به گزارش شفا آنلاین،از
حدود دوازده سال پيش. البته هميشه به نوشتن علاقه داشتم، اما به شکل رسمي
که کتابي منتشر کنم، از حدود دوازده سال پيش بود که نوشتن در حوزه مسايل
حرفهاي دندانپزشکي را آغاز کردم، البته در قالب طنز.
خيلي از افراد را ميبينيم که در گفتار و رفتار شوخطبع هستند، اما نميتوانند اين شوخ طبعي را در آثارشان منتقل کنند. چرا؟
فکر
ميکنم هر کار هنري از جمله نوشتن که يکي از شاخه هاي آن حوزه طنزاست به
نوعي استعداد و زمينه ذاتي نياز دارد که البته با مطالعه و تمرين، اين
استعداد پرورش مييابد. اما دليلي ندارد آدمي که ميتواند ديگران را با
کلام بخنداند، در نوشتههايش هم بتواند اين کار را بکند. در واقع راههاي
بروز شوخطبعي متفاوت است و هر کس در زمينهاي تبحر پيدا مي کند. متاسفانه
من خودم آدمي هستم که خيلي راحت نميخندم .
برخورد مشاغل مختلف با طنز را چطور ميبينيد؟
کساني
که در کار طنز فعاليت ميکنند، بايد حدود و مرزها را رعايت کنند و البته
اين حد و مرز خط بسيار باريکي است. گاهي موضوعاتي که طنزپردازان دستمايه
شوخي قرار ميدهند با عدمناآگاهي انتخاب شده است، يعني اگر خودشان در آن
شغل بودند و با يک سري مسائل آشنا بودند، ديگر به آنها ايراد نميگرفتند.
به همين علت هم گاهي از حدود خارج ميشوند که واقعا عادلانه نيست. اگر اين
موارد رعايت بشود من فکر نميکنم حتي اگر نويسندهاي بخواهد با پزشکان يا
هر شغل ديگري شوخي کند، مشکلي پيش بيايد. اين حساسيت زماني ايجاد ميشود که
نويسنده به خاطر عدم اشرافي که به مسائل دارد حد و مرز را ميشکند. من در
اين کتاب بسيار با خودمان (دندانپزشکان) شوخي کردهام.
زبان فارسي پتانسيل زيادي براي کنايه و زيرمتن دارد، ولي برعکس روحيه مردم ما کمي در برابر شوخي بسته است. با اين حرف موافقيد؟
بله.
متاسفانه ما خيلي از چيزهايي را که ادعا ميکنيم، نداريم. مثلا بسيار مدعي
هستيم که هنر نزد ايرانيان است و بس و ما خيلي دست و دلباز و با گذشت و
صادقيم و هزار جور صفت خوب ديگربراي خودمان قائل ميشويم که اين روزها
موارد نقضش را زياد ميبينيم. نميدانم شايد در گذشتهها آنطوري بودهايم .
در شوخي و طنز هم همينطور هستيم. اگر با ديگران شوخي کنند، ميخنديم اما
اگر با ما شوخي بکنند طاقت نداريم و واکنش نشان ميدهيم. متاسفانه اين
خصوصيت بد را داريم. بنابراين لازم است کمي آستانه تحملمان را بالا ببريم.
اينطوري خيلي ازمسائل حل ميشود. من خيلي با اين حرف موافق نيستم که پزشکي
شغل مقدسي است و نبايد با آن شوخي کرد. کلا ماهيت طنز همين انتقاد کردن
بجاست و اگرغير از اين باشد اسمش طنز نيست.
نقش طنز در اصلاح جامعه چيست؟
البته
من کلا به اصلاح جامعه خيلي اميدوار نيستم ولي شايد اگر مشکلات و اخلاقيات
نادرست فرد، گروه يا سيستمي را به طرز دلنشيني بيان کني که حتي خود آنها
را به لبخند وادارد، تاثير بيشتري در اصلاحشان داشته باشد.
مرز بين طنز و لودگي چيست؟
تا
جايي که من در اين حوزه مطالعه کرده ام، ظاهرا تعريف مشخص و استانداردي
براي انواع شوخطبعي وجود ندارد. من اگر بخواهم تمايزي قايل شوم ميگويم
طنز بر اساس يک محتواي قابل اعتنا و مهم استوار شده که آن را با لطافت و
ايجاد انبساط خاطر بيان ميکند اما در لودگي شايد هدف فقط خنديدن است و
موضوع ارزشمندي براي تفکر وجود ندارد. طنز وظيفه و هدف خود را دارد که مهم
است اما گاهي انسان نياز دارد بدون اينکه در بند تفکر خاصي باشد فقط بخندد.
به نظر ميرسد آدمهاي شوخطبع باهوشترند. شما با اين حرف موافقيد؟
هوش
داستانش فرق ميکند. من مطلقا فکر نميکنم آدم باهوشي باشم اما چيزي که
اين اواخر در مطالعاتم به آن برخوردم اين است که امروز کمهوشي و پرهوشي
ديگر معنا و مفهومي ندارد بلکه انواع هوشها معنا پيدا ميکند. يعني ممکن
است فردي در يک حوزه آدم باهوشي باشد ولي در موارد ديگر آدم معمولي باشد
اما مطلقا آدم بيهوش نداريم. شايد طنزپردازان در اين زمينه خاص، هوش
بيشتري دارند.
