شفا آنلاین>اجتماعیاین حقیقت را باید بپذیریم که همه ما هرازگاهی دروغ میگوییم، حتی اگر این دروغها خیلی کوچک باشند.
به گزارش
شفا آنلاین،برای مثال، یکی از دوستانتان نظر شما را در مورد
مدل مویش جویا میشود و در نظر شما مدل مویش بسیار بد است، اما به او
میگویید مدل موی بسیار خوبی است و به او میآید. یا همسر شما ممکن است از
اضافهوزن رنج ببرد و شما برای آنکه او را ناراحت نکنید میگویید که وزن او
مناسب است و هیچ اضافهوزنی ندارد.
دکتر رابرت فلدمن، استاد علوم
روانشناسی و مغزی و معاون رئیس دانشگاه ماساچوست آمریکا میگوید: «دروغ
گفتن در حد معمول بخشی از زندگی روزمره هر فرد است و به تعبیری
دروغها در
حکم روانکنندهای هستند که باعث پیشبرد روابط متقابل اجتماعی میشوند.»
باوجوداین، وقتیکه دروغگویی از کنترل خارج میشود زندگی شخصی و حرفهای
شما تحت تاثیر این دروغگوییها قرار میگیرد و در نتیجه زندگی شخصی و
حرفهای شما ویران میگردد. با توجه به تاثیر مخرب دروغگویی افراطی و
بیشازحد در ادامه اطلاعات موردنیاز در مورد این نوع از دروغگویی را فراهم
میآوریم.
دروغگوهای اجباری و دروغگوهای بیمارگونه دروغگویی
خارج از کنترل ممکن است دروغگویی اجباری (compulsive) یا بیمارگونه
(پاتولوژیک) باشد. دکتر پاول اکمان، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در
سانفرانسیسکو و نویسنده کتاب «دروغ گفتن» میگوید که دروغگوهای اجباری به
شاخ و برگ دادن و مبالغه کردن نیاز دارند.
به نظر دکتر اکمان وقتیکه از یک
دروغگوی اجباری نظری را در مورد یک موضوع مهم میپرسید بهاحتمالزیاد او
ممکن است اینگونه پاسخ دهد: «میدونی اینکه نظر من را میخواهی کار بسیار
عاقلانهای انجام دادی. در حقیقت، اکثر افراد نظر من را در مورد این موضوع
پرسیدن، حتی فرماندار ایالت کالیفرنیا همنظر من را در مورد این موضوع
میخواست.» دکتر اکمان اضافه میکند: «اغلب اوقات این افراد دروغگوهای
نسبتا ماهری هستند و طوری دروغ میگویند که غالبا حداقل برای یک مدتی حرف
آنها را باور میکنید.»
دروغگوهای بیمارگونه جسورتر هستند. دکتر اکمان
میگوید: «این افراد آنقدر اهل دروغ هستند که در صورت اطلاع شما از
دروغگویی آنها باز به دروغگویی خود ادامه میدهند.»
دکتر اکمان میگوید که
دروغگوهای بیمارگونه و اجباری تقریبا شبیه هم هستند و یک فرد میتواند یک
دروغگوی بیمارگونه اجباری باشد. دکتر فلدمن و دکتر اکمان میگویند که در
مورد این دو نوع دروغگویی تحقیقات وسیعی انجام نگرفته است. دکتر اکمان
خاطرنشان میکند: «ما در مورد دلایل این نوع از دروغگوییها اطلاعات کافی
نداریم و به همین دلیل نمیدانیم که آیا میتوان آنها را بهعنوان یک
اختلال ذهنی تلقی کرد یا خیر.» برای مثال، کارشناسها بهیقین نمیدانند که
چه چیزی فرد را به دروغگویی بیمارگونه وادار میکند. آنها میدانند که
رفتار غریزی با عادت دروغ گفتن در ارتباط است؛ اما آنها هنوز نمیدانند که
آیا این نوع از دروغگوییها نشانهای از یک بیماری هستند یا خیر.
