شفا آنلاین :اخلاق پزشكي يكي ازشاخههاي اخلاق حرفهاي است كه سعي دارد اخلاق كاربردي را در حيطه عمل پزشكان و كادر پزشكي و نيز در حوزه تصميمگيريهاي اخلاقي درطب وارد نمايد. امروزه اخلاق پزشكي فقط بيان صفات اخلاقي پسنديده براي پزشكان، يا نحوه برخورد پزشك با بيمار يا تدوين قوانين حرفهاي در باب آداب معاشرت طبيب و بيان قواعد نيست، بلكه اخلاق پزشكي يك مقوله كاربردي است كه راهكارهاي سازمان يافته را براي كمك به پزشك در تبيين، تحليل و حل مباحث اخلاقي در طب باليني فراهم ميكند. در همين راستا با دكتر محمود عباسي – رئيس مركز تحقيقات اخلاق و حقوق پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ايران – به گفتوگو نشستيم
حقوق پزشكان
عباسی با ارائه تعريفي از اخلاق پزشكي به خبرنگار ايران گفت: «اخلاق پزشكي فعاليتي تحليلي است كه طي آن افكار، عقايد، تعهدات، روش، رفتار، احساسات، استدلالات و بحثهاي مختلف در حيطه تصميمگيريهاي اخلاقي در پزشكي به صورت دقيق و انتقادي بررسي ميشود و در موارد لزوم دستورالعملهايي صادر ميگردد.»
ضمن اينكه نبايد آن را با اخلاق زيستي يكسان پنداشت؛ چرا كه قلمرو و گستره اخلاق زيستي بسيار گستردهتر از اخلاق پزشكي است. اخلاق زيستي مبحثي است كه به بحث، تبادل نظر و تأمل پيرامون موضوعات اخلاقي در طب، علوم بهداشتي و زيست شناسي ميپردازد. دكتر عباسي در ادامه گفت: نظام سلامت كارآمد نيازمند مشاركت فعالانه گيرندگان و ارائهكنندگان خدمات سلامت است. ارتباط مناسب و صادقانه، احترام به ارزشهاي شخصي و حرفهاي و حساسيت نسبت به تفاوتهاي موجود، لازمه مراقبت مطلوب از بيمار است.
در سايه تعامل مناسب ارائه دهندگان و گيرندگان خدمات سلامت نسبت به وظايف خود و احترام به حقوق ديگران، سلامت جامعه در بالاترين سطح ممكن قابل دستيابي خواهد بود. رابطه پزشك و بيمار يك رابطه دو سويه مبتني بر حقوق و تعهداتي است كه تعهد اصلي پزشك، ارائه خدمات و انجام اقدامات لازم جهت درمان بيمار است. از سوي ديگر تعهد اصلي بيمار پرداخت اجرت درمان يا تعهد به ارائه اطلاعات و...است. بيشك ايجاد تعامل منطقي و صحيح در رابطه پزشك و بيمار مستلزم رعايت نكاتي است كه توجه به آنها راهگشاي مشكلات مربوط به حفظ حقوق بيماران و حرمت پزشكان است.
