طبیعی است در شرایطی که جامعه تشنه شنیدن اطلاعاتی درباره مسائل و آموزشهای جنسی است، شبکههای مجازی فضایی باشند برای گسترش انواع و اقسام اطلاعات و شایعات که متاسفانه درصد انتشار مطالب غیرعلمی در آن با اختلاف فاحش بیشتری مطرح شده و با این حال این اطلاعات نادرست از سوی افراد پذیرفته میشود. این درحالی است که آمار رسمی قضایی نشان میدهد عمده مشکلات مربوط به طلاق، به مسائل جنسی و اختلالات آن بازمیگردد. وقتی هم که مسئولی درباره مشکلاتی چون افزایش ایدز، مشکلات روابط جنسی قبل از ازدواج و خارج از چهارچوب خانواده و... صحبت میکند، این موضوع بهانهای میشود تا افراد در فضاهای اجتماعی مجازی به نظرات خود درباره رابطه جنسی بپردازند و با استناد به صحبتهای گفتهشده، اطلاعات و توصیههای غیرعلمی و غیرمنطقی خود را هم بسط دهند.
یکی از این توصیهها هم، افزایش تعداد دفعات روابط جنسی به دلایل مختلف
است. مثلا به زوجین عصبی که تحتتاثیر استرس هستند، توصیه میشود برای
بهبود شرایط، روابط زناشویی خود را افزایش دهند.
اینکه چنین توصیهای تا چه حد میتواند در کاهش استرس زوجین نقش داشته
باشد، موضوعی است که دکتر حامد محمدیکنگرانی، روانپزشک و مشاور خانواده و
عضو كميته رسانه و كميته آموزش انجمن روانپزشكان در گفتوگو با پایگاه
خبری «سلامانه» به آن اشاره میکند.
مغز نقش مهمی در رفتارهای جنسی ایفا میکند
اگرچه رابطه جنسی یکی از ارکان مهم بین زن و مرد است ولی نباید فراموش کرد که افراط و تفریط در آن میتواند باعث بروز اختلالات روانی - جنسی و همچنین مشکلات زناشویی و روابط بینفردی شود. برخلاف تصور عام، در یک رابطه جنسی موفق، تعداد دفعات رابطه مهم نیست بلکه کیفیت و میزان لذت بردن و رسیدن به آرامش و رضایت طرفین در آن اهمیت دارد. نبود آموزش درخصوص مسائل جنسی، بزرگترین آسیب در ازدواج است و برنامهریزان باید با آموزش و ترویج فرهنگ، درصدد اصلاح نگاه تابو و پنهانکارانه به این موضوع باشند.
درواقع عدم تطابق بین نیازهای جنسی و تعداد دفعات برقراری رابطه، مهمترین عامل موثر در بروز مشکلات زناشویی زوجین است و معمولا مشکل عمده این زوجین در این است که هر بار به اجبار یکی از طرفین به داشتن رابطه جنسی تن میدهند یا اینکه به دلایل مختلف از جمله مشکلات خانوادگی و جنگ و جدل بین خانوادهها و... زوجین از برقراری رابطه زناشویی امتناع میکنند. درحالی که همانطور که گفته شد هم افراط و هم تفریط در رابطه جنسی میتواند منجر به بروز اختلالات روانی-جنسی و همچنین مشکلات زناشویی و روابط بینفردی شود.
مهمترین ارگان جنسی، مغز است و نقش مهمی در رفتارهای جنسی ایفا میکند، درواقع، افکار، احساسات و هیجانات و خاطرات ما، همگی در اثر مکانیسمهای خاصی که در مغز اتفاق میافتند، شکل میگیرند. تقریبا هر نوع رویداد حسی که تجربه میکنیم و توسط مغز پردازش میشود، بر تحریک و برانگیختگی جنسی تاثیرگذار است. به عبارت سادهتر، افزایش کیفیت در یک رابطه جنسی و لذت بردن از آن در مغز انجام میشود و این مساله برخلاف تصور عام، ربطی به ارگانهای جنسی مثل بزرگی و کوچکی آلت تناسلی و... ندارد.
طبیعی است که زندگی در دنیای امروز بدون دلهره و اضطراب و استرس ممکن نیست و وجود استرس، نوسانات خلقی و نگرانیهای روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا حتی هر دوی آنها میتواند منجر به شکلگیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی آنها شود. اما این مساله که داشتن روابط جنسی در شرایطی که فرد دچار استرس است، میتواند مفید باشد، درست نیست. معمولا افراد پراسترس وقتی در معرض استرس هستند، دچار درگیری ذهنی و نوسانات خلقی میشوند.
حال تصور کنید فردی که دچار درگیری ذهنی است و مدام در ذهن خود با استرسی که مواجه شده، کلنجار میرود چگونه میتواند سطح استرس خود را با افزایش دفعات رابطه زناشویی بکاهد! آن هم در دنیای پراسترس و پرمشغله امروز که انواع اختلالات جنسی به اشکال متفاوت از جمله کاهش میل جنسی، عدم رسیدن به ارگاسم در زنان، دردهای مقاربتی، انزال زودرس و دیررس در آقایان و.... بروز میکند. پس نباید از این مساله غافل بود که وقتی به دنبال مشکلات روانی مثل استرس، درگیریهای ذهنی ایجاد میشود، فعالیت جنسی تحتتاثیر آن قرار میگیرد و درنتیجه كيفيت و احساس رضايت طرفين از آن كاهش مييابد.
زوجین باید بدانند در بسیاری از شرایط، بهخصوص وقتی یکی از طرفین دچار استرس است، یک رابطه عاطفی فیزیکی مثل همآغوشی ساده، نازو نوازش، زمزمه حرفهای عاشقه و محبتآمیز، بغل کردن، دوش گرفتن، بیرون رفتن، تماشای یک سریال یا شام خوردن یا گرفتن دست یکدیگر و... همگی میتواند نمودی از رابطه جنسی باشد و باعث آرامش فرد شود و منظور از رابطه جنسی، صرفا عمل سکس نیست.