شفاآنلاین:سلامت >دو بار به حسن روحانی پاسخ منفی داد. دکترسید حسن قاضیزاده هاشمی که پیوندهای قرنیه اش زبانزد همگان بود، این بار تیغ جراحی را بر نظام سلامت ایران کشید، با این امید که لبخند رضایت را بر لبان ایرانیان بنشاند.
به گزارش
شفاآنلاین، طرح تحول نظام سلامت
او، حالا فراتر از عملکرد یک وزارتخانه، به نقطه عطف کارنامه دولت یازدهم
تبدیل شده است. 330 روز سفر استانی در کمتر از 4 سال، بدون تعارف خسته
کننده است، اما هاشمی همچنان پر انرژی، برنامههای گذشته خود را دنبال
میکند، اما از برخی بدقولیها خسته است. خسته از اینکه سازمانهای
بیمهگر، همگام با او، حرکت نکرده و این ناهماهنگی، سرعت حرکت قطار تحول را
کند کرده است. در دومین ماه زمستان 95 فرصتی پیش آمد تا شنوای حرفهای
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باشیم، گفت گو با وزیر بهداشت
دولت یازدهم را پیرامون مهمترین چالشهایی که در سه سال وزارتش با
آنها مواجه بود در زیر میخوانید:
میخواهیم یک جمعبندی از
عملکرد وزارتخانه طی چهار سال گذشته داشته باشیم و ببینیم وزیر کارنامه
خودش را چگونه ارزیابی میکند؟
من فکر میکنم آقای دکتر روحانی در این حوزه به وعدهای که به مردم دادند
عمل کردند. هم در راستای بیمه شدن همه ایرانیان، هم درراستای کاهش هزینههای
درمان، توسعه بهداشت و مراقبت از سلامتی مردم که نمونهاش موضوع پالم،
جمعآوری آبهای معدنی و تشکیل شورای عالی سلامت در کشور و در استانها
توسط استانداران بود و در عین حال توجهی که به محیط زیست داشتند.
در بحث
دارو و درمان هم انصافاً دولت کمکهای شایستهای انجام داد که حتماً گزارش
هایش پیش شما موجود است. البته در برخی بخشها ناکام ماند؛ یکی موضوع تولیت
است که چندپارچگی موضوع سلامت حل نشد و همچنین پایدار شدن منابع مالی که
میتوان گفت هر دو مهمترین تهدیدات طرح تحول سلامت است که در دوره ایشان
شروع شد اما این بخشها به سامان نرسید. به نظر میرسد برای استمرار این
طرح و دستیابی به نظام سلامت کارآمد هر دو اینها ضروری است. در کنارش باید
بیمه را در این مقوله تعریف کرد که به آن بخش هم حتماً به شکل علمی باید
توجه شود که هم حمایت بیشتری از مردم و هم کنترل بیشتری در مصارف و
هزینههایی که پیش روی ما است، خواهد شد.
شما به تولیت نظام سلامت اشاره کردید. بحث روشن شدن تولیت نظام سلامت سال
هاست که مطرح است. امسال و برای نخستین بار مصوبه یکی از قوانینی که چندین
سال روی زمین مانده بود، تا مرز تصویب پیش رفت اما صرفاً به دلیل یک اشکال
فنی در دستگاه رأی دهی یکی از نمایندگان این قانون مهم مبنی بر انتقال
شورای عالی بیمه از وزارت رفاه به وزارت بهداشت اجرایی نشد. ارزیابی شما از
این اتفاق چیست؟
به نظر من اتفاق خوبی نبود و نیست.حالا این دوره همینطور که در مقدمه شما
اشاره کردید رو به پایان است ولی ما خیلی اذیت شدیم آن هم بابت حاشیههایی
که اصلاً هم ضرورت نداشت وجود داشته باشد. برای اینکه بتوانیم آینده را
