کد خبر: ۱۲۲۲۹
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۵ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۲ - 2014January 23
شفا آنلاین -فاجعه مرگ ساده دو زن بی گناه در یک آتش سوزی در ساعات عادی روز در مرکز شهر تهران، نخستین فاجعه شهری نیست که در تهران رخ می دهد. در چند سال اخیر فجایع شهری زیادی در تهران اتفاق افتاده است اما چرا اخبار همین فاجعه توسعه می یابد؟
پاسخ این پرسش در چیزی به نام عنصر «خبر» نهفته است: الف) آتش سوزی در ساعات کاری روز و مرکز شهر رخ داد. ب) محل حادثه در مرکز تهران در یکی از شلوغ ترین مراکز تجاری-اداری و مسکونی تهران واقع است. با این مشخصات، شاهدان عینی فراوانی با چشم های حیرت زده، و بعضی هم اشکبار، همه چیز را کاملادیدند. از شعله های حریق تا آدم های در حال مرگ، خرابی تجهیزات آتش نشانی و بالاخره، سقوط دو زن و مرگ آنها. حضور خبرنگار عکاس خبرگزاری فارس و عکس های درخشان او از جزییات فاجعه و انتشار آنها که به سرعت در همه سایت ها و شبکه های اجتماعی به گردش می افتد، در مدتی کوتاه، عمق فاجعه را در چشم همگان فرو می کند. در فجایع شهری دیگر، شرایط وقوع فاجعه به شکلی بوده که شهرداری توانسته بود از گردش آزاد اطلاعات جلوگیری کند و به این ترتیب مانع از آن شود که مردم و سایر مسوولان کشور از آنچه اتفاق افتاده است آگاه شوند. این فاجعه شهری نشان می دهد که بدون گردش آزاد اطلاعات، خرابی های مدیریتی، از جمله مدیریت شهری تهران پوشیده می شود و مکتوم می مانند. در واقع این بار رسانه ها باعث شدند این فاجعه شهری از چشم ها دور نماند. اگرچه واحد سازمانی عمل کننده در فاجعه، سازمان آتش نشانی بود با کارکنانی فداکار و شجاع، اما باید توجه داشت که این سازمان تحت مدیریت شهردار و شهرداری تهران است و به همین دلیل است که مسوولیت اصلی با شهرداری است. در تهران فجایع شهری فراوانی رخ می دهند اما هیچ گاه در مورد آنها اطلاع رسانی نمی شود و اخبارش فقط زمانی مطرح می شوند که تصادفا خبرنگاری از آن گزارش دهد و موضوع به شبکه خبری جامعه وارد شود. بنا بر گزارش های پایگاه خبری سازمان آتش نشانی، در 9ماه نخست سال 92، در اثر گودبرداری های غیراصولی و نادرست ساختمانی، بناهای مجاور فرو ریخته و در این 19حادثه، 18نفر جان خود را از دست داده و ده ها نفر هم مجروح شده اند. روشن است که این حوادث، خانمان چندده خانواده را ویران ساخته اند. مسوولیت نهایی نظارت بر رعایت اصول ساختمانی بر عهده شهرداری است و اگرچه هر ساختمان مهندس ناظر هم دارد ولی این شهرداری است که باید بر ساخت وسازها نظارت کند و مانع از گودبرداری های غیر اصولی شود. این آمار بالانشانی از کیفیت عملکرد شهرداری و نهاد بالادستی آن یعنی شورای شهر تهران است. آیا تا به حال کسی از شهرداری تهران یا شورای شهر پرسشی در این موارد کرده است؟ آیا شهرداری تهران کم ترین مسوولیتی در این فجایع شهری برای خود قایل است؟ آیا شورای شهر این مرگ ها را پیگیری کرده است؟ مرگ 18نفر بر اثر ریزش آوار حتی بیش از مرگ این دوزن فاجعه بار است، اما نه شهرداری خبری می دهد، نه شورای شهر اقدامی پیشه می کند. آنچه که در حادثه مرگ دلخراش این دو بانو روی داد، نمی توان مستقل از کیفیت مدیریت شهری تهران مورد بررسی قرار داد. شهری که می رود تا به این مسایل عادت کند. مرگ 18نفر و فروپاشی زندگی چندین خانواده مصداق بارز فاجعه است. مرگ هایی ارزان قیمت که مثل تیرغیب نازل شده اند. حادثه ریزش گودبرداری عظیم پروژه ایران زمین نیز نمونه دیگری است که اگر به حسب تصادف و اتفاق یکی از کارگرها چند دقیقه جلوتر متوجه نمی شد، می توانست به مرگ ده ها نفر و وقوع فاجعه ای دیگر منتهی شود. گذشته از اینکه اساسا این پروژه، مطابق تصمیم شورایعالی معماری و شهرسازی، خلاف بود، این حادثه نشان دیگری از عملکرد نادرست در نظارت بر اجراست. در جریان احداث پل صدر، که گویا هنوز هم گزارش مالی کامل آن را شهرداری به شورای شهر نداده است، حوادث متعددی اتفاق افتاد که منجر به صدمات جانی متعدد شد، ولی باز هم اخبارش منتشر نشد. آیا فاجعه مرگ دو زن در آتش سوزی ساختمان خیابان جمهوری می تواند مدخلی به رازگشایی از اوضاع و احوال مدیریت شهری باشد؟ دوم: دستور آقای رییس جمهور به وزیر کشور در خصوص تحقیق و پیگیری حادثه، بیش از اینکه نشان دهنده احساس مسوولیت رییس جمهور باشد حاکی از آن است که: اولا؛ فشار افکارعمومی ابزاری مهم و موثر برای کشاندن دستگاه های دولتی و سازمان های عمومی (مانند شهرداری) به حیطه مسوولیت پذیری و جوابگویی است. این، کاری است که رسانه ها مقدماتش را فراهم می کنند. اگر همین مساله در زمان یا مکانی رخ می داد که چشم جامعه آن را نمی دید، می توان گمان برد این واکنش ها از سوی مقامات رسمی، از جمله رییس جمهور هم شکل نمی گرفت و مرگ این دو زن نیز مثل مرگ آن 18نفر مکتوم و پنهان می ماند و آب از آب تکان نمی خورد. ثانیا؛ مداخله آقای رییس جمهور، به وضوح نشان دهنده ناتوانی محض شورای اسلامی شهر تهران در انجام وظایف قانونی است. شورای تهران، از دوره گذشته، هیچ گونه اقتداری نسبت به شهرداری نداشته است. در این دوره هم، که چندماه از عمر آن می گذرد، دست کم بر اساس آنچه آشکار است، از شورای شهر تهران هیچ عملکرد روشن و مثبتی که نشان دهنده اقتدار شورا (به عنوان نهاد بالادستی شهرداری) باشد دیده نمی شود. شورای شهر هم در ناتوانی تمام فقط به تشکیل جلسات و تماشا بسنده کرده است و حتی نه رییس و نه سخنگوی شورا به فکر اطلاع رسانی کامل و گزارش دادن به مردم نیستند. تردیدی نیست، اگر شورای شهر تهران در طول دوره خدمت خود مختصر قابلیتی از خود نشان داده بود نیازی نبود که رییس جمهور و وزارت کشور مداخله کنند. از شورای این دوره با اعضا و هیات رییسه ای که دارد، انتظار بسیار بسیار بیش از اینهاست.- کامبیز نوروزی-حقوقدان وجرم شناس شرق
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: