به گزارش شفا آنلاین،رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در بسیاری از صفت ها و جنبه های مختلف به صورت فطری، با هم تفاوت دارد. زن و مرد تحت تاثیر جنسیت، به گونه ای متفاوت از یکدیگر، رفتار می کنند.
یکی از عمیق ترین این تفاوت ها، تفاوت
در شیوه ارتباط برقرار کردن زن و مرد با دیگران است. در مورد این که چرا
این تفاوت ها وجوددارد، نظریه های مختلف مطرح شده که در این مطلب از آن ها
صرف نظر کرده ایم. در این مقاله بیشتر می خواهیم بدانیم که دقیقا باید
حواستان به کدام تفاوت های ارتباطی باشد.
1- تفاوت های ارتباطی
میل به پیوندجویی زنانه ، اقتدارطلبی مردانه
برای
زن ها ارتباط برقرار کردن با دیگران همه چیز است و برای مردها حفظ استقلال
و اقتدارشان در زندگی و در روابط شان با دیگران، اصل اساسی است. روان شناس
ها به این ویژگی زن ها، که خیلی بیشتر به ارتباط با دیگران اهمیت می دهند،
میل به «پیوندجویی» می گویند، پیوندجویی زنان به شکل های مختلفی خودش را
نشان می دهد، از جمله در ارتباط برقرار کردن بیشتر با خانواده پدری و وقت
بیشتر گذراندن با دوستان صمیمی خود. همچنین زن ها به خاطر ویژگی پیوندجویی
معمولا مرزهای گسترده تری با دیگران دارند و تعداد کسانی که مسائل خصوصی
شان را به آن ها می گویند، بیشتر است.
در مقابل، احساس قدرت داشتن و
تکیه گاه بودن، دو مولفه برجسته از مردانگی یک مرد است و یک مرد واقعی را
در زندگی شان و مهم تر از همه در ارتباطاتش معنا می کند. مردان بنا به
ذاتشان اقتدارطلب هستند و این روحیه اقتدارطلبی آن ها، دقیقا همان ویژگی
مقبول و جذاب برای خانم هاست. مردها از ابتدای کودکی یاد می گیرند که رقابت
طلب باشند تا موفق شوند، چون هورمون تستوسترون یا هورمون مردانه، آن ها را
برای این رقابت جویی آمده می کند.
البته این رقابت جویی گاهی به
پرخاشگری در ارتباطات منجر می شود. رقابت طلبی مردان در روابط مخصوصا در
روابطشان با همسر، خود را به شکل نصیحت پذیر نبودن و راه حل دادن سریع برای
تصمیم گیری در مشکلات نشان می دهد.
یکی از دعواهای اساسی همسران، که در آن زن به رازدار نبودن و مرد به سنگدل بودن متهم می شود، دقیقا از همین تفاوت سرچشمه می گیرد.
2- تفاوت های احساسی
عاطفی بودن زنانه، عقلانی بودن مردانه
زن
ها عاطفی تر از مردها هستند. این یک باور عمومی است که اتفاقا پایه های
علمی هم دارد. محققان می گویند مردها می توانند جنبه های عقلانی و احساسی
یک ماجرا را از هم جدا کنند، اما زن ها حتی در یک بحث منطقی زود احساساتی
می شوند، برای همین احتمالا خیلی از مردها تعجب می کنند که چرا وقتی یک بحث
منطقی را با همسرشان پیش می برند، آن ها ناگهان احساساتی می شوند. البته
در مقابل، خانم ها هم از این که مردها حتی در یک بحث احساسی می توانند
خونسردی خودشان را حفظ کنند و با منطبق خودشان پیش بروند، تعجب می کنند.
