شفا آنلاین>روانشناسی>چند سال قبل کشور یونان که درآمد سرانه پایینی هم دارد، شادترین کشور دنیا شناخته شد و کشور ما از این نظر جزو آخرین کشورها بود.
به گزارش شفا آنلاین،شاید شادنبودن
ایرانی ها این سوءتفاهم را ایجاد کند که در ایران اختلالات روان پزشکی
مانند افسردگی خیلی زیاد است و به همین دلیل مردم شاد نیستند.
این
موضوع بارها و بارها مورد بحث قرار گرفته و نتیجه این بوده که میزان شیوع
مشکلات روان پزشکی مانند افسردگی یا اختلالات اضطرابی در ایران بیشتر از
کشورهای دیگر نیست و شیوع این 2 اختلال با مردم سایر نقاط دنیا تقریبا
برابر است اما چرا مردم کشور ما غمگین هستند و چرا به خودشان انگ افسردگی
می زنند، در حالی که همین افراد اگر از نظر علمی برسی شوند اختلال افسردگی
در بسیاری از آنها رد می شود؟
شادی در انسان ها
ارتباط تنگاتنگی با رضایت مندی در زندگی دارد. سال هاست که به این مفهوم در
کشور ما اهمیت داده نشده و رضایت نداشتن از زندگی به صورت غم و اندوه و
شاد نبودن نمود پیدا کرده و تبعات آن نیز ممکن است با اختلالات روان پزشکی و
فرهنگی و اجتماعی همراه شود.
عوامل متعددی در
بحث رضایت مندی از زندگی دخیل هستند. رضایت مندی به شرایط اقتصادی و مالی،
اجتماعی، رابطه زناشویی، مسکن، ظاهر و چهره، قد و هیکل، تعداد فرزندان، جنس
فرزندان، آب و هوای کشور و ده ها عامل دیگر بستگی دارد.
چرا شاد نیستیم؟
1-
در کشور ما عامل فرهنگی قوی تر از بقیه عوامل عمل می کند. ما در کشوری
زندگی می کنیم که غم و اندوه یک عامل مثبت محسوب می شود. فرهنگ غم خیلی وقت
است که در کشور ما سایه افکنده است. در فرهنگ ما خندیدن زیاد نشانه سبکسری
و جلف بودن تلقی می شود و انسان جدی کسی است که اخمو باشد و به ندرت
بخندد. این فرهنگ حتی در باورهای مذهبی برخی از مردم ما هم به غلط نفوذ
کرده است.
2- علت دیگر شاد نبودن مردم کشور ما
تربیتی است که متاسفانه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. مشکلات متعدد در
طول سالیان باعث شده مردم هیچ گاه از شرایط زندگی خود راضی نباشند و
والدین ناراضی این نارضایتی را به فرزندان خود آموزش می دهند. نارضایتی
آنقدر در وجود ایرانی ها ریشه دوانده که به سریال ها و تئاترها هم رسیده و
سریال ها و برنامه های تلویزیونی ما مضمون غمگینی دارند. به سریال های طنز،
مثبت نگاه نمی کنیم. هنرپیشه کمدی یا کارگردان کمدی را جدی نمی گیریم یا
آنها را سبک می دانیم. فیلم هایی که مورد توجه قرار می گیرند، فیلم های
درام و جدی هستند.
3- در طول تاریخ جنگ های زیادی
را تجربه کرده و تغییرات حکومتی زیادی را دیده ایم. جنگ و ناملایمان
اجتماعی باعث نگرانی و بی ثباتی در زندگی و کاهش رضایت مندی در انسان ها می
شود.
4- مسئولان دولتی ما نیز به شاد نبودن
ایرانی ها و بی اعتمادی آنها به دولت واقف هستند. مشکلات اقتصادی در ایران
یکی از مهم ترین دلیل نارضایتی مردم است. شرایط بد اقتصادی در این دهه اخیر
باعث شده مردم خوشبختی و رضایت در زندگی را مشروط به داشتن پول بدانند اما
این جمله را همین مردم بارها تکرار کرده اند که قبلا پول نداشتیم ولی
شادتر بودیم.
5- پژوهش های زیادی درباره نقش شادی
در جامعه، تاثیر آن روی سیستم ایمنی بدن، اثر آن روی عضلات صورت و تاثیر
روی اطرافیان انجام شده است. حتی در دین ما روی این ام مهم تاکید شده که
مومن کسی است که خوشرو باشد اما سوالی که مطرح می شود این است که چرا در
طول سال ها این فرهنگ جا افتاده که خندیدن عمل زیبایی نیست و فردی که می
خندد الکی خوش است و چندان انسان فهمیده ای نیست؟!
چگونه می توان شادتر بود؟
1-
سیستم اقتصادی معیوب در کشور ما همه چیز را به شکل پول نشان می دهد. این
سیستم معیوب باید اصلاح شود. اگر مردم مشکل اقتصادی نداشته باشند، می
توانند به جنبه های دیگری از رضایت مندی مثل رابطه زناشویی، مسافرت، ورزش،
پارک رفتن، فرهنگ و ادبیات و... بپردازند.