بيماران چه حقوقي دارند؟
رئيس انجمن علمي حقوق پزشكي ايران درباره حقوق بيماران نيز گفت: در حيطه علوم پزشكي، حقوق يك بيمار عبارت است از: «وظايفي كه كادر ارائهكننده خدمات بهداشتي و درماني در قبال مراقبت و درمان او به عهده دارند.» بيماران بهعنوان يكي از آسيبپذيرترين گروههاي اجتماعي چه به لحاظ فيزيكي (جسمي) و چه به لحاظ رواني، اجتماعي و اقتصادي در معرض خطر قرار داشته و اين عامل توجه خاص مجامع بينالمللي حقوق بشري به مفهوم حقوق بيمار است. معالجه كردن بيمار در طول تاريخ به پزشكان اين اجازه را داده كه بتوانند در مورد خوب و بد بيمار قضاوت كنند و تصميم بگيرند. «حقوق بيماران» در واقع واكنشي به اين شكل از اختيارات پزشكي در اجراي آزاديهاي فردي است. در اينجا استقلال شخص، در چارچوب حقوقي و اجتماعي آزاديهاي فردي قرار ميگيرد. هر كس اين حق و تضمين را دارد كه راجع به مصالح خود تصميم بگيرد. بيمار الزاماً بايد از جانب پزشك كه همرديف اوست در جريان روند امور قرار گرفته و بعد از مذاكره در چارچوب يك تعهد خدمت تصميم بگيرد.«حقوق بشر معاصر» در زمينه حقوق بيماران، شاهد يكي از اساسيترين تحولات گفتماني بوده است. پذيرش حق بيماران نقطه عطفي در تاريخ اخلاق پزشكي در گذر از نگاه «ترحم محورانه» به رويكرد «حق مدارانه» نسبت به بيمار است. به گفته دكتر عباسي هر بيمار بدون در نظر گرفتن سن، جنس،رنگ، نژاد، فرهنگ، مذهب و ديگر تفاوتها، حق اطلاع، تصميم گيري، امتناع، تكريم، احترام به ارزشهاي شخصي وباورهاي وي، رازداري، حفظ حريم شخصي، دريافت مراقبت، درمان دقيق، مقاومت، اعتراض ودريافت خدمات حمايتي، مددكاري و... را دارد.همچنين هر بيمار در كنار مشكلات جسماني خود، از يك سري احساسات و عواطف و به عبارت دقيقتر خصوصيات اخلاقي خاص نيز برخوردار است. لذا پزشك معالج بايد ضمن گرفتن شرح حال از بيمار خود به اين ويژگيها نيز توجه داشته باشد تا بتواند بهترين مراقبتهاي پزشكي را با توجه به محدوديتهاي موجود به بيمار ارائه دهد. بيماران از نظر وضع جسماني و مشكلاتي كه دارند متفاوت هستند، بهعنوان مثال مشكل بيماران كه در مراكز درماني اورژانس پذيرفته ميشوند حادتر است، لذا پزشكان بايد اين بيماران را اولويت بندي كرده و با توجه به مشكلات آنها براي درمان اقدام كنند. به علاوه مراكز پزشكي بايد براساس دستورالعملهاي از پيش تعيين شده نسبت به معالجه بيماران خود اقدام نمايند. بيمار به عنوان عضوي از جامعه است، بنابراين مراكز درماني و پزشكان متعهد بايد عشق و وفاداري خود را به بيمار ابراز كرده و در تصميمگيريهاي خود عدالت و انصاف را مدنظر قرار دهند. در نظر گرفتن اين ديدگاههاي سازش جويانه راهي براي كنترل تضاد بين علائق بيمار و استفاده از منابع كارآمد و مؤثر اجتماعي است، اگر چه ممكن است بهطور عملي با مشكلات زيادي همراه باشد.
