهر و این نوع کالاهای لوکس مایحتاج اصلی
مردم نیست و بیشتر جزو نیازهای ثانویه افراد است. از نظر رفاه اجتماعی هرچه
رفاه اجتماعی و سطح درآمد اجتماع بیشتر باشد، طبیعتاً گرایش به مصرف
کالاهای لوکس و کالاهای تزیینی بیشتر خواهد بود. در حال حاضر اقتصاد کلان
کشور در رکود به سر میبرد و طبیعتاً درآمدزایی برای خیلی از افراد اقتصادی
محدود شده است، از اینرو میتوان گفت رکود در اقتصاد کلان تا حدودی بر
فعالیت صنف طلا تاثیرگذار بوده است. در این شرایط اگر واحد تولیدی و توزیعی
از صنفی همچون طلا تعطیل شود اقتصاد بهبود نخواهد یافت و مشکلاتی بر آن
افزوده میشود، از اینرو پیشنهاد میشود در این شرایط تولیدات به سمت
صادرات سوق پیدا کند که این کار حجم پولی صنف طلا را تقویت کرده و مشکلی بر
مشکلات نخواهد افزود. در این شرایط نقش دولت و ارگانهای وابسته پررنگ
خواهد شد. دولت در این زمینه میتواند برای بنگاههای تولیدی مشوقهایی در
راستای افزایش حجم صادرات از جنس معافیتهای مالیاتی در نظر بگیرد. قصد از
انتشار این آمار جلب توجه مسوولان امر است که متاسفانه از زمان انتشار آمار
تعطیلی واحدهای صنفی طلا تعجب فردی برانگیخته نشده است و به دنبال راهحل
مقابله با تعطیلی فعالیتهای صنفی نبودهاند.
رکود موجود در بازار
نیز باعث شده است، تعطیلی این کسبه شدت یابد. در حال حاضر یکچهارم واحدهای
تولیدی در بخش طلا تعطیل و غیرفعال شدهاند. یعنی رکود و اخذ مالیات دو
عامل اصلی در تعطیلی واحدهای مرتبط به صنف طلاست. طبیعتاً این تعطیلیها
باعث افزایش تعداد بیکاران در جامعه شده و تبعات اجتماعی زیادی نیز به
همراه دارد.
همیشه از طلا به
عنوان سرمایهگذاری امن نام برده شده است، به نحوی که در تحولات اساسی و
سیاسی، تقاضا برای آن افزایش مییابد، آیا این خاصیت طلا باعث افزایش قیمت
شده است؟
هیچ اتفاقی در بازار طلا به واسطه سرمایه امن رخ
نخواهد داد. طلا تنها کالای امنی است که شخص میتواند بخرد، اما اشخاص از
دو جنبه زیورآلات و سرمایهگذاری به طلا، مصنوعات طلا و سکه نگاه میکنند.
افراد از جنبه سرمایهگذاری سکه خریداری میکنند که هیچ نفع اقتصادی برای
جامعه و اقتصاد ندارد، در کنار اینها برخی افراد با نگاه زیورآلات و
سرمایهگذاری به این بازارها نگاه میکنند که دارای نفع اقتصادی است، زیرا
فرد با خرید طلا و مصنوعات طلا میزان خرید و فروش در بازار طلا و مصنوعات
طلا را افزایش میدهد که این موضوع حجم معاملات، حجم نقدینگی بازار و حجم
اشتغال در این بازار را افزایش میدهد. گفتنی است افرادی که تنها نگاه صرف
اقتصادی دارند، هیچگونه قدرت ریسک ندارند و تنها به دنبال حفظ منافع و
سرمایه خود هستند که بیشترین کالای خریداریشده از سوی این افراد طلای خام و
سکه است. قیمت طلا در بازارهای جهانی با توجه به شاخصهای اقتصادی،
عرضه-تقاضا و اتفاقات مهمی که در دنیا میافتد، در مقاطعی با هجوم خریداران
یا فروشندگان مواجه میشود، که این موارد در قیمت این فلز گرانبها نوسان
ایجاد میکند.