از تاثير شغلتان در آثارتان بگوييد؟
کتاب
من فقط در مورد مسائل شغلي است. فکر ميکنم طنز خيلي اوقات در موقعيتهايي
شکل ميگيرد که شما يک مقدار تحتفشار هستيد. يکي ممکن است واکنشش در اين
موارد، عصبانيت، افسردگي و هر چيز ديگري باشد. يکي هم مثل من ممکن است از
دل همان موقعيت آزاردهنده، اثري خلق کند تا آن موقعيت را براي خودش و
ديگران قابل پذيرش کند. خيلي از مسائلي که در کتاب عنوان شده مسائل و
مشکلاتي است که براي خود من اتفاق افتاده است. مثلا من دو سه تا شعر دارم
در مورد اينکه در مطب بيکار نشستهام و مريضي ندارم؛ قاعدتا اين موقعيت
دلچسبي نيست ولي من از دل اين سوژه چند بيتي شعر درآوردم که بقيه وقتي
ميخوانند، ميخندند. اين باعث تلطيف شرايط براي من ميشود.
آماري
وجود دارد مبني بر اينکه ده درصد پزشکان به نوشتن روي ميآورند. چرا در
اين شغل آنقدر نويسنده وجود دارد؟ اين يک نوع تراپي نيست؟
بله
و فقط هم نويسندگي نيست، پزشکان به انواع هنرها گرايش دارند. من فکر
ميکنم شايد به خاطر فشار کاري است. واقعا مدام با درد و ناراحتي افراد
سروکار داشتن راحت نيست. شايد پزشکان با روي آوردن به هنر دنبال آرامش
ميگردند.
مخاطب شما فقط دندانپزشکان هستند؟ چون در بعضي نوشتههاي شما اصطلاحاتي وجود دارد که براي خواننده عام مفهوم نيست.
اصولا
مخاطب کتابم دندانپزشکان هستند. در کتاب، متنها و شعرهايي هست که
خواننده عام بتواند بدون دردسر آنها را بخواند و با موضوع ارتباط برقرار
کند اما از آن طرف شعرهايي هستند که يک غير دندانپزشک اصلا متوجه آن
نميشود. براي اينکه نه اصطلاحات را مي داند نه با آن روند کاري و آن
بلاها آشناست. به همين دليل هيچگونه ارتباطي برقرار نميکند. براي رفع اين
مشکل اصطلاحات و اشارههاي تخصصي را در واژهنامه انتهاي کتاب معني
کردهام.
الان مشغول خواندن چه کتابي هستيد؟
در حال حاضر مشغول خواندن «گورستان پراگ» اثر «امبرتو اکو» هستم.
چه زمان فرصت ميکنيد کتاب بخوانيد؟
کتابهايي
را که کمي سنگينترند، در زمانهايي ميخوانم که تمرکز کافي دارم، آخر شب
يا اول وقت صبح. اما هميشه دم دستم کتاب دارم. کتابهاي سادهتر را در مترو
يا در فواصل بين ويزيت بيماران ميخوانم.
سيامک شايان
دکتر
افشين قناد براي جامعه دندانپزشکي چهره آشنايي است، شاعر و طنزپردازي
خوشقريحه که بيشتر از هر فرد ديگري با مضمون دندانپزشکي شعر سروده و
يادداشتهاي نغز و طنز نوشته است. سالهاست در کنگرهها و مراسم مختلف
دندانپزشکي از او براي حضور در پشت تريبون دعوت ميشود تا حاضران از شنيدن
سرودههاي دلنشين او که معمولا حاوي نکتههاي پيدا و پنهان اخلاقي و
انتقادي است، سرمست شوند. دکتر قناد، در حوزه روزنامهنگاري نيز بسيار فعال
است و اين سالها کمتر نشريه دندانپزشکي است که بدون نام او منتشر شود.
ويراستار دو مجله است و عضو تحريريه تقريبا تمام نشريههاي دندانپزشکي!
اينک،
دکتر قناد پس از سالها نوشتن و سرودن، دست به کاري اساسي زده و منتخبي از
مطالب طنز خود در حوزه دندانپزشکي را در مجموعهاي با نام «قندان پزشکي»
منتشر کرده است
قندان
پزشکي مجموعهاي است از طنزهاي دندانپزشکي در قالبهاي گوناگون و کتاب
درست بر مبناي همين قالبها فصلبندي شده است: منظوم، منثور و مخلوط.
دکتر قناد در اين مجموعه تمام آنچه را که در محيط و مجموعه دندانپزشکي به چشم ميآيد و به ذهن ميرسد، با نگاه طنازانه خود به تصوير کشيده و با آنها شوخي کرده است، از اطاق انتظار مطب و اصول رعايت بهداشت دهان و وام و سختيهاي مطبداري و ماليات و شهرداري گرفته تا گرفتاريهاي معمول و مرسوم دندانپزشکان در مواجهه با رژ لب و کليپس موي سربانوان و چالش در جين درمان ريشه دندان و حتي کنگرههاي دندانپزشکي و سياستهاي آموزشي و دورههاي تکميلي علمي.سپید