شفا آنلاین>سلامت>سلامت جنسی> آسپرژیلوزیس مهاجم، یک عفونت نادر و شدید قارچی است که به طور معمول بیماران با سیستم ایمنی ضعیف را درگیر میکند.
به گزارش
شفا آنلاین،شیوع حقیقی آسپرژیلوزیس مهاجم به درستی مشخص
نیست. برخی از عوامل خطرساز مطرح برای آسپرژیلوزیس مهاجم عبارتند از پیوند
سلول بنیادی خونساز، درمان طولانیمدت با کورتیکواستروئید، نوتروپنی شدید،
بدخیمیهای خونی و ایدز. ریهها شایعترین محل درگیری آسپرژیلوزیس مهاجم
هستند. در نتیجه، علائم و تظاهرات بالینی معمولا ریویاند.
بدلیل خطر بالای
مرگ و میر،
مدیریت آسپرژیلوس مهاجم با داروی مناسب باید در سریعترین زمان
ممکن شروع شود. وریکونازول درمان خط اول تجربی توصیه شده از سوی
دستورالعملهای انجمن بیماریهای عفونی آمریکاست. اگر پاسخدهی درمانی
مشاهده نشد، درمان با سایر آزولها، اکینوکاندینها یا آمفوتریسینB باید
درنظر گرفته شود.
در یک مطالعه، لی و همکارانش علائم آسپرژیلوزیس مهاجم را
در 36 بیمار بررسی کردند و دریافتند که هموپتزی، شایعترین تظاهر بالینی
این عارضه است(در 72درصد موارد). با شیوع کمتر، سرفه، کم آمدن نفس و ضعف از
دیگر تظاهرات این بیماری هستند. محققان متوجه شدند که علائم آسپرژیلوزیس
مهاجم، از وضعیت بدون علامت تا هموپتزی ماسیو(کشنده)، متغیر است و میزان
شیوع علائم براساس وضعیت سیستم ایمنی بیمار تفاوت دارد. بیماران با درجاتی
از ضعف سیستم ایمنی(مانند مبتلایان به ایدز، مصرفکنندگان
کورتیکواستروئیدها، مبتلایان به دیابت و الکلیسم) ممکن است علائم سریعا
پیشروندهای را داشته باشند(هفتهها بهجای ماهها).
در یک مطالعه 6 ساله
که توسط کورنیلت و همکارانش انجام شد، تب شایعترین تظاهر در مبتلایان به
آسپرژیلوزیس مهاجم بود و در 85درصد از بیماران دیده شد. دردقفسه سینه نیز
شایع بود. علائم تکمیلی مانند کاهش وزن، تعریق و آنورکسی نیز گزارش شدند.
کشت بافت، استاندارد طلایی تشخیص آسپرژیلوزیس مهاجم است. در نبود نمونه
بافتی، لاواژ مایع برونکوآلوئولار بهدست آمده از بخشهای فوقانی و تحتانی
مجاری تنفسی میتواند برای تشخیص آسپرژیلوزیس مهاجم مورد استفاده
قرارگیرد. هرچند که لاواژ برونکوآلوئولار یک پروسه بیخطر است، حساسیت کلی
کشت با استفاده از نمونههای لاواژ برونکوآلوئولار، پایین است(درحدود
50درصد).
نمونهگیری خونی، روش مطلوب غیرتهاجمی تشخیصی برای آسپرژیلوزیس
مهاجم است. با وجود غیرتهاجمی بودن این روش، آسپرژیلوس به ندرت طی
تکنیکهای کشت قدیمی از خون بهدست میآید. از آنجا که نتایج بهدست آمده
از کشت به کندی حاصل میشوند، آسپرژیلوس مهاجم زمانی به خوبی تشخیص داده
میشود که کشت مثبت شده باشد. این مجادلات، باعث شد روشهای تشخیصی ایجاد
شوند که قدرت تهاجمی کمتری دارند و در عین حال سریعترند.
اندازهگیری
آنتیژن گالاکتومانان آسپرژیلوس در سرم، آزمون سریعی است که برای تشخیص
موارد مشکوک آسپرژیلوزیس مهاجم در مبتلایان به بدخیمیهای خونی یا
دریافتکنندگان پیوند سلول بنیادی خونساز مورد تایید قرار گرفته است.
گالاکتومانان، یک پلیساکارید است که طی رشد آسپرژیلوس در مایعات بدن آزاد
میشود و میتوان آن را در سرم و نمونههای لاواژ مایع برونکوآلوئولار،
چندین روز قبل از بروز تظاهرات بالینی یافت.