چرا اخلاق براي جامعه پزشكي مهم است؟
به گفته وي، اﺧﻼق ﺟﺰء اﺳﺎﺳﯽ ﺣﺮﻓﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻮده و ﺧﻮاهد بود. اﺻﻮل اﺧﻼﻗﯽ ﻣﺜﻞ اﺣﺘﺮام ﺑﻪ دﯾﮕﺮان، رﺿﺎﯾﺖ آﮔﺎهانه و رازداري در رواﺑﻂ ﭘﺰﺷﮏ - ﺑﯿﻤﺎر اﺻﻮل اﺳﺎﺳﯽاند. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد ﮐﺎرﺑﺮد اﯾﻦ اﺻﻮل در ﻣﻮﻗﻌﯿﺖهاي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﺸﮑﻞﺳﺎز اﺳﺖ، ﺗﺎ زماني كه ﭘﺰﺷﮑﺎن، ﺑﯿﻤﺎران، اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮاده آﻧان و ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺑهﺪاﺷﺘﯽ در ﻣﻮرد مؤثرترين راه ﺑﺮﺧﻮرد در این مواقع اﺧﺘﻼف دارﻧﺪ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﮑﯽ را ﺑﺮاي ﻣﻮاﺟهه ﺑﺎ وضعيتهاي ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاي ﻋﻘﻼﻧﯽ و اﺻﻮﻟﯽ آﻣﺎده ﻣﯽﮐﻨﺪ. اﺧﻼق در رواﺑﻂ ﭘﺰﺷﮑﺎن ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ و همكاران خويش و در اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﭘﺰﺷﮑﯽ مهم ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
چه كسي تصميم ميگيرد كه چه چيز اخلاقي است؟
به گفته وي، در تصميمگيريهاي مربوط به مراقبتهاي بهداشتي بايد با توجه به منابع محدودي كه در اختيار داريم براي افزايش كيفيت زندگي و كاهش بيماريها و مرگ و مير تلاش كنيم، ضمن اينكه بايد به برقراري تعادل در اين زمينه توجه داشت. در اين جا سؤالاتي مطرح ميشود كه آيا كيفيت زندگي يك بيمار آن اندازه بياهميت است كه استفاده از خدمات پزشكي به نظر بيجا ميآيد؟ در اين مواقع چه كسي بايد تصميم بگيرد؟ تيم پزشكي، بيمار يا خانواده بيمار؟ مطالعات نشان دادهاند كه پزشكان اغلب سطح پايينتري از زندگي را نسبت به آنچه كه خود بيمار در نظر دارد ارزيابي ميكنند. لذا اگر بيمار از هوشياري كامل برخوردار باشد و بتواند ارتباط برقرار كند، بايد در اين زمينه با او مشورت كرد. اما چه معيارهايي براي قضاوت در مورد كيفيت زندگي قابل قبول است؟ در اين خصوص كمتر بحث ميشود و اغلب تحت تأثير تعصب و پيش داوري قرار ميگيرد، لذا بحث و تبادل نظر مسئولان مراقبتهاي بهداشتي و درماني بيماران، ميتواند تا حدي برخي نگرانيهاي موجود را كاهش دهد.
تصميمگيريهاي عملي در حيطه اخلاق پزشكي نيز نوعاً نيازمند درك روشن از مباحث فلسفي مربوطه است، لذا لزوم تبيين دقيق اصول و مباني تعيين حسن و قبح در حيطه اخلاق پزشكي يك ضرورت است؛ براي كاربردي و مفيد بودن بحث اخلاقي بايد از معيارهاي فهم، عمل و تصميمگيري مناسبي استفاده شود به نحوي كه انسانهاي معتقد به اخلاقيات، آن را تصديق نمايند. وي ميافزايد: در كشورهاي غربي، در حال حاضر چهار اصل كليدي براي راهنمايي در تصميمگيريهاي اخلاقي مطرح و مورد استفاده است كه عبارتند از:
1- اختيار فردي يا اتونومي
2- سودمندي
3- زيان نرساندن
4- عدالت
اين نظريه از متعارفترين فرضيهها در اخلاق پزشكي است كه براي حل مسائل و مشكلات اخلاقي به كار ميرود.