درست ترسیم کنیم باید کشور را علمی اداره و از تجربه بینالمللی استفاده
کنیم، به پشت سرمان هم نیم نگاهی داشته باشیم و از ناکامیهایی که در گذشته
داشتیم هم بهره بگیریم. همه اتفاقهایی که 12 -10 سال گذشته در حوزه سلامت
شاهد بودیم ناشی از ناکارآمدی ساختار حوزه سلامت بود. رهبری هم در
سیاستهایی که ابلاغ کردند به این موضوع اشاره داشتند. حتی در سیاستهایی
که ایشان برای برنامه ششم توسعه ابلاغ کردند باز به این موضوع یعنی هم
ساختار و هم تأمین منابع مالی پایدار اشاره کردهاند. متأسفانه این بحثها
در دولت جمع نشد و من فکر میکنم که وظیفه سازمان مدیریت قبلی و سازمان
برنامه و بودجه فعلی بود که این کار را میکرد ولی با رودربایستی و اما و
اگر مسائل به این مهمی را واگذار کردند و از این بابت به عنوان عضوی از
دولت متأسفم و فکر میکنم آنجایی که نیاز است ما به نتیجه کارشناسی و علمی
احترام بگذاریم و باید قانع باشیم ولی با روابط شخصی و تهدیدهای جانبی که
از طرف کسانی که ذینفع هستند، مواجه میشویم اما نفع آنها نفع ملت نیست،
نفع یک گروه خاص است که خودشان را نماینده یک صنف شریف میدانند، آنجا
نباید تسلیم میشدیم. من این گلایه را دارم البته معتقدم که رأی دکتر
شهریاری غیر منصفانه ضایع شد چون ایشان در مجلس اعلام کرد و رئیس محترم
مجلس هم پذیرفتند که اشکال وارد است ولی بالاخره باز هم رودربایستیها مانع
این شد آنچه که باید میشد اتفاق بیفتد.
تلاشهای شما باعث شد سرانجام سازمان بیمه سلامت از وزارت رفاه به وزارت
بهداشت منتقل شود، آیا این اتفاق میتواند تولیت وزارت بهداشت را بر نظام
سلامت تثبیت کند؟
بطور نسبی مؤثر است ولی این اقدام، اقدام ناقصی است. اگر که به دنبال آن
سهم درمان تأمین اجتماعی هم اضافه شود و شورای عالی بیمه هم در اختیار
تولیت قرار بگیرد حتماً پاسخ مثبت خواهد بود ولی الان این کار ناقص است.
بهتر از گذشته است به دلیل اینکه باعث میشود طرح تحول سلامت ادامه پیدا
کند چرا که ما در اینصورت هزینهها را بهتر میتوانیم کنترل کنیم.
بالاخره 40 میلیون نفر هم هستند که حق بیمه تأمین اجتماعی میدهند و در عین حال آن
سازمان هم خودش دومین تولید کننده خدمات پزشکی است و بخش عمده داروی کشور
را هم تولید میکند، اگر که مدیریتش یکپارچه با نظام سلامت نباشد- من
منظورم تصمیم سازیها و سیاستگذاریها است، منظورم تصدیگری نیست؛
تصدیگریاش میتواند در همان سازمان تأمین اجتماعی باشد و هیچ ارتباطی هم
به وزارت بهداشت نداشته باشد ولی سیاستگذاری هایش اگر از تولیت یا متولیاش
که وزارت بهداشت است، تبعیت نکند - باز شاهد آشفتگی و از هم پاشیدگی
خواهیم بود. یک بیمهای امروز به ما منتقل میشود با 12 هزار میلیارد تومان
بدهی ؛ قبول کنیم که مدیریت آن کار سختی است ولی در عین حال دستاورد مهمی
هم نیست ولی موقعی کامل میشود که سهم بیمه تأمین اجتماعی اضافه شود و
شورای عالی بیمه به عنوان سیاستگذار در اختیار کسی قرار بگیرد که بنا است
در برابر مجلس پاسخگو باشد.
