برخی افراد در بیمه کردن خود سهل انگارند و این کار اشتباهی است. باید صدا و سیما روی این مساله کار کند تا بیمهها در کشور فراگیر شوند.
شفاآنلاین>اجتماعی>من اعتقاد دارم هر فردی با هر شغلی باید خود را بیمه کند. بیمه شدن مغازهها و ساختمانها فقط مختص کسبه ساختمان پلاسکو یا شغلهای مشابه آن نیست؛ شغلهای آسیب پذیر بسیاری وجود دارند که باید حتما از صنعت بسیار مطمئن بیمه استفاده کنند، چون بیمه برای سرمایهگذار و بیمه گذار قابل اطمینان است و در واقع امید و آینده کسی را که بیمه میشود تضمین میکند.
بنابراین اگر بیمه قطع شده است افراد باید به هر طریقی خود را مجدد بیمه کنند، چون بیمه سرمایه را در مقابل حوادث غیر مترقبه ای مثل زلزله، آتش سوزی و... تضمین میکند. با وجود این، کشور ما هم از این حوادث زیان دیده و خواهد دید. از اینرو ضروری است تمامی سرمایهگذاران، کارخانجات و کسبه، جزء و کل، از صنعت بیمه استفاده کرده و آن را رونق دهند. باید از بیمهها استفاده کنیم تا شغلها اطمینان بخش و امیدوارکننده باشند که اگر خدایی نکرده اتفاقی افتاد بیمه بیاید و بیمه شده را نجات دهد و با حمایت دوباره او را به بازار کار برگرداند. به عبارت دیگر بیمه اجازه یاس و بیکاری نمیدهد و سبب امید به آینده و اطمینان خاطر میشود. این در حالی است که اگر مغازهها و ساختمانها بیمه نباشند با وجود هر اتفاق غیر مترقبه ای متضرر میشوند که نمود این مساله در حادثه ساختمان پلاسکو به وضوح مشخص بود. بنابراین تمامی کسبه باید بلافاصله خود را بیمه کنند. این کار جای سوال ندارد. باید همگی برای بیمه شدن هجوم بیاورند، آن هم نه فقط ساختمانهای آسیب پذیر که حتی ساختمانهای مقاوم سازی شده و با کیفیت نیز باید بیمه شوند. بیمه کردن باعث امید به زندگی میشود. از سوی دیگر، برخی شهروندان به علت مشکلات مالی از پس مخارج بیمه بر نمیآیند. به همین دلیل بیمه هم باید شرایط بیمه شده و سرمایهگذار را بررسی و رعایت کند و آنها را مشتری و شریک خود بداند، چرا که اگر اینطور نباشد بیمهها هم رونق پیدا نمیکنند. باید شرایط تسهیل شود. برای مثال سازمانهای بیمه گر باید پرداختها را قسطی کنند، تخفیف بدهند، نرخها را تعدیل کنند و رکود اقتصادی و تورم جامعه را در نظر بگیرند و بر اساس آن با متقاضی بیمه آشتی کنند. فرهنگ بیمه ضعیف است بیمه اختیاری است، ولی فرهنگ آن در جامعه ما ضعیف است. ما باید فرهنگ بیمه را پر رنگ کرده و بتوانیم به وسیله آن حجم بزرگی از اشتغال مان را حل کنیم، یعنی اگر جوانی پدر پولدار دارد باید توسط پدرش بیمه شود. به عبارت دیگر آن پدر میتواند از قبل با بیمهها قرارداد ببندد و شغل پسرش را تامین کند. بازار بیمه بازار خوبی است، اما فرهنگ آن در جامعه ما جا نیفتاده است. اگر ما از ظرفیت اقتصادی بیمهها استفاده کنیم شاید یک تا دو میلیون نفر از جوانان مشغول کار شوند. بیمهها در ایران به نظر من ظرفیت فوق العاده و دامنه کار فراوانی دارند، اما بیمهها اتاق فکر ندارند و نمیتوانند از این ظرفیت به نفع خودشان، جوانان و جامعه استفاده کنند. سرمایهها اعم از نقدی و غیر