تغييرات اخلاق پزشكي در گذر زمان
به عقيده دكتر عباسي، ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ در ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ و ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﺧﻼﻗﯽ ﺟﺪﯾﺪي را اﯾﺠﺎد ﻣـﯽ ﮐﻨﻨـﺪ ﮐـﻪ دﯾﮕﺮ ﺑﺎ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﮑﯽ سنتي ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺎﺳﺦ نيستند لذا اخلاق پزشكي نوين از دهه 1960 ميلادي به عنوان تخصصي ميان رشتهاي و جديد وارد حوزه پزشكي شد. عوامل متعددي نيز تحول كيفي و بنيادي را در اخلاق پزشكي ايجاد كردند. دامنه و گستره اين تغييرات به حدي بود كه از نظر بسياري از انديشمندان و صاحبنظران ديگر اصطلاح «اخلاق پزشكي» واژهاي نارسا بود و لذا تصميم گرفتند به جاي اين واژه، اصطلاح «اخلاق زيستي» را به كار برند. گذشت زمان دانشمندان حوزه اخلاق را واداشت تا براي حل مشكلات اخلاقي و حقوقي مطرح شده، چارهاي بينديشند. مهمترين اين ابداعات، پيدايش دستگاه دياليز، دستگاه ونتيلاتور يا تنفس مصنوعي و امكان پيوند اعضا است. در ﻣﻮرد اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺟﻨﺒﻪهاي اﺧﻼق ﭘﺰﺷﮑﯽ در طﻮل ﺳـﺎﻟﯿﺎن ﺗﻐﯿﯿـﺮ ﮐـﺮده است، ﺷـﮑﯽ وﺟﻮد ﻧﺪارد. ﺗﺎ اين اواﺧـﺮ ﭘﺰﺷـﮑﺎن ﺣـﻖ و ﺣﺘـﯽ وظﯿﻔـﻪ ﺗـﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿـﺮي در ﻣـﻮرد ﻧﺤـﻮه درﻣﺎن ﺑﯿﻤﺎر را داﺷﺘﻨﺪ و هيچ ﻟﺰوﻣﯽ ﺑﺮاي اﺧﺬ رﺿﺎﯾﺖ آﮔﺎهانه از ﺑﯿﻤـﺎران وﺟـﻮد ﻧﺪاﺷـﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﻧﺴﺨﻪ 1995 ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻤﺎر اﻧﺠﻤﻦ جهاني ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑـﺎ اﯾـﻦ ﻋﺒـﺎرت آﻏـﺎز ﻣﯽ ﺷﻮد «ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎن، و ﺑﯿﻤﺎران ﯾﺎ ﺑه ﻄﻮر وﺳﯿﻊﺗﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ بهتازگي ﺗﻐﯿﯿـﺮات ﻗﺎﺑـﻞ توجهي ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ». ﭘﺰﺷﮑﺎن در حالي كه ﺑﺎﯾـﺪ ﺑـﺮ اﺳـﺎس وﺟـﺪان ﺧـﻮد و همواره همسو ﺑـﺎ بهترين ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﯿﻤﺎر ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻼش ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ را ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮاي ﺗﻀﻤﯿﻦ ﺧﻮدﻣﺨﺘـﺎري و ﻋـﺪاﻟﺖ در ﻣﻮرد ﺑﯿﻤﺎر بهعمل آورﻧﺪ عامل مهم ديگر، دغدغه و نگراني از قدرت انحصاري پزشكان در تصميمگيريهايي است كه بهطور مستقيم بر سلامت و حيات افراد تاثيرگذار است. اين نگرانيها به ظهور جنبشهايي با مضمون حقوق بيماران و نيز حق اجتماع در خصوص مشاركت در تصميمگيريهاي پزشكي انجاميد.