بسیاری از منتقدان و از جمله حضرتعالی معتقد هستید بخش قابل توجهی از
سهم درمان بیمه شدگان آنجا که باید هزینه نشده است. آیا تصمیم اخیر رئیس
جمهوری مبنی بر تشکیل یک صندوق جداگانه برای درمان و قرارگیری آن زیر چتر
ریاست جمهوری میتواند این معضل را حل کند؟
سؤالتان در مورد تأمین اجتماعی است دیگر؟
بله.تأمین اجتماعی حق بیمهای که دریافت میکند طبق قانون یکسومش را باید به
درمان بیاورد. از یک سال پیش ما معتقد بودیم و هستیم که ادعای مان درست است
و آن اینکه این سهم هیچ وقت به درمان نیامده و منحصر به این دولت نیست، در
گذشته هم نیامده است و حاضر هم هستیم ثابت کنیم که این اتفاق هیچ وقت
نیفتاده. آقای رئیس جمهوری از ابتدا نظرش این بود تأمین اجتماعی موظف است
یکسوم حق بیمه شدگانش را صرفاً در درمان هزینه کند، حتی ایشان از نگاه
شرعی به وزیر محترم فرمودند ساخت بیمارستان یا تهیه تجهیزات هم شرعاً خلاف
است بهخاطر اینکه بیمه شده این پول را صرفاً برای درمان میدهد شما
میتوانید این پول را در بانک یا بورس بگذارید برای اینکه ارزشش کاهش پیدا
نکند ولی نمیتوانی بروی سرمایهگذاری دیگری بکنی؛ حتی اگر این
سرمایهگذاری ساخت بیمارستان باشد. چرا؟ چون سرمایه ملکی میشود و ممکن است
این پول بعداً صرف درمان نشود. من معتقدم آن سازمان همچنان مقاومت میکند،
ایشان (رئیسجمهور) برای دومین بار ابلاغ کردند و شفاهاً هم چندبار دستور
دادند تا این لحظه (19 بهمن) هنوز حسابی باز نشده است. من مطمئن هستم اگر
حسابی دایر شود و سازمان موظف شود این پول را در آن صندوق بریزد و نظارت هم
خارج از سازمان صورت بگیرد یعنی یا وزیر اقتصاد یا رئیس سازمان برنامه و
بودجه یا بهتر از همه اینها خود ما یعنی وزارت بهداشت هم ناظر بر این باشد
که این پول در محلی که قانون تعیین کرده هزینه شود هیچ مشکلی با سازمان
تأمین اجتماعی وجود نخواهد داشت. شما حساب کنید امسال از اول سال تا الان
چقدر آقایان حق بیمه از مردم گرفته اند؟ من مدعی هستم باید نزدیک 40 هزار
میلیارد تومان باشد.
یکسوم 40 هزار میلیارد تومان میشود حدود 13 هزار
میلیارد تومان. این در حالی است که تأمین اجتماعی کمتر از 600 میلیارد
تومان پول داده یعنی یکدهم آن را تا حالا پرداخت نکرده است. برای چه
خدمتی؟ برای خدمتی که بالاخره یا پزشک، پرستار، دارو فروش یا تجهیزات فروش
ارائه دادهاند و باید این پول نقد شود. این پول کجا رفته؟ من که طلبکار
هستم حق دارم سؤال کنم این پول کجا رفته است؟ وقتی سؤالی میکنی متأسفانه
به حاشیهها پرداخته میشود نه به متن که عین حق است. شما از مردم پول
گرفتی باید خدمتی که خرید میکنی پولش را پرداخت کنی، اینکه شما از دولت
طلبکارید به من چه مربوط است؟ طلبت را باید بروی از دولت بگیری. من به
پرسنلم، پزشکان و شرکتهای تجهیزاتی و دارویی چه بگویم؟چطور رفتار کنم؟ این
انصاف است که به آنها بگویم من از یکی دیگر طلبکارم؟ کل نظام سلامت را بهم
میریزد. بنابراین فکر میکنم پاسخ سؤال شما مثبت است اگر واقعاً حسابی
تشکیل شود نه صوری بلکه واقعی. در عین حال نظارت جدی صورت بگیرد، این
انضباط در سازمان بیمه تأمین اجتماعی ایجاد خواهد شد که پول درمان در درمان
هزینه شود. اگر این اتفاق در طول 30 سال گذشته میافتاد چهره خدمترسانی
مان در بخش درمان بویژه در مناطق کارگری خیلی متفاوتتر از امروز بود. شما
نگاه کنید اطراف شهر تهران چند تا بیمارستان داریم؟ در حالی که کارگران حق
بیمه پرداخت میکنند باید حداقل 4 تا 5 بیمارستان میلاد میداشتیم در حالی
که این بیمارستان میلاد فعلی هم برای قبل از انقلاب است، ما در مناطقی
مانند خوزستان و عسلویه و شهرهای کارگری باید حتماً شاهد بیمارستان مجهزی
میبودیم چرا نیستیم؟ من مدعیام؛ بهخاطر اینکه چون پول درمان را بردیم
جای دیگر هزینه کردیم حالا این جای دیگر صرفاً ممکن است فقط تخلف از قانون
باشد نه اینکه خدای نکرده حیف و میل شده باشد ولی برای من که حق بیمه را
دادم تا حوزه درمان سامان پیدا کند چرا نمیتوانم ادعا کنم که بله این هم
حیف شد. ای کاش ما به جای اینکه بخواهیم کارخانهها را توسعه بدهیم یا به
دلیل اینکه دولتها کوتاهی کردند و حق بیمه را پرداخت نکردهاند به بخش
مستمری بگیری و بازنشستگی بدهیم به درمان توجه داشتیم اما در این شرایط کجا
را دچار مشکل کردیم؟ بخش درمان را.
