شفا آنلاین>سلامت>اوایل دوره رزیدنتیام بود که یکی از دانشجویان دختر دوره جراحی عمومی به من گفت که رشته موردعلاقهاش درواقع اورولوژی بوده نه جراحی عمومی.
به گزارش
شفا آنلاین،همانطور
که او درباره آنچه که ذهنش را معطوف به لولههای ادراری کرده بود میگفت،
من درباره آینده او فکر میکردم. در آینده حتما بیماران کودک یا زن را
ویزیت میکرد، اما بیشک بیشتر بیماران او مرد خواهند بود.
نظرم
را به او گفتم و جواب این بود که: «انتظارات بیماران زن و مرد با هم تفاوت
دارد و من فکر میکنم به عنوان دکتر بیماران مرد را بهتر بتوانم درمان
کنم.»
آنچه
باعث تعجب من شد اتفاقا تاکید وی در
تمایز بیماران زن و مرد بود. به ما
دانشجویان پزشکی یاد میدهند که درمان برای بیماران مختلف باید یکسان باشد و
دانشجویانی که سالهای آخر آموزش خود را میگذرانند همواره بر این فرض
هستند که در امر درمان جنسیت بیمار نباید نقشی داشته باشد. اما بهنظر
میرسد که این موضوع آنقدرها هم سرراست نیست.
در
بررسی که در سال 2012 در ژورنال تحقیقات خدمات سلامت چاپ شده است، از
2میلیون بیمار درباره احساسشان از بستری شدن در بیمارستان سوال شده است.
برای بهدست آوردن این نتایج که درنهایت «برآورد مراجعهکنندگان به
بیمارستانها از مسئولان و نظام سلامت و درمان» نام گرفت، سوالات از کسانی
پرسیده شد که 6 هفته در بیمارستان بستری بودهاند. موضوعات پرسیده شده طیف
وسیعی را در بر میگرفتند، از نحوه برقراری ارتباط پرستاران و پزشکان با
بیمار و پاسخگویی کادر درمانی تا نظافت و میزان سروصدا.
بعد
از اینکه محققان پاسخها را براساس جنسیت طبقهبندی کردند به این نتیجه
رسیدند که مردان احساس بهتری از دوران بستری شدنشان در بیمارستان دارند تا
زنان. بیماران زن از پاسخگویی مسئولان درمان، گفتگوهایشان با پرستاران،
برقراری ارتباط برای درمان و مراحل مرخص شدن و وضعیت عمومی بیمارستان کمتر
راضی بودهاند تا بیماران مرد. این تفاوت در بین مردان و زنان بیمارتر یا
پیرتر بیشتر به چشم میخورد.
دکتر
مارک الیوت، سرپرست این تحقیقات عقیده دارد، «نیازهای بیمارانی که فکر
میکنند آسیبپذیری بیشتری دارند، با بقیه یکسان نیست. مشخص است که ما به
نیازهای بیماران زن توجه درستی نداشتهایم.»
در
برخی موارد، میزان تفاوت رضایتمندی بیماران زن و مرد حتی برای پژوهشگران
عجیب بود. « فاصله دیدگاههای زنان و مردان در برخی موارد منطقی مینمود،
اما بعضی تفاوتها هم همانهایی بود که ما انتظار داشتیم در بین گروههای
متفاوت نژادی یا افراد متعلق به زمینههای اجتماعی- اقتصادی متفاوت
ببینیم.»
یکی
از تفاوتهای قابلتوجه درباره میزان اطلاعات درباره داروها و مراحل ترخیص
بود که بیمار میخواست اطلاعات کافی درباره آنها داشته باشد. معمولا زنان
خواهان اطلاعات بیشتر از آنکه دریافت کرده بودند، بودند، اما بهنظر میرسد
همان اطلاعات دادهشده برای بیماران مرد کفایت میکرده است. تفاوت دیگر
درباره بهداشت محیط پیرامون بیمارستان بود که در اینمورد هم مردان راضیتر
بودهاند تا زنان.
این
مطالعه درباره چندوچون کیفیت تجربه بیماران حرفی نزده است. درحالحاضر،
بیشتر پیشرفتهای پزشکی معطوف به درمان یکسان بیماران بوده است. این
سهلانگاری است که دستکم بخشی از آن را میتوان به کمبود اطلاعات و
تحقیقات درباره نظرات و تجربیات بیماران نسبت داد. این وضعیت را میتوان
تغییر داد، گام اول همان که بیمارستانها را ترغیب کرد تا چنین
پرسشنامههایی را در بین بیماران خود توزیع کنند. از آنجا که برخی مسئولان
بیمارستانها و درمانگران از این چشمانداز احساس نگرانی میکنند، دکتر
الیوت و همکارانش به این مطالعه و نتایج آن به چشم دست یاری نگاه میکنند.
این مطالعه فرصتی را به بیماران داده تا دیدگاههای خود را بیان کنند و
نکاتی را آشکار کرده است که تاکنون به آن توجه نشده بود.
«بیماران
تردید داشتند که درباره احساسات خود چیزی را با ما درمیان بگذارند چون
نمیخواستند تصور شود ساز مخالف میزنند. برای آنکه بتوانیم وضعیت بستری
شدن در بیمارستانهایمان را بهبود بخشیم باید این اطلاعات را گردآوری
میکردیم. پیشرفت واقعی آن است که از یک عملکرد یکجانبه و انعطافناپذیر
درباره همه بیماران فاصله بگیریم.»سپید
New York Times