3- تفاوت مهارت های کلامی
خوش صحبتی زنانه، سکوت مردانه
مردان
معمولا از این شکایت دارند که همسرانشان خیلی حرف می زنند. روان شناسان هم
موافقند که زن ها و مردها هم در میزان صحبت کردن و هم در شیوه صحبت کردن
با هم فرق دارند. گذشته از میزان حرف زدن، مشکلاتی که تفاوت نحوه حرف زدن
خانم ها با آقایان ایجاد می کند، به شکل های متفاوتی از جمله در توصیف های
بلندبالای خانم ها در شرح اتفاقاتی که در طول روز برای آن ها پی می آید،
غیرمستقیم حرف زدن و با ابهام صحبت کردن و مبالغه زیاد در مورد یک پیشامد
خود را نشان می دهد.
در مقابل مردها کم حرف تر از زن ها هستند. این
را هم عامه مردم قبول دارند و هم تحقیق های روان شناسان آن را ثابت کرده
است. چیزی که مهم تر است، شیوه متفاوت حرف زدن مردهاست که موضوع دعواهای
بسیاری بین زن ها و شوهرها هم هست. این شکل های متفاوت حرف زدن مردان در
تلگرافی و تیتروار حرف زدن آن ها، صریح و روشن حرف زدن مردان در صحبت کردن و
امر و فرمایشی صحبت کردن مردان خود را نشان می دهد.
سبک بیان زن ها
و مردها نیز با هم فرق می کنند. مردها حرفشان را شفاف و بدون کنایه و
ابهام می زنند، اما زن ها غیرمستقیم می خواهند، منظورشان را برسانند. یونگ،
روان شناسان مشهور در یکی از سمینارهایش گفته است وقتی یک مرد می خواهد
صحبت کند از «الف» مستقیما به «ب» می سد. اما اگر یک زن بخواهد در مورد «ب»
صحبت کند، از «الف» به «پ» می پرد و بعد به «دال» و بعد به «ز» و آن قدر
این تارهای معنایی را به هم می تند که گاهی خودش در تارهایی که بافته
گرفتار می شود. همه این ها به همان پیوندجویی و عاطفی بودن زن ها مربوط
است. زن ها به خاطر عاطفی بودنشان بیشتر از اغراق در جمله هایشان استفاده
می کنند.
4- تفاوت در مهارت های غیرکلامی
شهود زنانه، کج بودن دوزاری مردانه
زن
ها و مردها زیان بدن متفاوتی دارند، زن ها توانایی کشف نشانه های زبان بدن
دیگران را دارند. چیزی که روان شناس ها به آن می گویند «رمزگشایی». زن ها
بیشتر از مردان می توانند از حالت صورت و بدن کسی بفهمند که چه منظور یا
احساسی دارد. مردها در این مورد خیلی ضعیف تر عمل می کنند. آن ها کمتر از
زن ها از روی چهره به قصد یا احساس پشت آن مطلع می شوند.درواقع اصطلاح شمّ
زنانه از همین تفاوت گرفته شده است.
3- تفاوت در ارتباطات عاطفی
حسادت و حساسیت زنانه، خونسردی مردانه
زنان
دوست دارند آخرین کسی باشند که به قلب شوهرشان وارد می شوند. بعد از آن هم
به هر وسیله ممکن در را پشت سرشان می بندند و نمی گذارند کسی وارد حریم
زندگی آن ها شود. حتی از اولین لحظه آشنا شدن برای یک زن مهم این است که
آیا این مرد تا آخر عمر به من وفادار خواهد ماند یا نه؟ انحصارطلبی زن ها
آن قدر قوی است که حتی می تواند باعث اضطرابی دائمی و ترس از خیانت شوهرشان
شود.
در مقابل، حساسیت مردان در روابط کمتر است و نوع آن با حساسیت
زنانه متفاوت است. آقایان می توانند جنبه های عاطفی و عقلانی یک موضوع را
از هم جدا کنند، اما برای خانم ها همه چیز نسبتا عاطفی است؛ به این معنا که
خانم ها احساساتشان را در خیلی از چیزها دخالت می دهند و در تصمیم گیری
های خود به آن ها توجه می کنند، اما آقایان می توانند خیلی جاها احساساتشان
را کنترل کنند.