شما بارها به آمار بالای فرسودگی بیمارستانهای دولتی اشاره کرده
اید، بعد از حادثه پلاسکو هم چندین بار در سفرهای استانی اعلام داشتید بخش
قابل توجهی از بیمارستانها فرسوده اند. چه تضمینی وجود دارد که حادثه
پلاسکو
برای بیمارستانها اتفاق نیفتد به عنوان مصداق بیمارستان لولاگر تهران که
چندی پیش صدا و سیما هم نشان داد که در وضعیت بحرانی قرار دارد؟
این اتفاق که حتماً میافتد، هیچ کسی نمیتواند تضمین کند. نباید
فراموش کنیم که سال گذشته در برازجان بهخاطر قدیمی بودن بیمارستان و
اتصال شبکه برق آتش سوزی رخ داد و یکی از بیماران سالمند که در بخش
مراقبتهای ویژه بستری بود جان باخت. البته اگر تلاش پرستاران نبود 16 تن
دیگر هم به تعداد فوت شدگان افزوده میشد. ممکن بود شماری از همکاران
پزشکان و
پرستاران هم دچار حادثه شوند که پرستاران جانشان را نجات دادند. این اتفاق
در بسیاری از بیمارستانهای فرسوده ممکن است رخ دهد. تمام تلاش من این است
به مسئولان بالادستی یادآوری کنم که در این حوزه بخش خصوصی ورود پیدا کند و
از فاینانس خارجی استفاده کنیم.
ناوگان خدمت آن بخشی که فرسوده است و
همچنین 50 هزار تا تخت بیمارستانی نیاز است بازسازی شوند تا به امروز به
نتیجه نرسیدیم، ما توانستیم در این دولت 21 هزار تخت جدید بسازیم و بتدریج
داریم به بهرهبرداری میرسانیم که در طول سالهای بعد از انقلاب بیسابقه
است ولی واقعیت این است که در آن بخشی که میتواند تحول سریع و شگفتی ایجاد
کند تاکنون ناکام بودیم. امیدواریم انشاءالله در بخشهای اقتصادی دولت
تجدید نظر شود و کمک کنند به اینکه این حوزه هم مانند بخشهای اقتصادی اعم
از صنعت، نیروگاه، پتروشیمی، راه، ریل و اینها دیده شود.
آقای دکتر لطفاً با یک جمله کوتاه نظرتان را درباره مفاهیم زیر اعلام کنید.