مغز
افراد دروغگو ممکن است ازنظر ساختاری با مغز دیگران فرق کند. در یکی از
تحقیقات چاپشده در مجله بریتانیایی روانپزشکی محققان روی دروغگوهای
بیمارگونه و دیگران اسکنهای مغزی انجام دادند و دریافتند که دروغگوها در
مقایسه با دیگر افراد ماده سفید بیشتری در قشر جلوی پیشانی مغز خود
داشتند.
این محققان اینگونه نتیجهگیری کردند که افزایش ماده سفید ممکن
است بهگونهای ظرفیت شناختی را برای دروغگویی این افراد دروغگو فراهم
آورد. اگرچه اکثر دروغهای روزمره هدفمند هستند (برای مثال، برای ناراحت
نکردن همسر خود میگویید که اضافهوزن ندارد)، اما دروغگوهای بیمارگونه
غالبا بیهدف به نظر میرسند. گاهی از اوقات دروغگوها خود را مقصر کاری
میدانند و همین امر باعث میشود که درک کردن آنها سختتر شود.
دکتر
اکمان میگوید که دروغگوهای اجباری در مقایسه با دروغگوهای بیمارگونه
میتوانند به نحو نسبتا بهتری زندگی خود را سر کنند. او میگوید:
«دروغگوهای اجباری معمولا از دروغگویی خلاصی پیدا میکنند، چون دروغهایی
را میگویند که ما خواهان باورشان هستیم.» به گفته دکتر فلدمن و اکمان
خوشبختانه هیچیک از این انواع دروغگوییها شایع نیست. دکتر اکمان تخمین
میزند که کمتر از ۵ درصد مردم جهان دروغگوی بیمارگونه یا اجباری باشند.
تجربه
دکتر اکمان نشان میدهد که اکثر دروغگوهای بیمارگونه و دروغگوهای اجباری
خواهان درمان و تغییر خود نیستند. او میگوید که این افراد تنها زمانی
خواهان تغییر هستند که دروغگویی آنها برایشان مشکل به وجود آورده است و
درنتیجه طی حکم دادگاه باید خود را تغیر دهند.
یا وقتی تصمیم به تغییر خود
میگیرند که در زندگی خود با عواقبی همچون ورشکستگی، طلاق یا فقدان شغل
مواجه شدهاند. در مورد راههای درمان دروغگوها مطالعات کمی انجامگرفته
است، اما مشاوره و رواندرمانی میتواند سودمند باشد. دکتر اکمان پیشنهاد
میکند که اگر یک دوست یا آشنای جدید شما یک دروغگوی بیمارگونه یا دروغگوی
اجباری است بهتر است که از او دوریکنید، چون در یک رابطه دوستانه اعتماد و
صداقت مهمترین عامل هستند. دکتر اکمان میگوید که بعضی از افراد در قبال
دوست یا آشنای دروغگوی خود خوشبین هستند و میگویند که او تغییر خواهد
کرد. دکتر اکمان به این افراد میگوید: «سعی کنید در زندگی خود یک فرد
واقعبین باشید. آیا واقعا دوست دارید باکسی زندگی یا کار کنید که ممکن است
شما را فریب دهد یا شما را فریب داده است؟»
دکتر
فلدمن میگوید: «دروغگوهای بیمارگونه بسیار ماهر هستند بنابراین،
نمیفهمید که چه زمانی به شما دروغ گفتهاند.» علاوه بر این، از دروغگوهای
بیمارگونه نباید انتظار ندامت و پشیمانی داشت. دکتر فلدمن میگوید:
«دروغگوهای بیمارگونه از دیدگاه خود به موقعیتها نگاه میکنند و هیچ توجهی
به این موضوع ندارند که دروغ آنها چه تاثیری روی احساس فرد خواهدگذاشت.» سپید
EverydayHealth