در دنیا، به طلا به عنوان
سرمایه مطمئن و قابل اتکا نگریسته میشود که با استفاده از آن
سرمایهگذاران و معاملهگران میتوانند، بحرانهای مالی و اقتصادی دنیا را
با کمترین تاثیرپذیری بگذرانند. اگر از سال 2001 به بعد را مورد بررسی قرار
دهیم که ببینیم قیمت طلا در این سالها و در بازارهای جهانی، چه روندی
داشته است، میبینیم در سالهای 2001 تا 2012، هر سال به نسبت سال
گذشتهاش، در متوسط قیمت طلا در آن سال میلادی، افزایش قیمت را داشتهایم.
تحلیلگران بازارهای جهانی، علت این افزایش هر ساله قیمت طلا را بحرانهای
اقتصادی آمریکا و رکود اقتصادی که در دنیا وجود داشت میدانند. همینطور
بحران مالی سال 2008 آمریکا این وضعیت را تشدید کرد و باعث شد
سرمایهگذاران بازارهای جهانی برای مقابله با کاهش قیمت سهام، نقدینگی خود
را به سمت بازار فلزات گرانبها و در رأس آنها، طلا، هدایت کنند. این موضوع و
افزایش تقاضا برای طلا، باعث شد تا همهساله شاهد افزایش قیمت این فلز
گرانبها باشیم.
در سالهایی که
شرایط بازار آرام نبود، بازار فیزیکی نیز دارای نوسان زیادی بود، و در زمان
تحریمها، سفتهبازی رونق بسیاری داشت، آیا این امکان وجود دارد که با
افزایش قیمت طلا و نوسانات آن در بازارهای جهانی، سفتهبازی به بازار
بازگردد؟زمانی که به بازار طلا و سکه یک شوک قیمتی وارد
میشود افراد بسیاری متحمل ضرر و زیان میشوند و این موضوع که عدهای از
بازار خارج میشوند نگاه منفی در بازار ایجاد میکند. با توجه به این شرایط
گمان نمیرود که سفتهبازی به صورت گذشته در بازار طلا و سکه رونق بگیرد.
با کنترل کردن نرخ تورم و کاهش نوسانات قیمت ارز، نوسانات در بازارهای
دارایی مانند طلا نیز به حداقل ممکن رسیده است. بنابراین بازار ارز نیز
نسبت به گذشته باثباتتر شده است.
بررسی بازارهای جهانی نشان میدهد زمانی که نرخ تورم در اقتصاد دنیا کاهش
پیدا کرده، ارزش طلا نیز روند نزولی به خود گرفته است، در حالی که نرخ تورم
در اقتصاد ایران مهار شده و روند نزولی به خود گرفته است، آیا کاهش تورم
بر میزان عرضه و تقاضای بازار طلا و سکه تاثیرگذار است؟با
کاهش نرخ تورم، قیمت ارز همچون قیمت دیگر کالاها مهار میشود و زمانی که
ارزش ارز افزایش یافته است تورم آن را افزایش داده است. در زمان فعلی که
رکود در بازار وجود دارد و عرضه و تقاضا در حد متعارف صورت میگیرد، اتفاق
خاصی در بازار رخ نخواهد داد.
به
عنوان سوال آخر، از نگاه شما بازار طلا در سال جاری تحت تاثیر چه عواملی
است و پیشبینی شما از وضعیت بهای طلا و ارز پس از انتخابات چگونه است؟همانطور
که اشاره کردم نیمی از قیمت طلا از مسائل سیاسی و اقتصادی خارج از کشور
تاثیر میگیرد، نیمی از اثر آن نیز به دلیل تغییرات قیمت داخل کشور است.
این مسائل شامل مواردی مانند رکود، رونق و بالا رفتن سطح درآمدهای مردم
است. عوامل مثبت میتواند قیمت سکه و طلا را کمی بالا ببرد و عوامل منفی
نیز قیمت را در جهت کاهشی تحت تاثیر قرار میدهد. بهطور متوسط سال گذشته
در طول سال 6 /26 درصد رشد قیمت داشتیم. این آمار خود نشان میدهد طلا به
عنوان یک پشتوانه و سرمایه امن مورد توجه است. پیشبینی این را که در سال
جاری قیمت طلا چه میشود به طور دقیق نمیتوان کرد به دلیل اینکه خیلی از
مسائل اتفاق میافتد که غیرقابل پیشبینی است. هفته
نامه تجارت فردا