شفا آنلاین>اجتماعی>روانشناسی>با تغییر فصل و گرم شدن هوا حالا معتادان متجاهر به پاتوقهای قبلیشان کوچ کردهاند. با آنکه هنوز چند روزی از گرم شدن هوای تهران نمیگذرد اما کافی است نگاهی به حاشیه اتوبانها یا زیر پلهای شهر بیندازید تا کلونیهای کوچک معتادانی را ببینید که خبر از تغییر جمعیت پاتوقهای مواد مخدر را میدهد.
به گزارش
شفا آنلاین،
دکتر «رضا دانشمند» روانپزشک و عضو مرکز تحقیقات سوء مصرف و
وابستگی به مواد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
جمعآوری معتادان از سطح شهر را پاک کردن صورت مسأله میداند و میگوید:
این قضیه مثل این است که فقرا را از سطح شهر جمع کنیم و آنها را جایی
ببریم که کسی نبیند و بعد بگوییم فقیر وجود ندارد اما بعد از آنکه در مرکز
را باز می کنیم دوباره فقرا در سطح شهر پراکنده میشوند، درست همین اتفاق
برای معتادان هم میافتد.
درمان اعتیاد مستلزم زمان و صرف منابع درمانی و
غیر درمانی فراوانی است ولی با محصور کردن فرد معتاد در شرایط غیر اختیاری و
غیر داوطلبانه نباید انتظار داشته باشیم که آنها دوباره به پاتوقها
برنگردند. در ادامه گفتوگوی کوتاه ما را در زیر میخوانید.
آیا درمانهای اجباری با مدل ماده ۱۶ میتوانند در کنترل اعتیاد کمککننده باشند؟
اجازه بدهید پیش از ورود به بحث ماده ۱۶ چند تعریف طبی را خدمتتان عرض
کنم، چون با توجه به اینکه اعتیاد را یک بیماری میدانیم و بر مداخلاتی که
انجام میدهیم نام درمان میگذاریم، لازم است که تعاریف پایه طبی را نیز
بدانیم و متناسب با این تعاریف رفتار کنیم.
در طب به مداخلهای «درمان» گفته میشود که برای کنترل یا کاهش عارضهای
مشخص طراحی شدهباشد، اثربخشی و موفقیت آن در مطالعات بالینی مختلف
بهاثبات رسیدهباشد، عوارض و مرگومیر آن نسبت به فواید آن بهطور
معناداری کمتر و در حد قابل قبول باشد و امکان پایش و ارزیابی را در هر
زمان داشتهباشد.
تنها چنین مداخلاتی را میتوان «درمان» اطلاق کرد و چنانچه هر یک از
ویژگیهای فوق در مداخلهای وجود نداشتهباشد، نمیتوان آن را «درمان»
نامید. در کنار آن برای ارائه و طراحی رویکردهای مختلف درمانی باید اصول و
قواعد اخلاقی پایه و عام را درنظر داشت و آنها را رعایت کرد. مهمترین این
اصول احترام به انسانها و درنظر گرفتن منافع جامعه است.
بر پایه توجه به
این دو اصل، آزادی انتخاب و اختیار درمان بهطور کامل به بیمار
سپردهمیشود و درمانهای اجباری جز در موارد محدودی که بیمار برای خود یا
دیگران خطر مستقیم جانی ایجاد میکند (مانند بیمارانی که افکار خودکشی جدی
دارند)، توجیهی ندارد و نیز با درنظر گرفتن منافع جامعه درمانهایی که
هزینه کمتری را به جامعه تحمیل میکنند و اثربخشی و موفقیت کافی دارند را
نباید با مداخلات پرهزینه و با اثربخشی مشابه (یا حتی کمتر) جایگزین کرد.
با این مقدمه اگر بخواهم به پرسش شما پاسخ بدهم، حتماً خواهم گفت که از
نظر من مداخلات ماده ۱۶ هیچیک از ویژگیهای برشمرده فوق را ندارند. نه در
ایران و نه در هیچ جای دنیا موفقیتی در درمانهای اجباری با این شکل
دیدهنشدهاست. عوارض جسمی و روانی و مرگومیر این مداخلات بهنظر بالاتر
از حد قابل قبول و استاندارد است. امکان پایش و نظارت بر این مدل مداخله از
سوی کارشناسان مستقل و پژوهشگران تاکنون وجود نداشتهاست. اصل آزادی
انتخاب و اختیار در درمان بهطور کامل نادیدهگرفتهشدهاست و در نهایت
اینها مداخلاتی بسیار پرهزینهاند که جایگزین روشهای ارزانتر و در
دسترستر و موفقتر میشوند.
