واقعاًاگر برای خوشبختی تلاش نکنیم و
یا آگاهی مان از آن کم باشد، هیچگاه روی خوشبختی را نخواهیم دید. پس اگر
بخواهیم حاصل جمع این دو عامل را در یک جمله خلاصه کنیم می توانیم بگوییم
یکی از عوامل مؤثر در خوشبختی تلاش برای آگاهی است. آگاهی از چه؟ قبل از هر
چیز آگاهی از باورهای صحیح درباره آن، چرا که باورها تعیین کننده رفتارها و
اهداف رفتاری ما هستند. گذشته از این جایگزین کردن باورهای درست با
باورهای قالبی مسیر درستی را برای حرکت به سوی خوشبختی و دستیابی به آن به
ما نشان می دهد. در ادامه به هشت مورد از افسانه ها و واقعیتهای خوشبختی در
زندگی مشترک اشاره می کنم:
افسانه 1: خوشبخت شدن در زندگی مشترک به سرنوشت آدم بستگی دارد
واقعیت 1:
همسران خوشبخت از دوران قبل از ازدواج، زمینه های خوشبختی آتی خود را
فراهم می کنند. آنها از زمان مجردی سعی می کنند با کسب آگاهی و مهارتهای
لازم، زمینه یک ازدواج عاقلانه، صحیح و پایدار را برای خود فراهم نموده و
برای ایجاد یک زندگی زناشویی شاد و باثبات آمادگی کسب کنند.
افسانه 2: برای خوشبخت شدن یکی باید همیشه «من» باشد و یکی «نیم من»
واقعیت2:
برای رسیدن به خوشبختی هر دو طرف باید نسبت به هم گذشت داشته باشند. این
که یکی از زوجین دائم اصطلاحاً گذشت کند و دیگری دائم بتازاند، دیگر نه
اسمش گذشت است و نه خوشبختی. همسران خوشبخت به جای دویدن به دنبال «من این
را می گویم، تو بگو چشم» به دنبال مذاکره کردن در مورد مسائل گوناگون شان
هستند. اصولاً آدمهای اهل مذاکره میانه ای با تحکم ندارند، در عوض سعی می
کنند با در نظر گرفتن منافع مشترکشان، با هم کنار بیایند. به عبارت دیگر
آنها در مسائل مختلف شان به معادلات برد-برد فکر می کنند نه نامعادله ی
برد-باختِ «من» و «نیم من».
افسانه 3: خوشبختی مستلزم تفاهم است و تفاهم یعنی «همسر ذلیلی»
واقعیت 3:
همسران خوشبخت از هویت زوجی برخوردارند، یعنی در ذهنشان، زبانشان و قلبشان
«ما» ساری و جاری است نه «من». برای تقویت و تداوم این «ما» هر یک از آنها
حاضر است از برخی مطلوب هایش بگذرد تا به مطلوب محبوب نزدیک تر شود. به
علاوه به خاطر همین «ما» ی همایونی آنها سعی می کنند همدیگر را بفهمند و
برای رسیدن به این تفاهم سه چیز را پیشه خود می کنند: احترام، گذشت و
پسندیدن پسند خود برای همسرشان.
افسانه 4: احساس خوشبختی واقعی محدود به اوایل ازدواج است.
واقعیت 4:
خوشبختی محدودیت زمانی و مکانی ندارد. درست است که بالا و پایین زندگی
مشترک در برهه های بسیاری، این احساس را دچار نوسان می کند اما همسران
خوشبخت اطمینان دارند که این مشکلات گذرا هستند و عشق و صمیمیت با کیفیتی
حتی بهتر از قبل به سوی آنها باز خواهد گشت. آنها حاضرند تا رسیدن به آن
روزها صبر پیشه کنند و به کمک مهارتهایی که بلدند حتی المقدور از این
سختیها فرصتی برای تحکیم خوشبختی شان بسازند.
افسانه 5: خوشبختی یعنی زن کار خودش را انجام بدهد، مرد هم کار خودش را
واقعیت 5:
همسران خوشبخت «هم افزا» هستند یعنی همیشه در مورد مسائل مختلف فکر،
انگیزه و راهبردهایشان را با هم به اشتراک می گذارند چون می دانند با انجام
این کار، بیش از تلاش فردی سود عاید «ما»یشان می شود.
افسانه 6: بیان احساسات واقعی به همسر، مخرب خوشبختی است
واقعیت 6:
خوشبختی مستلزم اعتماد است و اعتماد وقتی میسر می شود که زوجین با هم صادق
باشند و مسائل مهم را از هم پنهان نکنند. چیزهای مهم فقط اتفاقات بیرونی
نیستند، احساسات هم جزء چیزهای مهم به شمار می روند. همسران خوشبخت هم از
احساساتشان به هم می گویند و هم سعی می کنند ظرفیت خود را برای مواجهه با
احساسات واقعی یکدیگر بالا ببرند. آنها این صداقت همسر را به لاپوشانی شدن
احساسات او که اغلب به منظور جلوگیری از دلخور شدن موقتی خودشان صورت می
گیرد ترجیح می دهند چون می دانند که احساسات پنهان شده بالأخره روزی عیان
خواهند شد و آن موقع ممکن است برای حل و فصل مسئله دیر شده باشد.
افسانه 7: همسران خوشبخت، مثل هم فکر می کنند
واقعیت 7:
همسران خوشبخت مثل همه آدمها با هم تفاوت نظرهایی دارند اما چون سعی می
کنند احترام و آزادی عقیده را جایگزین احساس تملک بر عقاید و نظرات یکدیگر
کنند، در دام وسواس متقاعد کردن هم گیر نمی افتند. به علاوه آنها بیشتر از
تفاوتها بر شباهتها تمرکز می کنند.
افسانه 8: خوشبختی یعنی اطلاع داشتن از همه کارهای همسر
واقعیت 8:
همسران خوشبخت در کنار صداقت و رو راستی، به حریم خصوصی یکدیگر احترام می
گذارند و حتی اگر همه ابزارهای لازم برای مطلع شدن از زیر و بم کارهای هم
در اختیارشان باشد به خودشان اجازه نمی دهند به فضاهای شخصی یکدیگر سرک
بکشند.بیتوته