به گزارش شفا آنلاین ، بدون شك دست پيدا كردن فرزندان يك خانواده و جامعه به قاصدكهاي آرامش و موفقيت در گرو حضور گرم و تأثير مادر خانواده است، اما با وجود تحولات و شرايط متفاوتي كه در جوامع كنوني رقم خورده زنان نياز به ادامه تحصيل، اشتغال و داشتن ارتباطات اجتماعي گسترده را پررنگتر از قبل احساس ميكنند. بانوان ايراني هم پا فرا گذاشتن از مرزهاي به هم پيوسته خانه و حضور تأثيرگذارشان در اجتماع را نيازي براي پل زدن به سلامت و بهداشت روان خود دانستهاند تا با اين پشتوانه، اميد گشودن افقهاي روشن در مقابل ديدگان فرزندانشان را زنده كنند. بهداشت و سلامت روان مادران شاغل و خانهدار كه كيفيت زندگي آنها، اعضاي خانواده و جامعه را رقم ميزند موضوع حائز اهميتي است كه «گروه زندگي روزنامه ايران» را بر آن داشته در اين خصوص پاي صحبتهاي يك روانشناس و جامعهشناس بنشينيم.
مرز رضایتمندی و نارضایتی
جو سازماني بر ميزان رضايت شغلي زنان، سازگاري با همسر و احساس رضايت از زندگي مؤثر است. دكتر كاظم قجاوند جامعه شناس و مدرس دانشگاه در اين خصوص معتقد است: زناني كه در محيطهايي با جو سازماني مطلوب مشغول به كار هستند و از احترام و تكريم مدير، همكاران و مراجعان برخوردار هستند به رضايت شغلي بالاتري دست پيدا ميكنند و به همين دليل در محيط خانواده نيز از ميزان سازگاري بيشتري برخوردار هستند چراكه تنش شغلي كمتري را تجربه ميكنند اما در مقابل زناني كه در محيطهاي كاري پرتنش كار ميكنند با احساس افسردگي شغلي مواجه هستند زيرا از جو همكاري مطلوبي برخوردار نيستند و به همين دليل بهداشت رواني شان بيشتر تهديدخواهد شد و اين خستگي شغلي روابط خانوادگي را نيز تحت تأثير قرار ميدهد. دكتر آناهيتا خدابخشي كولايي روانشناس خانواده معتقد است: برخي از شغلها به دليل اينكه ساعات كار طولاني و بيش از 8 ساعت در طول روز دارند يا اينكه شيفتي هستند و نظم زندگي و خواب را تحت تأثير قرار ميدهد و از كيفيت زندگي ميكاهد، براي زنان مناسب نيست.
كليدداران زندگي مطلوب
هميشه پيش رو داشتن زمان كوتاهتر فرد را بر اين واميدارد كه برنامهريزي بهتري داشته باشد تا بتواند از فرصت باقيمانده به نحو احسن استفاده كند. همان كاري كه بسياري از زنان شاغل انجام ميدهند و علاوه بر داشتن بهداشت روان زندگي با كيفيتي را رقم ميزنند. به عقيده اين روانشناس نتيجه تحقيقات صورت گرفته درخصوص زنان شاغل گوياي خودپنداري بالاي آنها است چراكه شرايط زندگي به آنها آموخته كه بايد مديريت زمان را فرا گيرند و به اين ترتيب بديهي است كه اين دسته از زنان عزت نفس بالاتري داشته باشند. حال اگر شرايط كاري برايشان به گونهاي رقم بخورد كه فشار كار زيادي را متحمل نشوند و مجبور نباشند يك تنه به پيكار با مشكلات بروند علاوه بر فوايد مثبتي كه گفته شد، فرصت برقراري ارتباط مؤثر با ديگران و رفع نيازهاي اجتماعي خود را نيز پيدا ميكنند. به گفته وي معمولاً زنان خانه دار وقت بيشتري براي برقراري روابط اجتماعي دارند اما دايره اين روابط به اقوام نزديك و همسايهها محدود ميشود. اگرچه بايد به اين نكته مهم اشاره كرد كه اين دسته از زنان هم توانمنديهاي زيادي دارند اما به دليل نداشتن شغل، امكان بروز و شكوفايي خود را ندارند. دكتر قجاوند – جامعهشناس- جو همدلانه و توأم با همكاري اعضاي خانواده را عاملي براي داشتن شرايط مطلوبتر زنان شاغل ميداند چراكه در صورت همكاري نكردن اعضاي خانواده آنان بايد بار مضاعفي را به دوش كشند. بنابراين كافي است اعضاي خانواده روحيه مساعدت، همكاري و باز تعريف مجددي از نقشهاي جنسيتي داشته باشند تا زنان شاغل اوضاع مطلوب تري را تجربه كنند. در اين صورت عامل شغل به راحتي در راستاي تامين بهداشت رواني زنان عمل خواهد كرد و آنها را با كاهش علائم افسردگي، بهبود تعاملات اجتماعي، افزايش دانش و معلومات، استقلال مالي و به طور كلي احساس ارزشمندي بيشتري در جامعه مصرفگراي امروز روبه رو خواهد ساخت.