واقعاً درمان ماده ۱۶ پرهزینه است؟
من اشراف کامل به مسائل اقتصادی ندارم. ولی وقتی خبرها و رسانهها را
دنبال میکنید، بهنظر میرسد که هزینه زیادی در مراکزی مشابه مرکز شفق
صورت گرفتهاست. خبرها دلالت بر این داشتند که چند میلیارد تومان فقط هزینه
بازسازی و تجهیز این مرکز بودهاست که با توجه به اینکه طی یک دهه گذشته
این سومین یا چهارمین باری است که این هزینه انجام میشود، میتوان تخمین
زد که این هزینه نیز در دو یا سه سال اسقاط خواهد شد.
به این هزینه ارزش
اجاره ملک، هزینههای جاری و هزینه درمان را بیفزایید تا ببینید چه
سرمایهای برای این طرح هزینه شدهاست و درنظر داشتهباشید و مقایسه کنید
که کل بودجه تعریفشده برای بیمه معتادان تا سال گذشته تنها ۳۰ میلیارد
تومان بودهاست که شاید همان هم بهطور کامل محقق نشدهباشد.
ولی جمعآوری معتادانی که ظاهر شهر را تغییر میدهند، مطالبه مردم است و باید کاری برای آن انجام داد.
فکر نمیکنم «جمعآوری» مطالبه مردم باشد. مطالبه مردم ایجاد ظاهری آراسته
و پاکیزه و امن برای شهر است و این مسئولان هستند که برای پاسخ به این
مطالبه باید راه حلهای مختلف را بررسی کنند و بهترین را انتخاب کنند و در
بین این راه حلها به جمعآوری رسیدهاند.
در واقع اگر رسانهها تلاش کنند
که با نظرخواهی از کارشناسان سایر راهحلهای ممکن را نیز به مردم معرفی
کنند، آنگاه مردم نیز از راههای انسانیتر و موفقتر استقبال خواهند کرد.
به قول یکی از همکاران، جمعآوری برای پاسخ به این مطالبه مانند این است
که برای ریشهکن کردن فقر، فقرا را جمعآوری کنیم و برای مدتی از جلوی دید
مردم دور کنیم.
کاملاً قابل انتظار است و تجربه نیز نشان میدهد که اکثر کسانی که به این
شیوه جمعآوری میشوند، پس از مدتی در نقاط دیگر شهر پخش میشوند، بدون
اینکه تغییری در آسیبها و رفتارهای آنها اتفاق افتادهباشد.
یعنی باید حضور معتادان کارتن خواب را بپذیریم و هیچ کاری نکنیم؟
باید بپذیریم که اعتیاد، کارتنخوابی و... مثل خیلی از آسیبهای اجتماعی
دیگر بخشی از واقعیات جامعه ما هستند، ولی این پذیرش بهمعنای آن نیست که
کاری نکنیم. اتفاقاً باید خیلی کار کنیم ولی کارهایی که معطوف به هدفهای
مشخص هستند و مؤثر باشند. قوانین مبارزه با مواد مخدر در کشور ما در قیاس
با خیلی از کشورها قوانینی پیشرو و مترقی هستند. کافی است همه به روح قانون
توجه کنند و به اجرای آن اهتمام ورزند.
در قانون صراحت شدهاست که پیش و بیش از استفاده از رویکردهای اجباری ماده
۱۶، باید به توسعه و استفاده از آنچه در ماده ۱۵ آمدهاست توجه کرد.
توسعه و حمایت از مراکز ماده ۱۵، توسعه خدمات کاهش آسیب در کشور که تا چند
سال پیش الگوی بسیاری از کشورها بودهاست، توجه به مسأله مهم بیمه درمانی
معتادان و … مواردی هستند که قانون بر اجرای آنها صراحت دارد و تنها کافی
است که عزمی جدی برای بازگشت به سطور همین قانون موجود شکل گیرد تا پاسخ و
راهکار بسیاری از مشکلات فعلی را بیابیم.ایران