بهرغم اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات آﺷﮑﺎر در اﺧﻼق ﭘﺰﺷﮑﯽ،اﺟﻤﺎع ﮔﺴﺘﺮدهاي ﻣﯿﺎن ﭘﺰﺷﮑﺎن وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ارزشها و اﺻﻮل ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﮑﯽ تغییر ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ ﯾﺎ ﻻاﻗﻞ ﻧﺒﺎﯾـﺪ ﮐـﻪ تغییر ﮐﻨﻨﺪ. ﺗﺎ زماني كه اﺣﺘﻤﺎل بیمار ﺷﺪن ﻧﻮع ﺑﺸﺮ ﺗﺎ اﺑﺪ اﺟﺘﻨﺎب ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ است آنها همچنان ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﭘﺰﺷﮑﺎن دﻟﺴﻮز، ﻻﯾﻖ و ﺣﺎﻓﻆ اﺧﺘﯿﺎر ﺑﯿﻤﺎر ﺑﺮاي ﻣﺮاﻗﺒﺖ از اﯾﺸﺎن ﺧﻮاهند ﺑﻮد با توجه به اين كه تصميمگيريهاي عملي در حيطه اخلاق پزشكي نوعاً نيازمند درك صحيح مباحث فلسفي مربوط است، لذا بايد با دقت تمام و بررسي جوانب امر، اصول و مباني خاصي را تدوين و به گونهاي آنها را به كار گرفت كه همه انسان ها، بويژه افراد معتقد به اخلاقيات آن را تأييد نمايند. كليدهاي اساسي كه در حال حاضر در تصميمگيريهاي اخلاقي مطرح است، اصول چهارگانه استقلال يا اتونومي، سودمندي، زيان نرساندن و عدالت است.
ديدگاه جوامع غربي و اسلامي در مورد اين اصول متفاوت است و هر كدام چارچوب خاصي را با توجه به شرايط فرهنگي و مذهبي خود اتخاذ ميكنند.
ëاخلاق پزشكي و جوامع مختلف
رئيس انجمن علمي حقوق پزشكي ايران در ادامه خاطرنشان كرد: درﺳﺖ همان طور ﮐـﻪ اﺧـﻼق ﭘﺰﺷـﮑﯽ در ﭘﺎﺳـﺦ ﺑـﻪ ﺗﻮﺳـﻌﻪ در ﺗﮑﻨﻮﻟـﻮژي و ﻋﻠـﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ نيز ارزشهاي اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در طﯽ زﻣـﺎن دﭼـﺎر تغییر ﻣـﯽ ﺷـﻮد، ﺑـﺴﺘﻪ ﺑـﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻣﺸﺎﺑﻪ از ﮐﺸﻮري ﺑﻪ ﮐﺸﻮر دﯾﮕﺮ تغییر ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ، در ﻣﻮرد اوتانازي، ﺑـﺮاي ﻣﺜـﺎل، ﺗﻔﺎوت ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪاي در ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻣـﺎﺑﯿﻦ اﻧﺠﻤـﻦهاي ﭘﺰﺷـﮑﯽ ﻣﻠـﯽ وﺟـﻮد دارد ﺑﺮﺧـﯽ اﻧﺠﻤﻦها آن را ﻣﺤﮑﻮم ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ اﻣﺎ دﯾﮕﺮان ﺧﻨﺜـﯽ هستند و ﺣـﺪاﻗﻞ ﯾـﮏ ﻣـﻮرد، اﻧﺠﻤـﻦ ﺳﻠﻄﻨﺘﯽ ﭘﺰﺷﮑﯽ هلند، آن را ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﺧﺎﺻﯽ ﻗﺒﻮل ﻣﯽﮐﻨـﺪ. همـﯿﻦ طـﻮر در ﻣـﻮرد دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﻣﺮاﻗﺒﺖهاي بهداشتي، اﻧﺠﻤﻦ ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺸﻮرها، ﺑﺮاﺑﺮي همه شهروندان را ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ در صورتي كه دﯾﮕﺮان، از ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي ﺷﺪﯾﺪ در ﻣﯿﺎن اﻓﺮاد ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨد. در ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺸﻮرها ﻋﻼﻗﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪاي ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺧﻼﻗﯽ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه در ﻧﺘﯿﺠـﻪ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ و ﺟﺪﯾﺪ ﭘﺰﺷﮑﯽ وﺟﻮد دارد در صورتيكه در ﮐﺸﻮرهايي ﮐـﻪ دﺳﺘﺮﺳـﯽ ﺑﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي ﻧﺪارﻧﺪ، اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﯿﺰ ﭘـﯿﺶ ﻧﻤـﯽآﯾﻨـﺪ.
گزارش:فاطمه خلیق