شفا آنلاین>سلامت جنسی>دختران و پسران حتی پیش از ازدواج دغدغههایی در زمینه میل جنسی دارند و خیلی وقتها سوالشان این است كه طبع ما گرم است یا سرد یا مزاج ما به لحاظ جنسی به هم میخورد یا نه؟
به گزارش شفا آنلاین، دکتر سیدعلی آذین
یكی از مشكلاتی كه زوجهای بسیاری را به كلینیكهای درمان مسائل جنسی
میكشاند، بحث میل جنسی است. دختران و پسران حتی پیش از ازدواج دغدغههایی
در این زمینه دارند و خیلی وقتها سوالشان این است كه طبع ما گرم است یا
سرد یا مزاج ما به لحاظ جنسی به هم میخورد یا نه؟ سوالهایی از این دست كه
اگرچه قابل قبول است ولی نشانهای از نگاهی ساده به موضوع دارد.
میل جنسی مساله پیچیدهای است كه متغیرهای زیادی در تعیین آن نقش دارند و
منحصر كردن آن به چند متغیر، ساده كردن صورت مساله است. دكتر علی آذین،
مشاور خانواده در حوزه سلامت جنسی میگوید به خاطر همین سوءتفاهمها زوجها
به كلینیك مراجعه و فكر میكنند قرصها یا مداخلات درمانی دارویی سریعی در
دسترس است كه میتوانند به سادگی مشكلات میل جنسی را حل كنند اما زمانی كه
برای زوجها توضیح میدهیم مشكلات میل جنسی را چه عوامل متعددی به وجود
میآورند و چه عواملی منجر به ادامهدار شدن آن میشوند، زوجها درمییابند
كه درمان این مساله به میزانی كه فكر میكردهاند ساده نیست و نیازمند یك
تحلیل صحیح است؛ بنابراین توقع اینكه درمانگر بتواند از طریق دارو معجزهای
انجام دهد، تصوری اشتباه است.تمایلات جنسی تغییر میكنددر
مرحله اول باید در نظر داشته باشیم كه میل جنسی تحت تاثیر چه عواملی قرار
میگیرد. شاید شناختهشدهترین موردی كه همه در مورد میل جنسی میدانیم این
باشد كه از همان حوالی بلوغ تغییرات هورمونی در بدن به وجود میآید كه
عمدهترین آن افزایش هورمون تستوسترون یا هورمون مردانه است كه در هر دو
جنس منجر به ایجاد تكانههایی میشود كه به صورت میل جنسی بروز میكند.
همچنین میل جنسی تحت تاثیر عوامل بیوشیمیایی (میانجیهای شیمیایی سیستم
عصبی مركزی) هم قرار میگیرد. پس در شرایط خوب برای اینكه میل جنسی مناسب
وجود داشته باشد از همان دوران بعد از بلوغ باید هورمون به میزان كافی باشد
و تعادلی هم بر میزان مواد شیمیایی مغز حاكم باشد. همانطور كه خلق انسان
تغییر میكند تمایلات جنسی هم تحت تاثیر همین موارد زیستشناختی میتواند
كاهش یا افزایش داشته باشد.تاثیر سلامت روان بر میل جنسیبعد
از مسائل زیستشناختی، توجه به مسائل روانشناختی بسیار مهم است. برای
اینكه یك فرد میل یا رفتار جنسی مناسبی داشته باشد، لازم است از سلامت نسبی
روانی برخوردار باشد؛ بنابراین فردی كه خلق بهشدت افسردهای دارد،
همانطور كه این قضیه در میزان خواب و اشتهایش به غذا تاثیر گذاشته،
تمایلات جنسیاش را هم كم میكند. نكته مهم این است كه فرد افسرده علاقهاش
را به اغلب چیزهایی كه قبلا دوست داشته از دست میدهد. پس همانطور كه
اشتها، خواب و سایر علایق تحت تاثیر قرار میگیرد، میل جنسی هم در برخی
اختلالات روانپزشكی كاهش پیدا میكند. به عبارتی گاهی فقدان و كاهش میل
جنسی یكی از نشانههای افسردگی فرد است. در شرایطی كه فرد اضطراب یا
اختلالی مثل وسواس دارد هم گاه به سختی میتواند با فرد دیگری رابطه ای
صمیمی برقرار كند.خصومتهای زن و شوهری را كنترل كنیداز
موارد بسیار تاثیرگذار بر میل جنسی تعاملات زن و شوهرهاست. دلخوریها،
خصومتهای زن و شوهر و بی توجهی به نیازهای یكدیگر، پشت در اتاق خواب متوقف
نشده و وارد زندگی زناشویی میشوند. از مشخصات این گونه اختلالات میل جنسی
این است كه فرد اغلب، تكانهها، افكار و خیالپردازیهای جنسی دارد ولی
نسبت به روابط جنسی با همسر خود بیعلاقگی نشان میدهد. طبیعی است كه در
این موارد عمده مداخلات درمانی باید روابط كلی بین زوجین را هدف قرار دهد و
نه صرفا تعامل جنسی آنها را. حریم خصوصی داشته باشیدمورد
دیگری كه مهم است شرایط اجتماعی است. زن و شوهرهایی كه به دلیل زندگیهای
پیچیده امروزی حریم خصوصی كافی ندارند تا لحظاتی را با هم سپری كنند و
روابط عاطفی داشته باشند یا افرادی كه اصولا به واسطه مشكلاتی مثل شیفتهای
كاری متعدد یا ناهماهنگ بین زوجها نمیتوانند اوقات چندانی را با هم سپری
كنند و. . . همه اینها نمونههایی از شرایط اجتماعی نامناسب هستند. مثلا
خانهها كوچكتر شده و گاهی زوجها از پدر و مادرشان هم نگه داری میكنند و
وقتی بچهها هم بزرگتر می شوند بعضاً یك اتاق خواب و حریم شخصی برای
اینكه زوج راحت باشند، وجود ندارد. گاهی چند شیفت كار كردن، استرس بالا،
مسائل اقتصادی و شغلی مشكلاتی را به وجود میآورد و دیگر توان جسمی و روانی
برای فرد باقی نمیگذارد. همه این دغدغههای اجتماعی بر میل جنسی
تاثیرگذار است.برانگیختگی جنسی مهمتر از میل جنسی است
در كنار مسائل زیستی، روانشناختی، اجتماعی و ارتباطی، دو نكته مهم وجود
دارد. تا چند سال پیش تصور بر این بود كه وقتی تغییرات بلوغ صورت گرفت دیگر
همه آدمها باید به طور مداوم دارای تمایلات جنسی مستمر باشند. در مطالعات
یكی، دو دهه اخیر مشخص شد شیوع اختلالات میل جنسی بهویژه در زنان در
بسیاری از جوامع و حتی بعضاً در كشورهای توسعهیافته بسیار قابل توجه است.
