شفاآنلاين :15 سال پیش که قدم به عرصه مطبوعات گذاشتم نمی دانستم وارد چه دریای متلاطمی شده ام.من باید حادثه ها را دنبال می کردم ، از حادثه ها می نوشتم و با حادثه ها زندگی می کردم.به قول حضرت حافظ :
چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
بعدها با افسری آشنا شدم که درس های زیادی به من آموخت ؛ یکی از این درسها «ایمنی ترافیک» بود.تا پیش از آنکه حادثه نویس شوم هر وقت سخن از ترافیک به میان می آمد رودی از آهن و لاستیک در ذهنم جاری می شد و یاد سوختن وقت و تنگی نفس در هوای سربی می افتادم.رفته رفته اما دریافتم ترافیک و ایمنی تردد ، دنیایی دارد برای خود و در زندگی تک تک انسانها نقش حیاتی ایفا می کند.
آن افسر جوان راهنمایی و رانندگی می گفت «هر کس هر جا که هست هر کاری که می تواند باید انجام بدهد تا عاطفه در جامعه زنده بماند ؛ تا فرهنگ ارتقا پیدا کند.باد مهربانی باید همیشه و همه جا به پرچم دلها بخورد تا تیغ تیز بی تفاوتی و خشونت کند شود و خارهای نامریی در کوچه باغ خیال ، رشد نکند.»
پس از آنکه اعلام شد بیش از 241 هزار نفر در ايران طي دهه 1380 قرباني حوادث رانندگی شدند و علت شکل گیری 70- 80 درصد این سانحه ها ، خطا و تخلف انسانی بود تازه به عمق حرف های افسر مهربان پی بردم.
آن افسر در سال 1385 سکان هدایت پلیس راه کشور را به دست گرفت و این ناوگان را متحول کرد.افزایش امنیت ترافیکی در جاده های کشور ، کاهش صدها نفری شمار تلفات رانندگی و ارتقای فرهنگ ترافیک ، از جمله دستاوردهای سرهنگ «علیرضا اسماعیلی» طی سه سال فرماندهی پلیس راه بود.
طبق آمار رسمی ، سالانه دستكم 2/1 میلیون نفر در سراسر دنیا قربانی حوادث رانندگی میشوند و سهم ایران از این پدیده تلخ به طور میانگین 20 هزار نفر است.ضمن اینكه هر سال ، افزون بر ۲۰۰ هزار ایرانی هم در تصادفها زخمی میشوند.یكبار دیگر به این آمار توجه كنید ؛ سالی 20 هزار كشته و 200 هزار زخمی.این آمار ، آنقدر تكاندهنده هست كه برای بررسی راهكارهای كاهش آن ، روزها و بلكه ماهها وقت گذاشت.
تازهترین پژوهشهای بانك جهانی نشان میدهد با توجه به میل روزافزون به مالكیت خودرو ، شمار تلفات رانندگی تا۲۰ سال دیگر دست كم ۶۰ درصد افزایش مییابد.
با درس هایی که از سرهنگ «اسماعیلی» و دیگر فرماندهان عالیرتبه پلیس راهور و کارشناسان حوزه حمل و نقل گرفتم نگاهم به «ایمنی ترافیک» عوض شد و نوشتن از این مقوله در اولویت حرفه ام قرار گرفت.صادقانه بگویم حالا نمی توانم خوشحالی ام از دریافت سه تندیس افتخار در دومین جشنواره سراسری «رسانه ، فرهنگ و ایمنی ترافیک» و ششمین جشنواره سراسری «ترافیک و رسانه» را پنهان کنم.هتریک روزنامه فرهیختگان در این دو جشنواره ، خستگی بیش از یک دهه نوشتن از «ایمنی ترافیک» را از تنم به در کرد و به حتم ، وظیفه ام در این مقوله حیاتی سنگین تر شد.
خوشبختانه چند سالی است که تعارفها درباره «ایمنی ترافیک» رنگ باخته و مسوولان مربوط به جای پنهان کردن دردها به فکر درمان هستند.اگر اینگونه نمی شد محال بود آمار هولناک تلفات رانندگی در کشورمان سیر نزولی پیدا کند.
به امید این که چشمان هیچ هموطنی در حسرت بازگشت عزیزش به خانه ، نگرید و با ارتقای فرهنگ رانندگی ، دیگر ننویسیم «پمپاژ خون در جاده ها و خیابانها تا کی ؟!»
بهروز آرمان