نقدی در ایران سرگردان هستند و من معتقدم بیمهها میتوانند در این زمینه از بانکها موفقتر عمل کنند و این مساله تنها با مدیریت صحیح و اقدامات موثر قابل تحقق است و باید برای آن فکری اساسی کرد که حداقل امنیت خاطر برای مردم از طریق بیمه شدن فراهم شود و دوباره شاهد حوادثی از قبیل پلاسکو و بیمه نبودن کسبه آن نباشیم. ثروتسوزی با یارانهها برخی افراد در بیمه کردن خود سهل انگارند و این کار اشتباهی است. باید صدا و سیما روی این مساله کار کند تا بیمهها در کشور فراگیر شوند. بنابراین اگر با پول بیمهها سرمایهگذاری کلان شود بهتر از این است که بانکها با سود زیاد مردم سرمایهگذاری کنند و امروزه بیش از صد هزار میلیارد تومان معوقه داشته باشند. دولت قبل با پرداخت یارانهها پول کشور را سوزاند و ثروت ایران را به باد داد، چرا که هیچ سرمایهگذاریای در رابطه با یارانهها صورت نگرفت و تنها ثروت سوزی شد. ای کاش با پول یارانهها مردم ایران را بیمه میکردند و به جوانان کشور بیمه عمر تعلق میگرفت. به عبارت دیگر پرداخت یارانه کار درستی نیست و میتوان با این پول در استانها به وسیله بیمهها و بانکها سرمایهگذاری کرد. به نظر بنده اکنون دولت باید این کار را انجام دهد و یارانهها را قطع کند و به عبارت دیگر به سمت سرمایهگذاری بیمهها در استانها پیش برود. در بحث بیمههای کشور، افراد قدر، قوی و فکوری وجود ندارند که وضعیت بیمههای کشور را سر و سامان دهند. سازمانهای بیمه گر میتوانند با پول مردم کشور را بسازند، اما اهمال کاری در این راستا زیاد است و مشکلات مرتفع نمیشود. از این رو نیازمند صاحبنظرانی در حوزه بیمه هستیم که بتوانند تعامل را بین شهروندان و سازمانهای بیمه گر ایجاد کنند. شکوفایی کشور با ماموریت بیمهها برای یکسان سازی بیمهها باید در سندیکاها تشکیل جلسه داده شود. البته هنوز هم در رابطه با این موضوع توافقی اتفاق نیفتاده است. این یک کار اساسی است و باید بیمهها نیز شبیه بانک مرکزی سندیکا داشته و کسی بالای سرشان باشد تا هدایت شوند، ولی در کشور ما سندیکای اداره بیمهها ضعیف است و در واقع بیمهها به صورت جزیزه ای عمل میکنند. به نظر من این جزیزه ای عمل کردن خوب نیست. درست است که سبب رقابت شده است، اما ناظر اصلی میخواهد که آن ناظر اصلی هم باید سیاستگذاری کند و آینده نگری داشته باشد. مبحث بیمهها در ایران خیلی جای کار دارد. باید هر کدام از بیمهها یک ماموریت را پذیرفته و متمرکز شوند. در واقع سندیکا باید این ماموریت را برای بیمهها تعیین کند. برای مثال بگوید بیمه دانا دنبال این کار برود و بیمه رازی این کار را انجام دهد. به عبارت دیگر باید بیمهها ماموریت اقتصادی برای شکوفایی کشور داشته باشند، اما هنوز به علت عدم فرهنگسازی برخی مردم حتی نسبت به کارایی بیمهها نیز بیاطلاعند و با آنها آشنایی ندارند. به همین دلیل باید بستر اطلاعرسانی فراهم شود و مردم به بیمه کردن خود ترغیب شوند تا به این طریق مغازهها و ساختمانها در برابر حوادث احتمالی بیمه باشند، وگرنه دوباره پلاسکویی دیگر رقم خواهد خورد و خسارت زیادی به مردم وارد میشود.