بنابراین یك علامت سوال بزرگ پیش آمد كه مگر میشود این اختلال تا این حد
شایع باشد؟ این سوال منجر به تحقیقات بیشتری شد كه نشان میداد برخلاف
گذشته كه تصور میشد حتما پاسخ جنسی انسانها با میل جنسی شروع میشود و
بعد برانگیختگی جنسی اتفاق میافتد، گاهی باید برانگیختگی جنسی به وجود
بیاید و بعد میل جنسی ایجاد شود. اگر سبك زندگی زن و شوهر به صورتی باشد كه
حالت اغوا كردن و برانگیختگی برای هم نداشته باشند، ممكن است كه بعد از
هفتهها هیچ یك تمایلی به برقراری رابطه جنسی نشان ندهند اما همین خانمی كه
میل جنسی ندارد با هدیه گرفتن یك شاخه گل، نوازش، حرفهای محبتآمیز و. . .
برانگیخته میشود و میل جنسی در او بیدار میشود. مردی هم كه تحت تاثیر
خستگی كاری شاید اصلا به رابطه جنسی فكر هم نمیكند، وقتی با پوشش، رفتار،
جملات و فضای خاصی كه توسط خانم فراهم شده مواجه میشود تمایل جنسیاش بروز
میكند. پس تلاش دو نفر برای ایجاد شرایطی برای برانگیختگی جنسی بسیار
تاثیرگذار است.تاثیر تداوم تجربههای خوشایندنكته
مهم دیگر این است كه چه با میل جنسی، چه بدون آن و چه با برانگیختگی كافی
یا بدون آن، وقتی یك رابطه جنسی شكل میگیرد، در نهایت به چه تجربهای ختم
میشود؟ آیا به تجربهای رضایتبخش ختم میشود یا منجر به تجربهای میشود
كه فرد فكر میكند خواستههایش نادیده گرفته شده و رضایت جنسیاش فراهم
نشده و با پایانی ناخوشایند خاتمه یافته است.این مساله در ایجاد
میل به تكرار یك تجربه نقش بسیار مهمی دارد و چنین شرطی شدنهایی منحصر به
انسان نیست و شامل سایر پستانداران هم میشود كه تجارب خوشایند به صورت
شرطی باعث میشود كه موجود زنده بخواهد تجربه را تكرار كند. در نتیجه تجربه
خوب جنسی منجر به درخواست مجدد برای شروع رفتار جنسی خواهد بود. اگر این
تجاربی كه رضایتبخش نیست برای مدتی ادامه پیدا كند، ممكن است میل جنسی
زوجین برای برقراری ارتباط با یكدیگر كاهش جدی نشان دهد.این مشكل موقت بسیار رایج استنباید
فراموش كرد كاستی در میل جنسی به صورت موقت مسالهای بسیار رایج است كه
تحت تاثیر شرایط مختلف فردی و اجتماعی ایجاد میشود. همانطور كه هر فردی
گاهی ممكن است حال و حوصله انجام كاری را نداشته باشد ممكن است تمایلش نسبت
به دو ماه یا چند سال گذشته هم تغییر كند. نفس این تغییر الزاما بیماری
نیست. زمانی این مساله نیاز به مداخلات تشخیصی و درمانی پیدا میكند كه جدی
و ماندگار باشد، ماهها طول بكشد و منجر به مشكلات زناشویی شود. نکتهباید
بپذیریم میل جنسی انسانها در سنین مختلف و در شرایط متفاوت زندگی
میتواند كم و زیاد شود ولی اگر این شرایط ادامهدار شود به روابط زناشویی
آسیب میزند و حتما باید زن و شوهر هر دو با هم به درمانگر مراجعه كنند تا
تمام متغیرها همزمان بررسی شود و تعاملات جنسی و گاه حتی غیرجنسی آنها
اصلاح شود.