فرسايش شغلي
نامساعد بودن شرايط كاري زنان به بهداشت رواني آنها لطمه وارد كرده و فرسودگي و فرسايش شغلي را بيشتر خواهد كرد. دكتر قجاوند با بيان اين جمله ادامه داد: در اين صورت حالتهاي افسردگي در آنها شدت پيدا ميكند و هنگام گذراندن ساعات طولاني در محل كار مدام نگرانيهاي مختلفي از جمله در مورد فرزندانشان به سراغ آنها ميآيد. حال اگر همين زنان شرايط بحراني دوران بارداري و زايمان پس از آن را نيز تجربه كنند و يا اينكه همسر، فرزند و يا خودشان بيمار باشند، از راه دور برايشان ميهمان آمده باشد و مسائلي از اين دست همه و همه دست به دست هم ميدهند تا شعاع دايره تعارضات زنان شاغل گسترده تر شود. نكته مهميكه دكتر آناهيتا خدابخشي كولايي در خصوص نگرانيهاي مادرانه، در مورد فرزندان به آن اشاره ميكند، اين است كه داشتن مشاغل پارهوقت اين امكان را براي زنان شاغل فراهم ميكند كه ساعات بيشتري را در دوره طلايي رشد فرزند كنار او باشند و يا اينكه بتوانند تنها از يك پرستار براي مراقبت از او كمك بگيرند. زمان تولد تا سن دو سالگي، كودك اعتماد در برابر بي اعتمادي را تجربه ميكند و اگر مادر بتواند در اين دوره كه قرار است دلبستگي و اعتماد كودك شكل گيرد ساعات بيشتري را در كنار فرزندش بگذراند، ميتواند اميد داشته باشد كه او گامهاي مطمئنتري را در مسير آيندهاش برميدارد.
كارنامه درخشان
به ميزان زيادي ديده شده است كه زنان شاغل به دليل محدوديت زمان فراغت، نگران نحوه تربيت فرزندان هستند در حالي كه به گفته اين جامعهشناس، نتيجه مطلوب حاصل از تحقيقات انجام شده در اين خصوص، به كيفيت حضور زنان شاغل در منزل بستگي دارد. اين در صورتي امكان پذير است كه زنان شاغل هنگام ورود به منزل با وجود تمام خستگيها و دغدغههاي محيط كار توانايي كنترل خستگيها و برقراري ارتباطي درست با اعضاي خانواده را داشته باشند و بر همين اساس اين اطمينان را حاصل كنند كه شاهد موفقيتهاي فرزندانشان در آينده و مجهز شدن آنها به شيوههاي تربيتي كارآمد خواهند بود در حالي كه بسياري از زنان خانه دار به دليل دچار شدن به روزمرگي شاهد اين فرجام خوب نيستند.
هر چند حضور فيزيكي مادر، در چرخاندن گردونه زندگي بسيار مهم است اما به اين معنا نيست كه برخي مادران به دليل شاغل بودن تأثير كمرنگتري بر جاي خواهند گذاشت چراكه كارنامه اين مادران چيزي جز اين را نشان ميدهد. از ديدگاه دكتر خدابخشي كولايي اين مادران مسئوليت بيشتر كارها را به فرزندانشان ميسپارند و به همين دليل آنها را افرادي مسئوليت پذير بار ميآورند كه معمولاً در مسائل اقتصادي و تحصيلي بهتر عمل ميكنند. اين كودكان كه در بيرون از منزل نقش دانش آموز را بر عهده دارند زماني كه به خانه برميگردند ميدانند كه در زمان حضور نداشتن والدين بايد برخي از كارهايشان را به تنهايي انجام دهند و زمان بازگشت والدين مهر تأييد و درستي انجام كارشان را از آنها بگيرند. به اين ترتيب بديهي است كه چنين فرزنداني استقلال عمل و شخصيت بيشتري نسبت به ساير همسالان خود داشته باشند زيرا الگوهاي كار را در اطراف خود ديدهاند.