مدیریت درمان تجویز
داروی ضدقارچی، درمان اصلی آسپرژیلوزیس مهاجم قلمداد میشود. برای پیشگیری
از عوارض، درمان ضدقارچی باید بلافاصله در بیماران در معرض خطر
آسپرژیلوزیس مهاجم شروع شود. انجمن بیماریهای عفونی آمریکا، برای درمان
اولیه آسپرژیلوزیس ریوی مهاجم و نیز برای سایر تظاهرات مانند عفونتهای
آسپرژیلوزیس سینوسها، آسپرژیلوزیس سیستم اعصاب مرکزی و آسپرژیلوزیس ریوی
مزمن نکروزان به مصرف وریکونازول توصیه کرده است. اگر درمان اولیه با شکست
مواجه شد، فرمولاسیونهای چرب آمفوتریسینB، کاسپوفونژین و ایتراکونازول
ممکن است به عنوان درمان نجات بخش(salvage) بهکار روند. همچنین،
دستورالعملهای انجمن بیماریهای عفونی آمریکا، تجویز پوساکونازول را برای
پیشگیری در بیماران نوتروپنیک مبتلا به میلودیسپلازی و لوسمی و نیز در
دریافتکنندگان پیوند سلولهای بنیادی خونساز مبتلا به بیماری پیوند علیه
میزبان (GvHD) توصیه کردهاند.
درمان تجربی وریکونازول:
یک مطالعه تصادفی که به مقایسه وریکونازول با آمفوتریسینB پرداخته نشان
داده که 52درصد از بیماران تحت درمان با وریکونازول، نتایج درمانی موفقی
داشتند(برطرف شدن کامل یا بخشی از ضایعات رادیولوژی). همچنین، گروه تحت
درمان با وریکونازول میزان بالاتری از شانس بقا را نشان دادند و عوارض
جانبی گزارش شده در آنان کمتر بوده، بنابراین محققان چنین نتیجه گرفتند که
در این زمینه، وریکونازول از آمفوتریسینB موفقتر است.
آمفوتریسینB:
در گذشته، آمفوتریسینB داکسیکولات، استاندارد درمانی آسپرژیلوزیس محسوب
میشد. هرچند که واکنشهای مرتبط با اینفیوژن(از جمله تب، آرترالژی،
استفراغ و برونکواسپاسم) و مسمومیت کلیه موجب نارسایی کلیوی شده و در نتیجه
آمفوتریسینB به عنوان یک درمان مطلوب، رد شد. به علاوه، وقتی که
آمفوتریسینB داکسیکولات همزمان با داروهای نفروتوکسیک(مانند سیکلوسپورین
یا تاکرولیموس) تجویز میشود، ازوتمی ممکن است رخ دهد. در نتیجه، انجمن
بیماریهای عفونی آمریکا، فرمولاسیون پیچیده چربی را به عنوان آلترنیتیو
پیشنهاد کرده، زیرا عوارض ناخواستهاش از فرمولاسیون داکسیکولات کمتر است.
به علاوه، در یک مطالعه انجام شده توسط والش و همکارانش، کمپلکس چربی
آمفوتریسینB با کاسپوفونجین مقایسه شد. میزان موفقیت درمانی مشابه بود،
بنابراین در دستورالعملها هم کمپلکس چربی آمفوتریسینB و هم کاسپوفونجین به
عنوان آلترنیتیوهای وروکونازول توصیه شدهاند.
اکینوکاندینها(کاسپوفونجین،میکافونجین،آنیدولافونجین):هر
چند که کاسپوفونجین به عنوان درمان آسپرژیلوزیس مهاجم مورد تایید قرار
گرفته، میکافونجین و آنیدولافونجین در سرویسهای اولیه درمان این عفونت
قارچی اثربخشی به اثبات رسیدهای ندارند، بنابراین، از سوی انجمن
بیماریهای عفونی آمریکا توصیه نشدهاند.
ایزاووکونازول:
در مارس 2015، سازمان غذا و داروی آمریکا نسل دومتری آزولها را برای
درمان آسپرژیلوزیس مهاجم مورد تایید قرار داد. این دارو با نام تجاری
کرزمبا، در هر دو شکل خوراکی و محلول تزریق وریدی در بازارهای جهانی موجود
است و برای درمان آسپرژیلوزیس مهاجم و موکورمایکوزیس تاییدیه دارد.سپید
2016 , US.Pharmacist