محققان در این کار تحقیقاتی خود ۱۲۵ خانواده انگلیسی و هندی را که در غرب لندن زندگی می کردند، مورد مصاحبه و گفتگو قرار دادند. آنها دریافتند کودکان انگلیسی که مادرهایشان رفتارها و واکنش های منفی سرپرستانه همچون جداسازی، دخالت کردن، سهل انگاری در نظم و انضباط و در نهایت کنترل رفتاری از خود نشان می دهند، از عزت نفس و خودباوری پائین تری برخوردار هستند. اما در مورد کودکان هندی، رفتارهای پدران از شدت و اثر بیشتری برخوردار است.
در فرهنگ هند، به طور خاص و در مشخصه اغلب فرهنگ های سنتی تر، در داخل و خارج از خانواده، مادران از موقعیتی پایین تر از پدران برخوردار هستند و پدران از نظر قدرت به عنوان راس خانواده شناخته شده و نقش تعیین کننده ای در نظم و انضباط ایفا می کند. قابل توجه است که این تفاوت های فرهنگی و سنتی اغلب پس از مهاجرت به بریتانیا نیز همچنان باقی می ماند. در مقابل این فرهنگ سنتی، در فرهنگ غربی اگرچه هنوز تا حدودی فرهنگ پدرسالاری دیده می شود اما در خانه مادران نقش مرکزیت بیشتری نسبت به پدران دارند و مادران بیشتر مسئول مراقبت های معمول و برقراری نظم و انضباط فرزندان هستند.
«آلیسون پایک»، از محققان این تیم پژوهشی در رابطه با نقش پدران و مادران در خانواده می گوید: «پدرها و مادرها نقش های متفاوتی را در فرهنگ های مختلف بازی می کنند و در واقع پژوهش ها و بررسی های ما اهمیت این ساختارهای قدرتی مبتنی بر جنسیت مجزا را در شکل گیری عزت نفس و خودباوری کودکان نشان می دهد.»