2-
مسائل سیاسی و اقتصادی در تمام روابط بین کشورها تاثیرگذار است؛ مثلا در
حالی که ریزگردها از سوی عراق به ایران وارد می شود و مردم ایلام و خوزستان
و... زیر گرد و غبار مانده اند و طبیعتا رضایتشان از زندگی کاهش یافته،
باز هم نمی توان از کشور عراق با اوضاعی که دارد، انتظار مساعدت و همکاری
در زمینه حل این مشکل زیست محیطی داشت.
3- تقریبا
همه چیز به سیاست گره خورده و بسیاری از مردم کشور ما سیاست زده شده اند.
هر جا می نشینند از سیاست، تورم، قیمت ملک و ارز و... حرف می زنند. در حالی
که این حرف ها دردی را دوا نمی کند. این حرف ها معمولا ناامیدکننده است و
شایعات مالی اقتصادی و سیاسی باعث ترس و نگرانی و غم مردم می شود. لطیفه
های ما نیز تغییر کرده و حول و حوش اختلاس و بانک و سیاست است. مسائل
اقتصادی و سیاسی آنقدر در تار و پود مردم ما تنیده شده که موضوع های دیگر،
جایی در بحث ها و گفت و گوهایشان ندارد. باید تلاش کرد تا ذهن مردم به
موضوع های دیگری معطوف شود.
4- برنامه های شاد
باید افزایش پیدا کند و اجازه هنرنمایی را به هنرمندان بدهیم. باید محیط
شادی را در مدارس برای دانش آموزان فراهم کنیم و به بچه ها بگوییم خندیدن
ایرادی ندارد؛ خنده جای خودش گریه هم جای خودش.
5-
فرهنگ رضایت داشتن از زندگی را باید آموزش دهیم. رضایت داشتن به معنای
قناعت و توسری خوردن نیست اما توقع زیاده از حد نیز مخرب است. حد تعادل را
باید نگه داشت. برای زندگی باید تلاش کرد اما باید به آنچه که داریم قانع
باشیم و حرص نزنیم.
6- مردم ما نگران آینده هستند
و همیشه در حال پس انداز کردن پول. یکی از بزرگ ترین مشکلات جوانان فکر و
برنامه ریزی برای آینده ای است که هنوز از راه نرسیده. با نگرانی درباره
آینده مشکل حل نمی شود و فقط یک انسان سالم می تواند برای آینده برنامه
ریزی کند. جوان ایرانی برای آینده پول لازم ندارد، بلکه به کار نیاز دارد.
کار باعث امنیت او در زندگی می شود.
جوانان
برای شاد زیستن باید مطمئن شوند اگر درس بخوانند و مهارت های فردی شان را
بالا ببرند کار خوبی در انتظارشان خواهد بود. امنیت روانی با پس انداز کردن
پول به دست نمی آید. اعتماد امنیت به وجود می آورد و امنیت مهم ترین عامل
رضایت مندی و شادی در زندگی است. ما زمان حال را کاملا فراموش کرده ایم و
اصلا از آن لذت نمی بریم.
7- فرهنگ سازی باید
ادامه دار باشد. اگر برنامه ای مانند خندوانه باعث شادی و نشاط بین مردم می
شود، سایر کارگردانان و هنرمندان به ساختن چنین فیلم ها و سریال هایی
تشویق شوند و از سوی دولت و صدا و سیما مورد حمایت قرار گیرند.
8-
شاد بودن به امکانات هم نیاز دارد. البته دولت تا حدودی چنین امکاناتی را
برای مردم فراهم کرده است. مثلا شهرداری تهران نقاطی را در نظر گرفته که شب
ها خانواده ها بتوانند به آنجا بروند و دور هم شاد باشند ولی مراکز تفریحی
باید گسترش پیدا کند.
نقش رسانه در شادی مردم
در
حال حاضر برنامه ای از تلویزیون پخش می شود با عنوان خندوانه که خیلی مورد
توجه قرار گرفت است. این برنامه ابتدا در شبکه نسیم که کم بیننده هم هست
پخش می شد و به عنوان برنامه ای نه چندان دلچسب مطرح بود و مسئولان هم جرات
و جسارت پخش آن را از شبکه های اصلی و سراسری 1 و 2 و 3 نداشتند. ولی مدتی
بعد متوجه شدند این برنامه مورد توجه قرار گرفته و نیاز مردم به خنده و
شادی جدید است.
در دوران رکود اقتصادی آمریکا بین
سال های 1930 تا 1939 میلادی، بهترین کمدی های کلاسیک سینما ساخته شد.
کارگردان های بزرگ تاریخ سینما به سفارش دولت سعی می کردند با ساختن فیلم
های شاد مردم را سرگرم کنند تا در فکر مشکلات اقتصادی خود غرق نشوند.
خندیدن به فیلم های کمدی باعث می شود مردم انگیزه بیشتری نسبت به زندگی
پیدا کنند و امیدوارتر شوند ولی با وجود مشکلات اقتصادی عدیده مردم ایران،
فیلم مفرح در سینما و تلویزیون ما خیلی کم است.yjc