وی با توضیح اینکه آبشیرینکنها انواع مختلفی دارند میگوید: اگر از آبشیرینکنهایی که تلخابهایشان را به دریا رها میکنند، استفاده شود، مطمئنا ما زیستگاههای تالابهای ساحلیمان، یعنی زیستگاههایی که در ساحل و اعماق بالاتر داریم را از دست خواهیم داد.
به گفته وی، آبشرینکنها به احتمال زیاد روی آبسنگهای مرجانی سخت در عمقهای کمتر و آبسنگهای مرجانی نرم که در عمقهای بیشتر قراردارند و همچنین روی گونههای کفزی تاثیر میگذارد.
میرشکار درباره تولیدات اولیه دریاها، یعنی فیتوپلانکتونها که پایه هرم غذایی را تشکیل میدهند نیز تصریح میکند که فیلتر کردن آب باعث میشود این تولیدات کاهش پیدا کنند و افزون بر این لاروها هم از زنجیره غذایی دریاها حذف میشوند. همه اینها میتواند برای اکوسیستمهای ما یک سری زیانهایی را داشته باشد.
مدیریت آبهای شیرینی که داریم در اولویت است
محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست پیشتر آبشیرینکنها را تنها راه حل مشکل کمآبی ایران دانسته بود. او همچنین تحلیل کرده بود که احتمالاً از آنجا که آبشرینکنها تنها نمکزدایی میکنند و امکان حذف میکروبها را ندارند، این راه حل منجر به تشدید نظارت بر ورود پسابها به خلیج فارس شده و از این راه وضعیت زیست محیطی خلیج فارس هم بهبود خواهد یافت.
مدیرکل دفتر زیست بومهای دریایی سازمان محیط زیست در پاسخ به اینکه اگر پیشنهاد محمد درویش رسما مطرح شود واکنش این دفتر چه خواهد بود میگوید: مطمئنا شرایط سنجیده میشود، ضوابط اعمال خواهد شد و بعد مجوز داده خواهد شد. چون موارد بسیاری باید به تفکیک بررسی شود؛ اولا ببینیم بحران در چه حدی است و تامین آب در آن منطقه به چه صورت است. اگر همه راهها منتهی به آبشیرینکنها شد، آن وقت باید ببینیم آبشیرینکنهایی که در نظر گرفته شده از چه فناوری برخوردار است، آلایندههایش چیست و در کدام محل قرار است مستقر شود. اینها همه باید بررسی شود بعد ما اعلام نظر خواهیم کرد.
میرشکار در پاسخ به اینکه آیا فناوری مناسبی با ضوابطی که مد نظر اوست در دنیا وجود دارد و آیا این فناوری برای ایران قابل دسترسی است یا نه میگوید: امروز در دنیا آبشیرینکنهایی وجود دارد که سازنده آن میگوید خروجی آن صفر است و یونها و املاح و … را هم به محصولات دیگری بدل میکند. اینکه ما توان دسترسی به این فناوری را داریم یا نه من نمیدانم و باید متخصصان امر بررسی کنند و ببینند امکانش وجود دارد یا نه اما آن چه که برای ما مهم است این است که اگر همه راهها به آبشیرینکنها ختم شود بحثهای اکوسیستمی مطرح خواهد شد و باید ببینیم چطور میتوانیم کاهش ضرر و زیان را به محیط زیست داشته باشم. با وجود این من تاکید میکنم که مدیریت آبهای شیرینی که داریم در اولویت است.
آبشیرینکنها چه به سر خلیج فارس میآورند
شاید بسیاری از هموطنانی که به کرانههای جنوبی خلیج فارس سفر کردهاند غبار سیاه و آلودهای که همیشه بر آسمان دوبی هست را دیده باشند. این دود حاصل از فعالیت آبشیرینکنهاست که عواقب وخیم زیستمحیطی آنها در دنیا کاملاً شناخته شده است.
خلیح فارس دریایی کمعمق است و راهاندازی هرگونه آبشرینکن در آن نیاز به تحقیقات وسیعی دارد که تا امروز چنین تحقیقاتی انجام نشده است. آبشیرینکنها در میان فعالان محیط زیست سراسر جهان چنان منفورند که بیش از ۶۰ درصد کل آبشیرینکنهای دنیا در خلیج فارس واقع شدهاند. آبشیرینکنها شوری و غلظت آب را افزایش میدهند، سوخت فسیلی زیادی مصرف میکنند و بسیار انرژیبر هستند.
کشورهایی مثل عربستان، امارات و قطر که پول بسیار زیادی دارند اما به هیچ عنوان در سمت و سوی توسعه پایدار حرکت نکردهاند، مقامهای نخست استفاده از آبشیرینکنها را دارند و پس از آن هم کویت و بقیه کشورهای این چنینی هستند. چرا که در این کشورها سوخت ارزان است و پول بیحساب در دسترس. سوختهای فسیلی مثل گاز و نفت ارزان را میسوزانند و با تولید گازهای گلخانهای آلودگی شدید ایجاد میکنند.
فرایند کار این فناوری هم بدان شکل است که مقدار زیادی آب را از خلیج فارس میگیرند و این آب که شامل انواع پلانکتونها و لارو ماهیهاست را مکش میکنند و به کارخانه میبرند تا نمکش را جدا کنند و با کلر وارد دریا میکنند. به این ترتیب حجم انبوه آبی که گرم و شور است وارد خلیج فارس میشود.
میتوان پیشبینی کرد که این افزایش شوری و گرما، خلیج فارس را با دریای سرخ به عنوان شورترین دریای جهان همعرض خواهد کرد و تازه خود خلیج فارس هماکنون گرمترین دریای جهان هم هست.
نکته مهم دیگر آنجاست که تنوع زیستی موجود در خلیج فارس عمدتا در شمال آن یعنی در کرانههای جنوبی ایران است. جایی که محل زادآوری حیوانات پرشمار است. زیستمندان دریایی بر اساس دو عامل، زادآوری میکنند. یکی میزان دما و دیگری شوری آب. چرا که پلانکتونها بر اساس این دو عامل شکوفا میشوند و ماهیان، همزمان با این فرایند زادآوری میکنند تا وقتی لاروها در میآیند غذای کافی داشته باشند. روشن است که افزایش دما و شوری آب به معنای از میان رفتن این چرخه خواهد بود.
اکنون باید دید آیا سازمان محیط زیست که توان مقابله با بحران بزرگ بیآبی در اثر سدسازیهای گسترده و کشاورزی ناپایدار را نداشته است، همچنان تلاش خود را به مدیریت منابع موجود آب شیرین کشور معطوف خواهد کرد یا به سراغ آبهای همیشه نیلگون خلیج فارس میرود تا آن را نیز در بطریهای یکبار مصرف پلاستیکی به مصرف برساند.