وزارت بهداشت در بیمارستانهای خود به بسیاری از بیمه شدگان تأمین اجتماعی
خدمات ارائه میدهد اما زمان پرداخت مطالبات که میرسد سازمان تأمین
اجتماعی پرداختهای بیمارستانهای ملکی خود را به روز انجام میدهد اما
مطالبات بیمارستان وزارت بهداشت را با تأخیرهای گاهی یکساله. آیا این
رویه تبعیضآمیز نیست؟
این اتفاق بهخاطر این است که متأسفانه باز دولت و مجلس نتوانستند به
اعتقاد من تعیین تکلیف کنند و درست تصمیم بگیرند. تأمین اجتماعی نباید
تصدیگری کند. فرض کنید شما در یک شهر دو تا بیمارستان دارید؛ یکی دولتی و
یکی مربوط به تأمین اجتماعی که قیمت خرید بیمه تأمین اجتماعی از بیمارستان
خودش گرانتر از بیمارستان دولتی است و زمان پرداخت پول به پرسنل به فاصله
یک ماه است در حالی که ما یک سال و خردهای است که همان خدمت را به تأمین
اجتماعی فروختیم ولی نتوانستیم دریافت کنیم. بنابراین فکر میکنم اگر قانون
به نحوی وضع میشد که گویا بود این اتفاق نمیافتاد. در کشور ترکیه آقای
اردوغان ظرف نیم ساعت تصمیم میگیرد سازمان تأمین اجتماعی 151 بیمارستانش
را به بهداشت و درمان بدهد و به هیچ وجه کار اقتصادی و بنگاهداری و تصدیگری
نکند و حق بیمهای هم که پرداخت میکنند 15 درصد است که 12 درصدش را مردم و
کارفرما و 3 درصدش را هم دولت میدهد. ما اینجا 30درصد حق بیمه میدهیم،
این هم شرایط رفاه اجتماعی ما است و نکته دیگری که باز هم در آن تبعیض است
این است که 40میلیون بیمه شده تأمین اجتماعی داریم اگر در شهر شما که حق
بیمه پرداخت میکنید بیمارستان تأمین اجتماعی وجود داشته باشد شما 10 درصد
فرانشیز را پرداخت نمیکنید اما اگر من هم مشابه شما حق بیمه را پرداخت کنم
اما در شهر ما بیمارستان تأمین اجتماعی نباشد باید 10 درصد فرانشیز را
بدهم این هم یک تبعیض دیگر است. درستش این است سازمان تأمین اجتماعی برای
کارگران کل کشور و آنهایی که بیمه تأمین اجتماعی دارند اگر خودش بیمارستان
داشته باشد فرانشیز را نگیرد و اگر همان کارگر خدمت را از بیمارستانهای
دولتی دریافت کرد 10 درصد فرانشیز را هم تحمیل نکند و عدالت برقرار باشد.
الان فرض کنید اگر کسی بنا است خدمتی را در شاهرود بگیرد به دلیل اینکه
تأمین اجتماعی در شاهرود بیمارستان دارد هیچ هزینهای پرداخت نمیکند اما
اگر بیمار ساکن دامغان باشد باید به شاهرود بیاید آنجا مسافرخانه بگیرد و
بیمارستان تأمین اجتماعی برود تا 10 درصد فرانشیز را ندهد ولی اگر این
بیمار بیمارستان دامغان برود باید 10 درصد را پرداخت کند و این هم یک جور
تبعیض است.
اخلاق پزشکی: نیاز مهم یا مهمترین نیاز جامعه پزشکی کشور.
خطای پزشکی: مغفول ماندن حقوق شهروندی.
شما جزو وزیرانی هستید که بارها از حمایتهای همسرتان
صحبت کرده اید و حتی در مصاحبه سال گذشته ویژهنامه نوروزی ما اعلام کردید
که همسرتان شما را تشویق کردند پست وزارتخانهای را بپذیرید، آیا اگر امسال
هم آقای روحانی رئیس جمهوری شوند اگر همسر شما بخواهد دوره بعد هم وزیر
شوید شما مشکلی با این موضوع ندارید؟
حالا این سؤال را بگذارید برای بعد، من نمیتوانم دروغ بگویم برای همین
ترجیح میدهم جواب ندهم. آقای رئیس جمهوری توصیه کردند این سؤالها را جواب
ندهید چون باعث متضرر شدن زیرمجموعه تان میشوید.
صدا و سیما: دستگاهی که باید اخلاق و همچنین دانش را در کشور توسعه بخشد.
فیشهای حقوقی: حرکتی سیاسی که واقعیتها را متأسفانه پنهان کرد و ثمری برای مردم نداشت.ایران